گزارش «وطن امروز» از بیتوجهی دولت به مسائل ناباروری، سقط جنین و بالا رفتن سن ازدواج که به بحران جمعیت میانجامد
اسدالله خسروی*: ایران در یک برهه حساس قرار گرفته است؛ دورانی که میتواند تثبیتکننده اقتدار کشور باشد و مولفههای قدرت تقویت شود یا این مولفهها با کمتوجهی به شاخصهای راهبردی تضعیف شود که یکی از مهمترین آنها طبق نظر استراتژیستهای جهان «جمعیت» است. بیتوجهی دولت به مقوله افزایش نرخ رشد جمعیت کشور، به همراه وجود مثلت مشکلات «ناباروری زوجهای جوان»، «پدیده شوم سقط جنین» و «افزایش سن ازدواج» باعث شده است طی 30 سال اخیر نرخ باروری در کشور 70 درصد کاهش یابد.
به گزارش «وطن امروز»، با وجود هشدار کارشناسان و تاکیدات مقام معظم رهبری بر توجه به افزایش نرخ رشد جمعیت کشور و حمایت از زوجهای نابارور اما همچنان شاهد آمار نگرانکننده سقط جنین از یک سو و وجود افراد زیادی که از بیماری ناباروری به دلیل هزینه بالای درمان رنج میبرند از سوی دیگر هستیم. از طرفی بیم از آینده شغلی فرزندان در پی وضعیت نامناسب اقتصادی نیز دلیلی است تا خیلیها به تکفرزندی اکتفا کنند. افزایش سن ازدواج نیز معضل دیگری است که بر کاهش نرخ جمعیت کشور تاثیرگذار است. در این میان طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز ۱۰۰۰ جنین در کشور سقط میشود که کمتر از ۱۰ مورد آن قانونی است. از سویی سیدجلیل حسینی، رئیس مرکز تحقیقات ناباروری نیز میگوید که بیش از 3 میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد. در چنین شرایطی وزیر بهداشت بر تقویت مراکز درمان ناباروری در کشور تاکید کرده و معتقد است، سالمند شدن جمعیت و نیل جمعیت به نرخ رشد منفی، نگرانی جدی برای کشور است و مقام معظم رهبری دستور فرمودند که این مقوله بشدت پیگیری شود.
محمدرضا محبوبفر، جامعهشناس در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره کاهش نرخ جمعیت کشور گفت: متاسفانه کاهش نرخ رشد جمعیت در کشور با سرعت غیرقابل تصوری اتفاق افتاده و این مساله با تداوم سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دولتها از زمان دولت هاشمی استارت خورد و در جریان است.
وی با بیان اینکه رشد نرخ جمعیت در کشور اکنون به زیر حد جانشینی رسیده است، گفت: اکنون آمار میزان موالید به نسبت مرگومیر در حال سر به سر و بعضا کاهشی است. این جامعهشناس خاطرنشان کرد: با توجه به کاهش میزان زاد و ولد در کشور، ایران در حال رسیدن به کشورهایی است که در زمره کشورهای دارای کاهش موالید شناخته میشوند.
محبوبفر افزود: طبق پیشبینی کارشناسان جمعیتشناس و وزارت بهداشت، ایران تا 30 سال آینده به دلیل کاهش میزان فرزندآوری به جرگه پیرترین کشورهای دنیا میپیوندد که این موضوع از حیث توسعه و امنیت میتواند برای کشور نگرانکننده باشد.
وی با بیان اینکه در صورت تداوم بیتوجهی به موضوع فرزندآوری و درمان ناباروری در کشور و نیز بیتوجهی به اصلاح ساختارهای اقتصادی برای ایجاد رفاه نسبی، بیشک طی 3-2 دهه آینده ایران به کشوری مهاجرپذیر تبدیل خواهد شد، اظهار داشت: اکنون بیش از 70 درصد ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند و محدودیتهای اقتصادی موجب شده است تا انگیزه آنچنانی برای فرزندآوری نداشته باشد.
