مهمترین سوالی که هواداران آبیهای پایتخت این روزها از خود میپرسند این است: در باشگاه استقلال چه خبر است؟ برای نخستینبار در تاریخ لیگ برتر مدیریت یک تیم عوض ساختمان 5 طبقه و شیک باشگاه، قرار دیدار با بازیکنان را در هتل میگذارد. برای نخستینبار در طول همه این سالها تنها 4 روز مانده به بازی آبیها در آسیا، این تیم نه سرمربی دارد و نه تکلیف چند ستارهاش مشخص است. برای نخستینبار در طول لیگ برتر همه حریفان خریدهای خود را انجام دادهاند اما معلوم نیست نقشه احمد سعادتمند برای آینده استقلال چیست. مشکلات سریالوار پشت سر یکدیگر قطار شدهاند اما هیچ خبری از متولی اصلی باشگاه که همان وزارت ورزش است، نیست. گویی وزیر تنها برای دادن جام به تیم قهرمان حاضر است مقابل دوربینها حاضر شود و در مواقع حساس و بحرانی به سان امروز، هیچ خبری از رئیس مجمع باشگاه نیست. منهای تمام مشکلاتی که این روزها استقلال با آن دست به گریبان است، موضوعی قابل توجه درباره محل مذاکرات مسؤولان این باشگاه با بازیکنان جدید و تمدیدیهای این تیم وجود دارد که پرداختن به آن خالی از لطف نیست. سوال این است: مگر ساختمان باشگاه چه اشکالی دارد که مدیران این تیم یک هتل را محل قرارهای خود و بستن قرارداد با بازیکنان در نظر گرفتهاند؟ آیا غیر از این است که محل باشگاه دولتی و البته مردمی استقلال بخشی از هویت آن است و بیتوجهی به دفتر اصلی برای مذاکرات به نوعی دهنکجی به مکانی است که مدیرانش احترام آن را حفظ نمیکنند؟ اگر مساله مدیران استقلال تجمع خبرنگاران است، اکنون در هتل آزادی هم این مذاکرات با حضور خبرنگاران انجام میشود. نکته قابل توجه دیگر در برگزاری این نشستها وجود برخی چهرهها و افراد مسألهدار است، افرادی که مشخص نیست چه سمتی در این باشگاه دارند. این افراد تنها در تصاویر کنار مدیرعامل استقلال پررنگ هستند و مشخص نیست به چه دلیل در مذاکرات رسمی یک باشگاه با بازیکنان از آنها عکس و فیلم میگیرند و در فضای مجازی منتشر میکنند. همین باعث شده بازیکنان درجه چند که سال قبل در تیمهای معمولی بازی میکردند، به جای اینکه از پیشنهاد استقلال خوشحال باشند، بیشتر به فکر بازارگرمی بیفتند و بعضا شاهدیم این بازیکنان چند بار مذاکرات را به دور دوم و سوم کشاندهاند! برگزاری جلسات استقلال با بازیکنان در یکی از هتلهای تهران باعث شده شاهد حضور پررنگ برخی افراد معلومالحال در این محل باشیم. حال سوال اینجاست: نقش وزارت ورزش در این میان چیست؟ آیا حواس وزارت ورزش و جوانان هست که چرا مدیریت این باشگاه قرارهای مذاکره با بازیکنان را در ساختمان این باشگاه برگزار نمیکند؟ وزارت ورزش آیا نباید به صورت میدانی وارد این موضوع شده و مانع این مدیریت شائبهبرانگیز شود؟ سوال دیگری که برای همه و حتی طرفداران استقلال پیش میآید، این است: چه کسی فهرست این بازیکنان را به باشگاه داده تا با آنها قرارداد بسته شود؟ بابک مرادی، سیداحمد موسوی، متین کریمزاده و حتی فرشاد احمدزاده که به خاطر فشار هواداران مذاکره با او تکذیب شد، با نظر چه کسانی با استقلال وارد مذاکره شدند؟ آیا سرمربی بعدی استقلال که هدایت این تیم را قبول میکند، فردا بابت این خریدها بهانه نمیآورد؟
تمرینات چند روز گذشته استقلال با غیبت نیمی از بازیکنان اصلی برگزار شده است و مجید نامجومطلق، سرمربی موقت این تیم نیز ساز جدایی میزند. کلیدواژه استراماچونی تا الان برای استقلال باعث از دست رفتن جام حذفی شده است و در آستانه لیگ قهرمانان آسیا نیز نمیتوان روزهای خوبی را برای این تیم پیشبینی کرد. ماجرای مذاکره با استراماچونی از مدتها قبل در ذهن مدیران استقلال کلید خورده بود، آن هم زمانی که استقلال برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا و قهرمانی در جام حذفی میجنگید. مدیران این باشگاه با وجود اطلاع از منع به کارگیری مربی و بازیکن خارجی در لیگ ایران به ایتالیا سفر کردند. در ابتدا آنها منکر هر گونه مذاکره برای بازگشت مربی ایتالیایی به استقلال شدند اما گزارش رسانههای ایتالیایی نشان داد این مذاکرات صرفا برای گرفتن