دکتر محمدرضا شعاعی*: سرانجام انتظارات هواداران استقلال به پایان رسید و احمد سعادتمند مدیرعامل این باشگاه پس از 2 ماه ناکامی، توسط هیأتمدیره باشگاه عزل شد. وی پیش از برکناری ادعاهایی مطرح کرد که به 10 مورد از آنها پرداخته و آنها را بررسی کردهام.
یک: چرا سعادتمند توضیحات شفافی درباره سفر خود به ایتالیا ارائه نکرد یا عکسی از ملاقات خود با شخص استراماچونی را به رؤیت عموم نرساند؟ مگر سعادتمند نگفته بود در رم با استراماچونی و وکلایش دیدار کرده است؟ آیا با توجه به روند مذاکرات و فاصله زیادی که با توافق داشت، سفر وی به ایتالیا ضروری بود؟ مگر نه این است که مذاکرات حضوری برای ملاقاتهای پایانی و بسیار جدی برای امضای قرارداد صورت میگیرد؟ چرا مدیرعامل استقلال به جای همین ایمیلها و چتهای واتسآپی، چنین سفر دور و درازی را به جان خرید و باعث ایجاد این حواشی وحشتناک برای تیمش شد؟
دو: بحث تخفیف و تقسیط برای استراماچونی چه معنایی دارد؟ کسی که میتواند در خانهاش بنشیند و طبق حکم فیفا، مبلغ 2 میلیون یورو را به صورت نقد و بیکم و کاست به علاوه غرامت و جریمه دیرکرد دریافت کند، بر اساس چه منطقی باید به سعادتمند یا هر شخص دیگری تخفیف دهد؟
سه: همانطور که میدانید، قرارداد قبلی استراماچونی، یک قرارداد ۲ ساله با مبلغ کلی یک میلیون و 500 هزار یورو (سالی 750 هزار یورو) بود. این مربی ایتالیایی جز 100 هزار یورو که به عنوان پیشپرداخت از باشگاه گرفت، طبق قرارداد باید مبلغ 54 هزار دلار به صورت ماهانه دریافت میکرد. طی 6 ماه همکاری وی با استقلال، او طی 3 ماه نخست، حقوق ماهانهاش را به طور منظم گرفت اما حقوق 3 ماه بعدیاش به تعویق افتاد که منجر به فسخ یکجانبه قرارداد از سوی استراماچونی و ترک ایران شد. البته سعادتمند مبلغ کل طلب استراماچونی را بیش از 2 میلیون یورو دانست که باز هم ابهاماتی درباره این عدد به چشم میخورد. جان کلام اینکه از ابتدا نیز قرار نبود استراماچونی از مبلغ طلب خود بکاهد و نهایت همکاریاش میتوانست سرشکن کردن این مبلغ در قرارداد جدیدش باشد.
چهار: با توجه به بدهکاری 2 میلیون یورویی باشگاه استقلال به استراماچونی (طبق ادعای سعادتمند)، پیشنهاد اول مدیرعامل استقلال به این مربی، 700 هزار یورو به صورت نقد برای جلب رضایت وی از عدم شکایت به فیفا و همچنین سالی یک میلیون یورو به عنوان دستمزد قرارداد جدید بود. به عبارت دیگر، پیشنهاد نخست استقلال از مبلغ طلب استراماچونی 300 هزار یورو کمتر بود اما سعادتمند در یک مصاحبه تلویزیونی مدعی شد بازگشت استرا موجب صرفهجویی یک میلیون دلاری و دفاع از بیتالمال خواهد شد! براستی وقتی یک شخص میتواند در خانهاش بنشیند و همه طلبش را یکجا و تا دلار آخر بگیرد، چرا باید طلبش را بکاهد و ریسک کار در یک کشور دیگر را بپذیرد؟ چرا باید استراماچونی به باشگاهی بازگردد که خاطرات خوبی از وعدههای عمل نشده مدیران آن باشگاه ندارد؟ آیا انگیزهای جز مساله مالی در فوتبال حرفهای، میتواند باعث حضور مربیان اروپایی در فوتبال ما شود؟ در هر معاملهای، طرفین به دنبال کسب بالاترین منفعت برای خود هستند و سعادتمند از ابتدا میدانست او در این مذاکرات، دست پایین را نسبت به طرف ایتالیایی دارد. انداختن توپ به زمین استراماچونی، مقصر جلوه دادن او در شکست مذاکرات و ادعای طمعکاری این مربی صاحب نام ایتالیایی، یک مغلطه دیگر از مدیرعامل استقلال است.
پنج: پاسخ فدریکو پاستورلو مدیر برنامه استرا به سعادتمند، پرداخت 900 هزار یورو برای بستن پرونده در فیفا و سپس امضای قرارداد جدید به ازای سالی یک میلیون و 500 هزار یورو بود که جمع این مبلغ به 2 میلیون و 400 هزار یورو میرسید. بدیهی است وقتی مطالبه گذشته استراماچونی طبق ادعای سعادتمند، مبلغی بیش از 2 میلیون یورو باشد، او برای بازگشت به ایران قطعا به عددی کمتر از آن رضایت نخواهد داد! به عبارت دیگر، استراماچونی اضافه مابهالتفاوتی 400 هزار یورویی از بستانکاری قبلیاش را درخواست کرد که از لحاظ منطقی، درخواست عجیبی نیست.
