شهاب احمدی : 1- یوونتوس در آستانه قهرمانی قرار داشت. آنها این فرصت را داشتند تا در خانه رجینا پیروز شوند و باز هم قهرمانی سریA را
به دست آورند اما کسی خوشحال نبود. نه هواداران یوونتوس و نه بازیکنان این تیم. وقایعی که بعدها تحت عنوان «کالچوپولی» از آن یاد شد مدتی بود بر سر زبانها افتاده بود. یوونتوس نیز در این بین شاید مهمترین تیمی بود که انگشتهای زیادی به سمتش اشاره شده بود. یووه در هفته آخر با رجینا مصاف میکرد و در آستانه قهرمانی قرار داشت اما کسی خوشحال نبود. در آن زمان هنوز دادگاه رای خود را اعلام نکرده بود اما گویا همه میتوانستند پیشبینی کنند که چه آرایی انتظار متهمان را میکشد. یووه هرچند یک بر صفر پیش افتاده بود اما بسیار عصبی و بیانگیزه بازی میکرد. دقیقه 75 بود که الکس دلپیرو به جای داوید ترزگه وارد زمین شد. با ورودش گویی خونی جدید در رگهای یوونتوس تزریق شده بود. الکس با خودش شور، هیجان و امید را وارد یووه کرد. وی در آخرین ثانیههای بازی در حرکتی تماشایی گل دوم تیمش را به ثمر رساند و دقایقی بعد نیز جام قهرمانی را بالای سر برد. گرچه یووه قهرمان شده بود اما بسیاری لحظه بالا بردن جام توسط دلپیرو را با لحظه نابودی یوونتوس مقایسه میکردند. بسیاری بر پایان یووه شهادت میدادند اما وجود معمارانی همچون دلپیرو، این پایان را تبدیل به آغازی مجدد کرد.
2- یووه قهرمان شده بود. آنها دقیقا 6 سال پس از دیدار نحس برابر رجینا در حالی به مصاف آتالانتا میرفتند که در هفته قبل از آن، قهرمانی خود در سری A را قطعی کرده بودند. این بازی اما شاید از بازی برابر کالیاری که یووه قهرمانی خود را در آن قطعی کرده بود نیز بیشتر برای هواداران بانوی پیر مهم بود. الکس دلپیرو، کاپیتان ابدیشان آخرین دیدار خود با پیراهن یووه را انجام میداد و چه جایی هم بهتر از ورزشگاه جدید و در شرایطی که یووه قهرمان سری A شده بود. الکس در دقیقه 28 با ضربهای تماشایی دروازه آتالانتا را باز کرد، کمتر هوادار یوونتوسی است که انکار کند شاید این گل، لذتبخشترین گل تمام عمرش بوده باشد. از استوراری گرفته تا دیگر بازیکنان یووه همه به سمت دل پیرو هجوم بردند. نیمکت ذخیرهها و کل «یوونتوس استادیوم» نیز ایستاده به تشویق آخرین شاهکار دلپیرو میپرداختند. گامهای الکس بعد از گل لرزان به نظر میرسید اما این غرور و افتخار بود که از این گامهای لرزان به سراسر دنیا ساطع میشد.
3- اشک و اشک و اشک. زمانی که الکس در دقیقه 57 جای خود را به سیمونه پهپه داد این سیل اشکها بود که از سراسر کره خاکی برایش سرازیر شده بود. هنگامی که پس از تعویض آخرین دور افتخارش را نیز در ورزشگاه میزد بهراحتی میتوانست در چشمان هزاران هوادار حاضر قطرههای اشک را پیدا کند. دوربینهای تلویزیونی کاملا بازی را رها کرده بودند و به پوشش آخرین دور افتخار دلپیرو میپرداختند. به سختی سعی میکرد خودش را کنترل کند اما برای هواداران یوونتوس چنین چیزی ممکن نبود. تصاویر هوادار جوانی که همچون ابر بهار در لحظه دور افتخار دلپیرو اشک میریخت تا ابد از تیتراژ برنامههای تلویزیونی ایتالیا پاک نخواهد شد.
4- در شبی که فدریکو مارکتی واکاشی زوما گونه(!) از تیر یک به تیر دو پرواز میکرد یووه هر چه میزد به در بسته میرسید. آنها برای قهرمانی تاریخیشان و برای سیراب کردن 6 سال عطش به چیزی جز 3 امتیاز دیدار با لاتزیو نیاز نداشتند. وقتی در دقیقه 73 بازی ووچینیچ جای خودش را به دلپیرو داد باز هم این خونی تازه بود که در رگهای یووه جاری میشد. در دقیقه 82 دلپیرو پشت حساسترین ضربه ایستگاهی تاریخ زندگیش قرار گرفت. یووهایهای سراسر دنیا به همان جنس ضرباتی نیاز داشتند که کاسیاس در بهترین حالت تنها میتوانست نظارهگر آن باشد و الکس باز هم چقدر هنرمندانه نواخت. نواخت و دنیا را متوقف کرد. بعید است طرفدار پر و پا قرص یوونتوس باشید و چیزی از آن صحنه را به یاد نداشته باشید چرا که در آن لحظه کره زمین برای هواداران احساسی یوونتوس از حرکت
ایستاده بود.
5- آساموا با ضربه خارقالعادهاش تقریبا کار را یکسره کرد. به قول گزارشگران عربی «خلاص». یووه در آستانه کسب سومین اسکودتوی پیاپی قرار گرفته است. دومین اسکودتو بدون دلپیرو البته این «بدون دلپیرو» معنای زیادی ندارد. الکس دلپیرو و تاثیراتی که او بر یوونتوس گذاشته است به هیچ عنوان رفتنی نخواهد بود. 8 سال قبل تنها پیکری بیجان از یووه
باقی مانده بود اما معمارانی همچون دلپیرو با ایثار، شرافت و وفاداری خودشان به بازسازی یووه بیشترین کمک ممکن را کردند. دلپیرو این روزها کیلومترها دورتر از یوونتوس قرار دارد اما در واقع او از رگ گردن نیز به یوونتوس نزدیکتر است! بیانکونری تا آخرین لحظهای که کره خاکی میچرخد، هر افتخار و عنوانش را مدیون دلپیرو خواهد بود.