عضو انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ایران به هزینههای کمرشکن درمان ناباروری در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: هزاران بیمار نابارور در کشور با وجود اینکه خواهان فرزندآوری هستند اما هزینه درمان سنگین درمان باعث شده است تا همچنان بدون فرزند بمانند. در چنین شرایطی دولت باید به این مساله مهم توجه ویژه کند.
کاهش جمعیت؛ سیاست به جامانده کارگزاران
روند رشد جمعیت ایران در دهه 60 با شیبی بالا در حرکت بود اما پایان جنگ و روی کارآمدن دولت سازندگی همراه بود با توصیههای سازمانهای جهانی مانند «بانک تجارت جهانی» و «صندوق بینالمللی پول» برای کاهش جمعیت. «فرزند کمتر زندگی بهتر» به صورت فزاینده ادامه یافت و حالا شاخص رشد جمعیت کشور به کمتر از یک درصد رسیده و این فاجعه محصول اجرای دقیق و مهندسیشده طرحی کلان و ملی است که طی سالهای ۷۰ تا ۹۰ برای کاهش جمعیت کشور به نام تنظیم خانواده به اجرا درآمد!
بر اساس قانون تنظیم خانواده مصوب سال 1372 مجلس شورای اسلامی، وزارت علوم و وزارت بهداشت موظف شدند واحدی به نام تنظیم خانواده در کل رشتههای دانشگاهی ایجاد کنند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز موظف شد زمینه جلب مشارکت فعال و مؤثر روزنامهها، فیلمها و انواع دیگر هنر را فراهم آورد.
از مشوقهای سازمان تنظیم خانواده، میتوان به ارائه برگ تنظیم خانواده اشاره کرد که شرط اصلی جلب کمک کمیته امداد بود! به این معنی که اگر کسی مایل بود از کمیته امداد کمک دریافت کند، بعد از اینکه وزارت بهداشت عمل «وازکتومی و توبکتومی» او را تأیید میکرد به این سازمان معرفی میشد! همچنین خانوادههای کمبضاعت و متقاضی دریافت خدمات از کمیته امداد که 3 فرزند یا بیشتر داشتند و در ضمن از قدرت باروری برخوردار بودند، باید به مراکز بهداشت معرفی میشدند تا خارج از نوبت وازکتومی یا توبکتومی شوند.
* پرداخت هدیه نقدی در دوران سازندگی به زوجینی که اقدام به «عقیمسازی» خود میکردند!
بر این اساس انجام اقدامات بازدارنده بارداری برای آقایان و خانمها خارج از نوبت انجام میشد، در این مسیر اگر خانوادههای زیرپوشش دارای قدرت باروری، از باروری خود جلوگیری میکردند (اقدام داوطلبانه برای عقیمسازی از سوی زوجین) 5000 ریال به عنوان پاداش به آنها تعلق میگرفت! در اولویت قرار دادن این افراد در واگذاری مسکن، وام و هزینه درمانی نیز از جمله مشوقها برای کاهش تعداد فرزند بود.
برای تشویق مردم به کاهش موالید، از روحانیون و کارشناسان بهداشت نیز درخواست شد خانوادهها را به اقدامات لازم ترغیب کنند؛ صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز موظف شد جهت ارتقای آگاهیهای مردمی و تأمین سلامت کودکان و کل جمعیت، برنامههای آموزشی مناسبی را تهیه و پخش کند.
این قانون بهقدری دقیق و مهندسیشده به اجرا درآمد که براساس نتایج بررسیهای نمونه وزارت بهداشت در سال 1373، رشد جمعیت ایران 8/1 محاسبه شد و در حالی که نرخ باروری کشور پس از انقلاب اسلامی بیش از 6 فرزند بود، این سرعت کاهش رشد جمعیت در جهان امری بیسابقه محسوب میشد.