شش: نکته بسیار مهم! سعادتمند مدعی شد پیشنهاد نهایی پاستورلو 900 هزار یورو و پیشنهاد نهایی استقلال 800 هزار یورو برای حلوفصل پرونده شکایت در فیفا بود. به عبارت دیگر، معامله طرفین بابت اختلاف 100 هزار یورو به هم خورد! آیا چنین اختلاف مبلغی در مقابل بیش از ۲ میلیون یورو بیتالمال مورد ادعای سعادتمند(!) قابل حلوفصل نبود؟
هفت: در آخرین نامه ارسالی باشگاه استقلال برای پاستورلو، رقم 500 هزار یورو به عنوان پیشنهاد استقلال مطرح شد و مبلغ درخواستی 900 هزار یورویی طرف ایتالیایی مورد قبول قرار نگرفت اما سعادتمند در سخنان آخرش در مقام مدیرعاملی استقلال مدعی شد آخرین پیشنهاد باشگاه به پاستورلو برای حلوفصل پرونده در فیفا، 800 هزار یورو بود. حال این پرسش مطرح است: چرا عدد 800 هزار یورو در آخرین نامه باشگاه مشاهده نمیشود و دلیل این تناقض چیست؟ چرا استراماچونی چنین ارقامی را دروغ دانست و هر نوع مذاکره یا پیشنهاد را غیرواقعی نامید؟ حالا که استراماچونی اعلام کرده اگر این مبلغ به وی پیشنهاد میشد، هرگز آن را رد نمیکرد، پاسخ سعادتمند چیست؟
هشت: نکته بسیار مهمتر! چرا سعادتمند تلاش داشت نقش قانون ممنوعیت جذب خارجیها را کمرنگ جلوه دهد؟ مگر باشگاه در آخرین نامه به استراماچونی، دلیل عدم ادامه مذاکرات را همین قانون اعلام نکرد؟ اگر این قانون نقش کمرنگی داشت، پس چرا برای افکار عمومی چنین جلوهگر ساختند که مذاکرات با استراماچونی به توافق نهایی رسیده و تنها مانع باقیمانده، لغو همین قانون است؟! اگر سعادتمند میدانست این مذاکرات به نتیجه نرسیده- که قطعا مطلع بود- چرا هواداران استقلال را ترغیب کرد در فضای مجازی هشتگ بزنند و امید واهی برای آنها به وجود آورد؟ آیا سعادتمند پس از ناامیدی از لغو این قانون، تصمیم نگرفت همه کاسه و کوزهها را بر سر سرمربی ایتالیایی بشکند تا خودش را تبرئه کرده و فشار هواداران را از روی دوش خویش بردارد؟
نُه: سعادتمند مدعی است تابع قانون است! اگر او به قانون احترام میگذاشت، پس چرا با وجود چنین قانونی، به ایتالیا سفر کرد و حتی خبر جذب استراماچونی را بلافاصله پس از شکست در فینال جام حذفی، روی کانال رسمی باشگاه در فضای مجازی منتشر کرد؟!! مگر وی از روز نخست نمیدانست چنین قانونی وجود دارد؟ اگر وی ملتزم به قانون بود، پس چرا وارد این بازی پرهیاهو شد و تیمش را به حاشیههای فراوانی کشاند که تاوان آن بسیار زیاد بود؛ به اندازه ناکامی در جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا؟
بدیهی است طرف ایتالیایی، لغو قانون ممنوعیت خارجیها را یک شرط اساسی برای امضای قرارداد بداند اما معلوم نیست چرا چنین شرطی از سوی مدیرعامل استقلال، غیرمعقول به نظر میرسید(!)
ده: اگر سعادتمند به جذب استراماچونی مصر بود، چرا در فرآیند جذب یا تمدید بازیکنها، هیچ نوع مشورتی با وی نکرد؟ چرا واسطه ایتالیایی به گفته استراماچونی، به یک باره مذاکرات را قطع کرد؟ چرا استراماچونی این مذاکرات را غیرواقعی میداند؟ آیا به اتکای چند ارسال پیام در فضای مجازی، میتوان چنین پرونده بزرگی را حلوفصل کرد؟ اگر در مذاکرات جدیتی وجود داشت، چرا از افراد متخصص و حرفهای در امر مذاکره استفاده نشد؟ آیا با انتشار تصویر چند پیام در فضای مجازی، میتوان جدیت در مذاکرات را به ذهن مخاطب القا کرد؟ اگر قرار به حلوفصل مذاکرات در واتسآپ بود، چه نیازی به آن سفر پر ماجرا بود؟!!
*کارشناس فوتبال