نوید مؤمن: با گذشت 5 سال از وقوع فاجعه منا و شهادت مظلومانه هزاران زائر بیتاللهالحرام، از جمله صدها تن از شهروندان کشورمان، همچنان سعودیها از پاسخگویی در این باره طفره میروند! آنها رسما نقش خود را در وقوع این «جنایت محرز» انکار کرده و جای «جرم» را با «اهمال» عوض کردهاند! البته از کسانی که در روز روشن، بر سر هزاران زن و کودک بیپناه در یمن بمبهای خوشهای ریخته و آنها را با چراغ سبز سازمان ملل متحد و اعضای غربی شورای امنیت (آمریکا، انگلیس و فرانسه) به خاک و خون میکشند، انتظاری درباره «مسؤولیتپذیری در قبال فاجعه منا» نمیرود! به عبارت بهتر، از رژیم منحوسی که «تبعات اقدامات جنایتکارانه مستقیم و محرز» خود در منطقه را نمیپذیرد، نمیتوان توقع داشت درباره «فاجعه منا» و نقش «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی در وقوع آن شفافسازی کند!
در همان روز فراموشنشدنی و مملو از اندوه و حیرتی که وقوع فاجعه منا را شاهد بودیم، منابع آگاه اعلام کردند تردد یکی از مقامات ارشد آلسعود (محمد بنسلمان، فرزند پادشاه عربستان) و صدها نفر از همراهان و ملازمان او از محل ازدحام حجاج در صحرای منا منجر به مسدود شدن یکی از مسیرهای رفتوآمد زوار و در نتیجه فشردگی جمعیت و وقوع فاجعه شد. هنوز پس از 5 سال مشخص نشده است این «مسیریابی» چرا و چگونه صورت گرفت اما بر همگان مسجل است «رصد حداقلی مسیر رفتوآمد زوار» در عربستان، پروسهای پیچیده و دشوار نیست و «تلاقی جمعیت» یا «انباشتگی آن در یک نقطه معین»، کاملا قابل پیشگیری و حتی در صورت وقوع، در مراحل اولیه قابل مدیریت است.
زمانی که این فاجعه رخ داد، مقامات وزارت بهداشت سعودی و پلیس این کشور در اظهاراتی وقیحانه بدون اینکه به عامل اصلی فاجعه اشاره کنند، عدم آموزش لازم حجاج را مسبب این فاجعه دانستهاند! به عبارت بهتر، آنها حتی «اهمال» خود را در قبال این فاجعه نپذیرفتند، چه رسد به آنکه به «عناد» و «تعمد» خود در وقوع آن اشاره کنند!
یک: امروز سعودیها همچنان در قبال «فاجعه منا» سکوت کرده و سعی دارند به آن نیز مانند هزاران جنایت دیگر خود در منطقه و جهان اسلام، رنگ فراموشی بپاشند! صورت مساله کاملا مشخص است! ما با رژیم قاتلی مواجه هستیم که تنها در این پرونده، محکوم به قتل و کشتار هزاران زائر بیتاللهالحرام است. سران سعودی که تجربه برگزاری مراسم حج را برای دهههای متمادی داشتهاند، درباره ازدحام جمعیت در صحرای عرفات و منا آگاه بودند.
این موضوع نیز کاملا مسجل بود که اگر کمترین وقفهای در حرکت حجاج در منا ایجاد شود، وقوع فاجعه در این منطقه اجتنابناپذیر خواهد بود. حال سوال اصلی اینجاست: چگونه پلیس سعودی (با دستور مقامات ارشد این کشور)، درست در زمان انجام یکی از حساسترین مناسک حج، یکی از مسیرهای اصلی تردد حجاج -که حتی در زمان عادی نیز باز است- را بسته و میلیونها زائر را بدون کمترین اطلاع قبلی، در مسیرهای جایگزین هم هدایت نمیکند؟!
امروز اگر چشمان خود را روی «فاجعه منا» ببندیم، تسلیم همان بازی 3 مرحلهای و همیشگی «ولیعهد قاتل سعودی» و همراهانش شدهایم: «انجام جنایت»، «انکار جرم» و «سپردن ماجرا به گذشت زمان»!
دو: در این میان، آنچه بیش از پیش تأسفبرانگیز است، سکوت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان درباره «فاجعه منا» است. بدون شک صدور بیانیههای صوری و سالانه در محکومسازی این فاجعه، دردی از دل میلیونها ایرانی داغدار دوا نخواهد کرد! براستی وزارت امور خارجه کشورمان، چه اقدام محکم، صریح و فراگیری را در راستای «خونخواهی شهدای فاجعه منا» و «بازخواست سعودیها» در این فاجعه صورت داده است؟!! آیا دستگاه دیپلماسی ما انتظار دارد پادشاه و ولیعهد خونریز و متوحش سعودی، پس از ابتلا به عذاب وجدان- یعنی درست آن چیزی که اساسا در وجودشان نیست- خود را به محاکم بینالمللی معرفی کرده و مسؤولیت کشتار هزاران تن از زوار مکه مکرمه و مدینه منوره را بپذیرند؟! آیا مسؤولان ذیربط در حوزه سیاست خارجی کشور، تصور میکنند ولیعهد رژیمی که «دستور قتل مخالف سیاسی خود» را با «اره»؛ آن هم در کنسولگری سعودی در کشوری دیگر [ترکیه] میدهد، در برابر «آداب و تشریفات دیپلماتیک» سر تعظیم فرود آورده و با «سکوت وزارت خارجه کشورمان»، آتش بر جانش بیفتد؟! بدون شک راه مواجهه با یک رژیم قاتل و منفور، سکوت و مدارا نیست! این رفتار، خصوصا طی سالهای اخیر بارها منجر به کاهش قدرت مانور ما در قبال دشمنان شده است. اگر این راهکار میتوانست موثر باشد، باید امروز «ملکسلمان» و «بنسلمان» را به «مسؤولیتپذیرترین سیاستمداران منطقه» تبدیل میکرد نه اینکه هر روز شاهد تبلور بیشتر «دنائت» و «وقاحت» آنها در منطقه و جهان اسلام باشیم!