printlogo


کد خبر: 224796تاریخ: 1399/7/3 00:00
حس بی‌دولتی بدتر از شرایط جنگی

کمیل نقی‌پور: رئیس‌جمهور روز گذشته در جلسه هیأت دولت گفت ایران از سال 97 در جنگ اقتصادی قرار دارد. وی از مردم خواست این جنگ را باور کنند و بدانند مسؤولان اقتصادی کشور در 2 سال و نیم گذشته در حال فداکاری هستند. وی همچنین گفت: البته در جنگ هم شکست و هم پیروزی وجود دارد. پیامبر و امیرالمومنان هم در جنگ احد و خندق مجروح شدند و حمزه سیدالشهدا به شهادت رسید. ما ابتدا باید باور کنیم در یک جنگ هستیم و همچنین باور کنیم بار جنگ تنها بر دوش دولت نیست؛ نباید عده‌ای کنار بنشینند و بگویند اگر دولت آنگونه رفتار می‌کرد بهتر بود. 
منظور حسن روحانی از شرایط جنگی شرایط صرفا تحریمی نیست بلکه او مدعی است در 2 سال و نیم گذشته شرایطی در نتیجه سیاست‌های آمریکا برای ایران به وجود آمده که با زمان قبل از آن متفاوت است: «ملت دقت کنند ما از سال ۵۹ تحریم اقتصادی داشته‌ایم اما جنگ اقتصادی از ۹۷ شروع شد؛ آمریکا با تمام امکانات وارد جنگ با ایران شده است».
حسن روحانی با به‌کارگیری چنین جملاتی به دنبال آن است که به مردم بگوید شرایط امروز بازار از مسکن و خودرو و طلا گرفته تا کره و تخم‌مرغ در نتیجه شرایط جنگی که آمریکا علیه ایران راه انداخته به وجود آمده است. تاکید وی بر این نکته که شرایط فعلی با شرایط تحریمی سال‌های گذشته متفاوت است و همچنین تاکید بر این مساله که در جنگ بالاخره شکست و پیروزی وجود دارد، در واقع برای عادی‌سازی وضعیت موجود در جامعه یا توجیهی برای آسیب دیدن زندگی مردم و کوچک شدن سفره‌های آنان به حساب می‌آید. 
اما حسن روحانی که شرایط فعلی را شرایط جنگ اقتصادی می‌خواند، باید به این 2 نکته پاسخ دهد. 
1- مگر غیر از آن است که حسن روحانی با ادعای بهبود اوضاع معیشتی و برداشته شدن تمام تحریم‌ها قدم در مسیر انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 گذاشت؟ حسن روحانی مدعی بود حضور وی به عنوان رئیس‌جمهور سبب می‌شود با بستن با کدخدا، چرخ‌های اقتصاد کشور را با چرخ‌های سانتریفیوژها همزمان می‌چرخاند. نادیده گرفتن تمام خطوط قرمز مذاکراتی که حتی به قدم زدن‌های کنار رودخانه ظریف و کری نیز کشیده شد، همه برای رقم زدن توافقی بود که از قبل آن اوضاع اقتصادی کشور بهبود یابد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ کدام یک از مشکلات اقتصادی کشور برطرف شد؟ قیمت کدام یک از کالاهای اساسی حتی قبل از سال 97 یا همان سال جنگ اقتصادی، نسبت به سال‌های پیش از ریاست حسن روحانی کاهش یافت؟ حسن روحانی از آن جهت می‌گوید سال 97 سال آغاز جنگ اقتصادی بوده است که 18 اردیبهشت آن سال ترامپ خروج از برجام را اعلام کرد. روحانی با زبان کنایه و اشاره می‌گوید کنار ‌زده شدن برجام از سوی آمریکا دلیل شرایط نابسامان اقتصادی و... این روزهاست اما مگر غیر از این است که قیمت ارز و دلار در پاییز 96 جهش خود را آغاز کرد و منجر به آغاز تلاطمات بازار شد؟ روحانی که معتقد است سال‌های پس از برجام سال‌های خوب و موفقی بوده است، باید پاسخ دهد حدفاصل سال 94 یعنی امضای برجام تا سال 97 یعنی خروج آمریکا از برجام و به قول حسن روحانی آغاز جنگ اقتصادی، وضعیت اقتصاد در چه حوزه‌ای مناسب بوده است؟ شرایط اقتصادی طی 7 سال گذشته هر سال بدتر از سال قبل یا به بیان بهتر هر ماه بدتر از ماه قبل بوده است. از سال 96 و پس از استقرار حسن روحانی در کرسی ریاست‌جمهوری برای 4 سال دیگر، کشور شرایط نابسامان جدید و عجیبی را شاهد بود. از پاییز همان سال یعنی چند ماه پس از رأی اعتماد کابینه، قیمت ارز با جهش مواجه شد. بازار در نتیجه تلاطمات ارزی بهم ریخت، لوازم خانگی با کمبود شدید مواجه شد، طلا در اوج قرار گرفت و خودرو دوران جدید خود در ایران را از همان سال شروع کرد. گویا ایران شرایط جدیدی را در عرصه اقتصاد تجربه می‌کرد و مردم با حس جدیدی مواجه بودند؛ «احساس بی‌دولتی»؛ یک حس خاص شبیه حس بی‌دولتی. 
2- حسن روحانی معتقد است مردم می‌دانند که ایران در شرایط جنگ قرار دارد اما سوال این است: مردم در شرایط فعلی حس جنگ اقتصادی دارند یا احساس بی‌دولتی؟ 
جنگ اقتصادی موضوع جدیدی نیست؛ برخلاف حسن روحانی که جنگ اقتصادی را محدود به 2 سال و نیم گذشته می‌کند، ایران از زمان پیروزی انقلاب در شرایط شدیدترین تحریم‌ها قرار داشته است. تحریم نفت و بانک مرکزی نیز به عنوان تحریم‌های اساسی علیه ایران از سال 90 و در قانون تحریمی سیسادا وضع شده است. این نوشته قصد ندارد ادعای رئیس‌جمهور درباره شرایط جنگ اقتصادی در زمان فعلی را زیرسوال ببرد بلکه معتقد است جنگ اقتصادی از زمان پیروزی انقلاب وجود داشته و تا زمانی که ایران و آمریکا ذیل جنگ تمدنی مقابل یکدیگر قرار داشته باشند، جنگ اقتصادی نیز ادامه خواهد داشت. نکته اما این است: در شرایط جنگ اقتصادی، مهم  پای کار بودن رئیس‌جمهور و اعضای کابینه برای مدیریت بهتر جامعه و بازار با توجه به شرایط جنگی است. مردم از شرایط تحریمی آگاهی دارند اما بیش از آنکه نگاه به تحریم‌ها داشته باشند نگاه به وضعیت اداره جامعه توسط قوه مجریه دارند. نمونه واضح برای توضیح این گزاره ماجرای اختصاص ارز 4200 تومانی و فروش سکه در سال 97 است، یعنی همان سالی که حسن روحانی معتقد است جنگ اقتصادی علیه ایران آغاز شده است. در نتیجه سیاست‌های اشتباه بانک مرکزی قیمت دلار افزایش پیدا کرد و در یک تصمیم یک‌شبه، جهانگیری خبر داد دولت برای سامان دادن بازار ارز، ارز 4200 تومانی را در اختیار صادر‌کنندگان قرار می‌دهد؛ اختصاص ارز بدون چارچوب نظارتی مناسب و بدون دستورالعمل‌های مشخص کار را به جایی رساند که دادگاه‌های ویژه مفاسد اقتصادی با هدف اصلی برخورد با مفاسد شکل گرفته به دلیل رانت‌های ارزی، ماه‌ها پس از این دستور شکل گرفت یا چند تن از ذخیره طلای کشور در نتیجه سیاست‌های اشتباه به بازار طلا وارد شد اما نه تنها جلوی افزایش قیمت طلا را نگرفت بلکه با تغییر رفتار مردم و عطش شکل‌گرفته برای تبدیل سرمایه‌های خود به طلا، میزان تقاضا نیز افزایش یافت. در ماه‌های اخیر نیز در زمینه خودرو و مسکن و مایحتاج عمومی، آنچه مردم حس می‌کنند، حس بی‌دولتی است؛ قیمت‌ها بالا می‌رود، گزارشگر تلویزیون راهی بازار و مغازه‌ها می‌شود و فردا بار دیگر قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند؛ این تسلسل ادامه دارد. دولت در این زمینه چه نقشی ایفا می‌کند؟ رئیس‌جمهور چه سیاست مشخصی برای کنترل بازار دارد؟ وضعیت مسکن کی و چگونه آرام می‌گیرد؟ طرح وزیر پیشنهادی صنعت برای خودرو چیست؟
 آقای رئیس‌جمهور! حرف شما قبول و درست؛ الان شرایط جنگ اقتصادی است اما دولت به اندازه شرایط جنگی یا حتی به اندازه زمانی که شرایط معمول و عادی در کشور وجود دارد، توان خود را به کار گرفته است؟

Page Generated in 0/0059 sec