تخفیف از این مربی نبوده، بلکه بحث بازگشت او مطرح بوده است. اولین ترکش اقدام مدیران استقلال این بود که با بیتدبیری باعث شدند ذهن فرهاد مجیدی و بازیکنان تحت تأثیر این مساله قرار بگیرد و نتیجهاش از دست دادن جام حذفی بود. دومین موضوع، مذاکره با مربی خارجی با علم به این موضوع بود که میدانستند قانون منع به کارگیری بازیکن یا مربی خارجی در سازمان لیگ مصوب شده است. مدیران استقلال در حالی دنبال بازگشت استراماچونی هستند که چند نکته ابهامآمیز در اقدام آنها وجود دارد. وقتی فصل گذشته استراماچونی شب بازی حساس با پیکان، استقلال را به بهانه عدم پرداخت پولش ترک کرد، مدیران وقت باشگاه حقوق عقبافتاده او را پرداخت و تلاش کردند وی را بازگردانند اما مربی ایتالیایی شروط دیگری را برای بازگشت مطرح کرد. اکنون پرسش این است: امسال شرایط چه فرقی با سال گذشته کرده است؟ چه تضمینی وجود دارد که پول این مربی که زود از کوره در میرود، بموقع پرداخت شود؟ تحریمها همچنان سر جای خود باقی مانده و فرقی با گذشته نکرده است. با این وضعیت چه تضمینی وجود دارد اتفاقات گذشته تکرار نشود؟ بر فرض تأمین پول این مربی، چرا باید مدیریت باشگاه قراردادی با استراماچونی ببندد که چند برابر قرارداد فصل گذشته او با آبیپوشان است؟ اگر استدلال مدیریت باشگاه این است که میخواهند جلوی غرامت را بگیرند و با هزینه کمتر از غرامت، استراماچونی را بازگردانند، باز هم چند نکته غیر از تضمین پرداخت پول مرد ایتالیایی وجود دارد. برای بستن قرارداد جدید با استراماچونی، مدیران فعلی با مبلغ یک میلیون و 800 هزار یورو موافقت کردهاند، در حالی که قرارداد او فصل گذشته برای 2 فصل یک میلیون و 500 هزار یورو بود که بخشی از این مبلغ نیز پرداخت شده است. ضمنا این نکته در نظر گرفته نشده است که اگر استراماچونی که با پیشنهاد اغواکننده باشگاه استقلال روبهرو شده است، این فصل با تیمی قرارداد میبست، نمیتوانست قرارداد سال دومش را بگیرد یا حداقل وکلای باشگاه میتوانستند اثبات کنند با وجود فسخ قرارداد، نیت خود را برای پرداخت حقوق عقبافتاده این مربی ایتالیایی نشان دادهاند. به نظر میرسد استفاده از نام استراماچونی بازی با احساسات هواداران است و مدیران باشگاه به جای احترام به قوانین وضع شده، با نامهنگاری عجیب پای رئیس قوهقضائیه و دادستان کل کشور را به ماجرای استراماچونی باز کردهاند.
* قطع همکاری بیدلیل با مجیدی
مدیریت باشگاه استقلال کادر فنی قبلی را کنار گذاشت و برای توجیه ناکامی و سوءمدیریت خود و برای سوءاستفاده از احساسات هواداران، سراغ استراماچونی رفت و با اقدامات خود سعی بر آن دارد وانمود کند نهایت توانش را برای بازگشت مربی محبوب هواداران استقلال به کار گرفته است، حتی با نامهنگاری به رئیس قوهقضائیه، در حالی که این مدیران باشگاه استقلال هستند که باید دلایل رفتار نسنجیده خود بابت کنار گذاشتن فرهاد مجیدی و از دست دادن قهرمانی جام حذفی را توضیح دهند، نه اینکه با اسم رمز استراماچونی از واقعیت فرار کنند. علاوه بر تمام مسائل یادشده، بحث بازگشت استراماچونی آنقدر ذهن مدیران استقلال را درگیر کرده است که نتوانستهاند قرارداد بازیکنان را تمدید کنند و با پرداخت نکردن پول وینفرد شفر و بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه، مانع اضافه شدن نفرات جدید شدند. وقتی باشگاه پولی برای پرداخت مطالبات 550 هزار دلاری شفر ندارد که نتیجهاش بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی است، چطور میتواند 3 برابر این رقم را- به اضافه اینکه یورو جای دلار را میگیرد- به استراماچونی بدهد؟ آیا وقت آن نرسیده مدیران باشگاه استقلال با واقعیت زندگی کنند و رؤیاپردازی نکرده و با اقدامات عجیب آرامش تیم را به هم نریزند؛ دقیقا همان کاری که در آستانه فینال جام حذفی انجام دادند؟ آیا وزارت ورزش به عنوان متولی باشگاه استقلال اتفاقات اخیر این باشگاه را رصد میکند؟ آیا وزارت ورزش در جریان هست برخی مسؤولان استقلال دست به چه اقداماتی میزنند و با عوامفریبی چگونه هواداران را بازی میدهند؟