سیدمحمدامین درخشانی*: در نهجالبلاغه نقل شده است شخصی از امیرالمومنین سوال کرد عدل برتر است یا جود و بخشش؟ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ؛ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟
حضرت به 2 دلیل عدل را شریفتر و بالاتر از بخشندگی معرفی میفرمایند؛ اول آنکه عدالت هر چیز را در جای خویش قرار میدهد ولی بخشش، امور را از جهات خویش خارج میکند. «الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا»
دوم آنکه عدل یک امر فراگیر و کلی است ولی جود مربوط به مصادیق خاص است: «الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ».
برخی گمان بردهاند این جمله اخیر بدان معناست که عدل صفتی در تراز اجتماع و حکومت است و جود صفتی فردی است و این رمز برتری عدل است اما حقیقت این است که هم فرد و هم جامعه و حکومت میتوانند به عدل یا جود متصف شوند، بنابراین مقصود چیز دیگری است و آن اینکه عدل صفتی ضروری و همه جایی مانند عبادات واجب است اما جود صفتی فصلی و موسمی است (عارض خاص).
عدل و جود را به ۲ صورت میتوان با هم سنجید: 1- در عرض و کنار هم. 2- در طول و در پی یکدیگر. اگر عدل بسان امر واجب و جود و احسان بسان امر مستحب باشد، یقینا ملاک وجوب واجب مهمتر و ضروریتر از مناط استحباب مستحب است. آنچه در حدیث شریف به عنوان برتری عدل از جود ذکر شده است با همین نگاه است، یعنی ذات عدل برتر از ذات جود است و به همین دلیل جود نمیتواند بدیل و جایگزین عدل باشد اما اگر اینها در طول یکدیگر باشند، یعنی اول عدل محقق شود و سپس جود به دنبال آن بیاید، در این صورت جود فضیلتی پسندیده است.
ابهام دیگری که ممکن است در معنای حدیث شریف باشد، این است که وصف جود به «خارج کردن امور از جهت خود» آیا تقبیح جود است؟ جواب این است: حضرت با این عبارت دقیق هم مرتبه ارزشی جود را معین فرمودهاند و هم جایگاه عملی جود و بخشش را، یعنی اگر جود در جایگاه خود قرار گیرد امری مطلوب و در غیر این صورت نامطلوب است، به عبارت دقیقتر «خروج امور از جهت خود» تنها زمانی پسندیده است که امور در جای خود قرار گرفته باشند، به عنوان مثال هنگامی که توزیع عادلانه ثروت در یک جامعه محقق شود و صاحبان ثروت در نظامی عادلانه کسب ثروت کرده باشند، آنگاه فضل و بخشش صاحبان ثروت فضیلت است، نه اینکه عدهای در نظامی تبعیضآمیز از طریق رانت، کسب ثروت کنند و آنگاه از درآمد نامشروع خود فضل و بخشش کنند، پس کسب درآمد عادلانه اولویت ارزشی و عملی بر جود دارد.
فرد مسلمان و دولت اسلامی نیز باید خود را ملزم به رعایت این ترتیب بدانند، یعنی فرد مسلمان ابتدا باید طبق قواعد عادلانه کسب ثروت کند، آنگاه در شرایط خاص (عارض خاص) مثل جنگ یا بلایای طبیعی و... از جود و مواسات دریغ نورزد. درباره دولت اسلامی میتوان عدالت آموزشی را مثال زد؛ دولت ملزم است با ارتقای شرایط آموزشی در مناطق محروم، حتیالمقدور فضای نسبتا یکسانی برای آموزش همه افراد جامعه فراهم آورد اما آنگاه که موانع جدی در راه دولت قرار گرفت که امکان رفع آن به هیچوجه وجود ندارد (=عارض خاص)، دولت برای حمایت از مناطق محروم سهمیههایی خاص برای کمک به آنها قرار دهد؛ این یک جود بجا و مناسب است. اما اگر دولت با سیاستهای خویش هر روز فاصله بین مدارس بالاشهر را از مناطق محروم بیشتر و بیشتر کرد و در عین حال سهمیهای (=جود=خروج امر از جهت) برای محرومان قرار داد، این جود نامطلوب و ناپسند است.
* طلبه حوزه علمیه