printlogo


کد خبر: 223854تاریخ: 1399/6/15 00:00
درباره «نخلستانی از فانوس» که رمانی دینی با قلم سیدحسین امیرجهانی است
یک فانتزی از تاریخ صدر اسلام

احسان سالمی: رمان دینی نوشتن؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از نویسندگان ترجیح می‌دهند برای پرهیز از ورود به حاشیه‌های احتمالی، از ورود به این حوزه پرهیز کنند، اتفاق مبارکی است که به خودی خود قابل تقدیر است. «نخلستانی از فانوس» اما یک نمونه موفق و جذاب از قصه‌های دینی است که سیدحسین امیرجهانی آن را به رشته تحریر درآورده است؛ قصه‌ای در ارتباط با ماجرای نزول سوره مبارکه «لیل» که روایتی بشدت خواندنی از قصه فداکاری و ایثار یکی از صحابه پیامبر اکرم(ص) است. 
قصه «نخلستانی از فانوس» با یک قلاب‌ گیرا مخاطبش را در دام می‌اندازد؛ ماجرای فرشته‌ای که به دلیل تخطی از ماموریتی که به او سپرده شده، از عرش الهی طرد می‌شود. قصه او اما به ماجرای دلدادگی «ابو الدحداح» مسلمان به «غزاله» مسیحی گره می‌خورد؛ قصه‌ای که در ادامه سرنوشت جالبی پیدا می‌کند. 
راوی «نخلستانی از فانوس» قلم روانی دارد و همین قلم روان است که باعث شده دوگانه «دنیا/ آخرت» کتاب بخوبی تصویر شود. تقابل میان خیر و شر در قالب ایمان به غیب و اصرار بر منتفع شدن از امور مادی، محور اصلی این کتاب است. مردی که بزرگ‌ترین نخلستان مدینه را به بهای همنشینی با پیامبر خدا(ص) در بهشت، به بهای خریدن یک نخل می‌بخشد و مرد دیگری که به واسطه طمعی که دارد، از این آزمون بزرگ سرشکسته و گمراه بیرون می‌آید و در نهایت نیز خسر الدنیا و الاخره می‌شود. 
اما نقطه عطف کتاب را می‌توان ماجرای توبه «فطرس» فرشته طرد شده از عرش الهی دانست؛ قصه‌ای که به لطف و کرامت حضرت سیدالشهدا(ع) و امام حسن مجتبی(ع) گره خورده است. در بخشی از قسمت‌های پایانی این کتاب در ارتباط با ماجرای فرشته‌ طرد شده‌ای که به دعای حسنین بخشیده شده، می‌خوانیم: «فرشته به رسول خدا(ص) گفت: «وقتی تشنگی حسنین را دیدم از خدواند خواستم کاش تنها برای یک بار دیگر به من فرصت سیراب کردن می‌داد. آن لحظه به خودم گفتم اگر دعایم برآورده شود، دیگر هیچ خواسته و آرزویی نخواهم داشت. حتی آرزوی بازگشت به آسمان. اکنون خوشحالم که خداوند بخشنده مهربان، من را مشمول رحمت و بخشش خود نمود و آن را به من بخشید». فرشته کاسه آب را به حسن داد. حسن کاسه آب را به لبانش نزدیک کرد، لحظه‌ای لب تشنه و ترک خورده حسین را دید. آب را نخورد و کاسه آب را به حسین داد و خواست اول برادرش از آن بنوشد. رسول خدا(ص) دست و سینه حسن را بوسید و برای آن دو دعا کرد. حسنین سیراب شدند. فرشته کاسه را گرفت و گفت: «به عزت خداوند قسم می‌خورم که هیچ‌گاه نخواهم گذاشت حسن و حسین لب‌تشنه و عطشان بمانند!»
رسول خدا نگاهی به حسین کرد و گریست و به فرشته فرمود: «خواسته‌ای دیگر از خداوند مسألت کن که خداوند اراده کرده است سرانجام حسن با کوزه آب رقم بخورد و حسین را با لب‌های ترک‌خورده و عطشان ببیند». فرشته گریست و گریست. آنقدر که رسول خدا او را آرام کرد. فرشته گفت: «پس با خدای خود عهد می‌بندم هر وقت کسی آب بخورد و حسین را به سلامی یاد کند، من سلام او را به حسین برسانم». فرشته این را گفت و به آسمان بالا رفت». 
فضای فانتزی کتاب در کنار قصه‌ مهمی که در ارتباط با مفهوم ایثار روایت می‌کند، باعث شده تا کتاب نه فقط از منظر محتوایی بلکه از منظر ترکیب روایی قصه نیز اثری درخور توجه باشد. حتی با وجود اینکه به نظر می‌رسد کتاب برای مخاطب نوجوان نوشته شده اما به دلیل نبود قصه‌هایی در این حوزه و فضای قصه، حتی می‌توان خواندن آن را به مخاطب جوان و بزرگسال هم توصیه کرد. 
«نخلستانی از فانوس» از تازه‌ترین آثار انتشارات کتاب جمکران است که در این چند سال اخیر حضور فعالی در حوزه تالیف رمان‌هایی با درونمایه و رویکرد مذهبی و دینی داشته است. این کتاب 116 صفحه‌ای با طرح جلدی از سعید باباوند منتشر شده است. 

Page Generated in 0/0059 sec