نوید مؤمن: جو بایدن، نامزد حزب دموکرات آمریکا در یادداشت اخیر خود در شبکه «سیانان» رسما مواضع خود را درباره ایران و برجام مشخص کرد. معاون رئیسجمهور سابق آمریکا تاکید کرده است: «استراتژی فشار حداکثری ترامپ» در قبال ایران کارآمد نبوده و منجر به افزایش 10 برابری ذخایر اورانیوم غنیشده در کشورمان شده است. بر اساس تحلیل اخیر بایدن، ترامپ با تکرویهای خود در قبال ایران و خروج یکجانبه از برجام، انزوای واشنگتن در نظام بینالملل را رقم زده است. اما جان کلام بایدن آنجاست که تصریح میکند: «استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران» باید با «استراتژی فشار هوشمند دموکراتها» جایگزین شود.
شاید بزککنندگان دارای شناسنامه ایرانی نامزد حزب دموکرات آمریکا و کسانی که «آمریکای ترامپ» را «آمریکای بد» و «آمریکای اوباما و بایدن» را «آمریکای خوب» میدانستند، هرگز تصور نمیکردند بایدن تا این اندازه فوری و صریح، چارچوب استراتژیک خود برای تقابل با ایران را اعلام کند. ترسیم مختصات و قواعد بازی بایدن در قبال ایران و توافق هستهای، میتواند جهت درک این استراتژی کلان (استراتژی فشار هوشمند) موثر باشد.
نخست اینکه بایدن (اگر در انتخابات پیروز شود) جهت استفاده از ظرفیتهای نهفته و آشکار برجام علیه ایران، حضور در کمیته مشترک برجام و ایجاد اجماع میان واشنگتن و دیگر اعضای باقیمانده در توافق هستهای (اعضای 1+4)، به صورت ظاهری به توافق هستهای بازمیگردد.
دوم اینکه دولت احتمالی بایدن تعلیق حداقلی و محدود تحریمهای ایران را منوط به «کسب امتیاز» از کشورمان خواهد کرد. او از ایران خواهد خواست بر سر بند غروب آفتاب (Sun set) در برجام با واشنگتن مذاکره کرده و دائمی شدن محدودیتهای هستهای خود را بپذیرد! به عبارت بهتر، بایدن و مشاورانش مانند «جیک سولیوان» و «ریچارد نفیو» طی ماههای اخیر بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، «دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران» را شرطی مهم و اساسی در «اعلام جدیتر تعلیق بخشی از تحریمها» تلقی کردهاند.
در گام سوم، خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا مامور میشوند به بانکها، شرکتها و بازرگانانی که قصد دارند حتی به صورت حداقلی، رابطهای با ایران برقرار کنند، بابت آثار و عواقب این تصمیم خود هشدار دهند. این وضعیت، بین سالهای 2015 تا 2016 میلادی و در دوران ریاستجمهوری اوباما نیز رخ داد. آن زمان، «جان کری» وزیر اسبق خارجه آمریکا که امروز سینه خود را اینچنین در دفاع از برجام سپر کرده است، به همراه «جک لو» وزیر سابق خزانهداری این کشور به شرکتها و بانکهای اروپایی و دیگر نقاط جهان هشدار دادند در عین «تعلیق تحریمهای ایران»، هنوز ایران مکانی قابل اطمینان برای مراودات بانکی، اعتباری و تجاری محسوب نمیشود! «تاثیر عملیاتی» این رویکرد، همان تاثیری است که تحریمهای یکجانبه آمریکا بر شرکتها و موسسات اعتباری دارد. به عبارت بهتر، در «استراتژی فشار هوشمند»، «هشدار به شرکتها» جای «تنبیه شرکتها» را میگیرد اما اثر وضعی و عملیاتی این دو با یکدیگر تفاوتی ندارد. همگان به یاد دارند در دوران ریاستجمهوری اوباما و پس از امضای برجام، هزاران شرکت و موسسهای که تصور میشد پس از امضای برجام، وارد معامله تجاری با کشورمان شوند، مقهور «هشدارهای آمریکا» شدند و اساسا تصمیم گرفتند در این باره ریسک نکنند. مقامات آمریکایی در دوران ریاستجمهوری احتمالی بایدن نیز در صدد افزایش میزان و ضریب «ریسکپذیری تجارت با ایران» هستند. در اینجا، ایران روی کاغذ تحریم نخواهد بود اما در عمل تحریم است!
در گام چهارم و پس از طی شدن مرحله قبل (ممانعت از تعلیق واقعی تحریمها)، مقامات کاخ سفید خواستار چیده شدن میز مذاکره بر اساس «مطالبات ثابت آمریکا» خواهند شد.
آنها قصد دارند «مطالبات چهارگانه ترامپ از ایران» را در این مرحله، با چاشنی لبخند و ژستهای دیپلماتیک روی میز مذاکره قرار دهند! این مطالبات چهارگانه عبارتند از: دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران در برجام (که به آن اشاره شد)، اعمال محدودیتهای موشکی علیه ایران درباره تعداد موشکها، برد موشکها و ممنوعیت آزمایشهای پیشرفته موشکی و بویژه موشکهای بالستیک، اعمال محدودیتهای منطقهای علیه ایران از طریق کنترل و رصد مناسبات مالی ایران با گروههای مقاومت در منطقه (خصوصا 4 گروه حماس، حزبالله، انصارالله و حشدالشعبی) و در نهایت، ایجاد دسترسی دائمی بازرسان [جاسوسان] آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات نظامی ایران به بهانه راستیآزمایی تعهدات تهران در برجام!
دموکراتها قصد دارند این 4 مرحله را در پیوستگی با یکدیگر و با ایجاد «اجماع مطلق و آشکار» میان واشنگتن و متحدان آن طی کنند. بدیهی است اگر از اکنون رصد هوشمندانهای درباره بازی دولت بعدی آمریکا [اگر بایدن پیروز شود] صورت نگیرد و دستگاه دیپلماسی ما بار دیگر «فریب لبخند دموکراتها» را بخورد، جبران این مساله هرگز آسان نخواهد بود.