قانون اصلاح قوانین تنظیم جمعیت و خانواده در سال 1392 به تصویب مجلس رسید اما آثار و تبعات قانون تنظیم خانواده دامن جمعیت ایران را گرفت و کاهش جمعیت به روند بحرانی خود ادامه داد به طوری که اکنون نرخ باروری کشورمان به کمتر از 8/1 فرزند تقلیل پیدا کرده است.
* کاهش جمعیت، فرزندآوری، سقط جنین و ازدواج
جدول زیر روند تغییرات کاهشی نرخ رشد جمعیت کشور را از سال 1365 تا 1385 نشان میدهد؛ این شاخصه جمعیتی در فاصله دهه 1365 تا 1375 از 91/3 به 47/1 کاهش پیدا کرده است و کماکان ادامه دارد؛ این به معنی نزدیک شدن به رکود جمعیت و آغاز یک فاجعه است.
وقتی حتی پژوهشهای بینالمللی خبر از کاهش و سالمندی جمعیت در کمتر از 30 سال آینده میدهد، سوالاتی پیش میآید که قسمت عمده آن متوجه مسؤولان و سازمانهای ذیربط است؛ چرا سیاستهای لازم در مسیر افزایش جمعیت در کشور به اجرا در نمیآید؟! چرا قانون تسهیل ازدواج جوانان از سال 1384 تاکنون خاک میخورد؟! چرا طرح جمعیت و تعالی خانواده در هفتخان مجلس گرفتار شده است؟! و... .
* کاهش ۷۰ درصدی «نرخ باروری ایران» در ۳۰ سال گذشته!
برآوردها نشان میدهد میزان باروری کل در کشور از حدود ۷/7 فرزند برای هر زن در سال ۱۳۴۵ به سطح باروری حدود 8/1 فرزند به ازای هر زن در سال ۱۳۹۰ رسیده است و بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، نرخ باروری کل ما در ۳۰ سال گذشته حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است! به گزارش تسنیم، روند تحولات باروری در ایران بر اساس برآوردهای صورتگرفته حاکی از تغییرات و نوساناتی قابل ملاحظه است؛ شاخص مرسوم برای بررسی روند تغییرات باروری در پیشینه جمعیتشناسی، «نرخ باروری کل» یا l(TFR) Total Fertility Rateاست که نشاندهنده متوسط تعداد فرزندان به دنیا آمده برای یک زن در طول دوره باروری اوست. برآوردهای انجامشده نشان میدهد میزان باروری کل کشورمان از حدود 7/7 فرزند برای هر زن در سال 1345، به 3/6 فرزند در سال 1355 کاهش یافته است؛ بعد از این کاهش اولیه موقتا وقفهای در گذار جمعیتی ایران پدید میآید و تحت تأثیر شرایط متأثر از رویداد انقلاب اسلامی، باروری بین سالهای 135۸ - 135۶ افزایش مییابد و سپس تا حوالی سال 1363 روند نسبتا ثابتی را ادامه میدهد. از سال 1363 به بعد مجددا بتدریج روند کاهش باروری آغاز میشود و از 9/6 فرزند برای هر زن در این سال به 5/5 فرزند در سال 1367 که زمان راهاندازی مجدد برنامههای تنظیم خانواده است، میرسد؛ از این زمان به بعد کاهش باروری بهسرعت روند انتقالی خود را طی میکند و میزان باروری کل به حدود 17/2 فرزند در سال 1379 میرسد. برآوردهای اخیر نشان میدهد سطح باروری از حدود 8/1 فرزند به ازای هر زن در سال 1390 با افزایش جزئی به حدود 2 فرزند برای هر زن در سال منتهی به سال سرشماری 1395 رسیده است.
گزارش سازمان ملل متحد در سال 2017 به عنوان چشمانداز جمعیت جهان نیز نشان میدهد نرخ باروری کل در طول 30 سال گذشته (به فاصله 1980- 1975 تا 2015- 2010) حدود 70 درصد کاهش داشته است. روند نزولی میزان باروری در کشور و کاهش نرخ رشد جمعیت، باعث شده است وضعیت جمعیتی کشور در آینده نزدیک به مرز هشدار برسد.
* خبرنگار