کد خبر: 225112تاریخ: 1399/7/12 00:00
چرا نمیتوان به نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا اعتماد کرد؟
دو قطبی شگفتیساز
پل پیرسون، جامعهشناس مشهور آمریکایی در کتاب خود به نام «سیاست در بستر زمان» مثال جالبی مطرح میکند که در اوضاع اخیر نظرسنجیها و میزان اتکای افراد به این نظرسنجیها برای تحلیل فضای انتخاباتی آمریکا بشدت باید مورد توجه قرار گیرد. مثال جامعهشناسی در این باره این است: فرض کنید یکی از دوستانتان شما را به یک رستوران دعوت میکند و در ضمن به شما اطلاع میدهد خانم سرآشپز را بخوبی میشناسد و وقت آن را دارید که در آشپزخانه گشتی بزنید. زمانی که وارد میشوید سرآشپز توضیح میدهد آشپزخانه به ۲ بخش تقسیم شده است؛ در سمت چپ همه مواد لازم را گرد آورده است و در سمت راست نیز ابزارهای اندازهگیری بسیار زیادی قرار گرفتهاند. او پس از این به تشریح رویکرد خود در آشپزخانه میپردازد و بیان میکند اگر مواد خوبی در اختیار داشته باشید که در اندازههای مناسب با هم ترکیب شوند، دیگر چگونگی ترکیب، ترتیب ترکیب شدن مواد و مدت ترکیب تاثیری در نتیجه نهایی که وعده غذایی مورد علاقه شماست، نخواهد داشت! عده قلیلی حاضرند ماده غذایی تولیدشده توسط این آشپزخانه را بچشند. برای همین این سوالات مطرح میشود: آیا تنها با بررسی متغیرها و میزان متغیرها در هر پدیدهای و بدون توجه به چگونگی قرار گرفتن این پدیدهها در کنار هم و در مسیر زمانی خاصش، میتوان رخدادهای مهم را تحلیل کرد؟ سوال را میتوانیم در زمانی که به نتایج رأیگیریهای انتخاباتی میپردازیم به گونه دیگری نیز مطرح کنیم: آیا متغیرهایی که در یک انتخابات به عوامل اصلی نتیجه انتخاباتی تبدیل شدهاند، در انتخاباتهای بعدی نیز میتوانند نتیجه را تعیین کنند؟ آیا در این میان گذر زمان، تغییر افکار عمومی، تغییر شرایط جامعه، توزیع افکار عمومی و تغییر قواعد انتخاباتی و در نهایت به صورت کلی تغییر متغیرها در بستر زمان نمیتوانند نتایج یک انتخابات را تغییر دهند؟ زمانی که مؤسسات نظرسنجی برای به دست آوردن نظم عمومی مردم در برخی ایالتهای آمریکا دست به اجرایی کردن پروژههای خود میزنند، در نهایت از یک جامعه آماری کوچک، یک نمونه از اعداد و ارقام را بیرون میآورند که سنجیدن این ارقام در ترازوی اندازهگیری میزان تمایل افراد به یک نامزد انتخاباتی دقیقا پروسه آشپزخانه را طی کرده و مشخص نمیشود هر کدام از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند، آیا در ترکیب مواد انتخاباتی، پروسههای لازم را طی کردهاند، نظرشان تابع چه عواملی بوده است و تغییر برخی عوامل به صورت کوتاه مدت یا بلندمدت چه تاثیری بر رأی آنها میگذارد. برخی مؤسسات نظرسنجی در سال جاری با مشکل عمدهای در این باره مواجه شدند و آن آبی شدن تعدادی از ایالتهایی بود که به صورت سنتی به جمهوریخواهان رأی میدادند. در عین حال آنها متوجه پروسه دیگری در تغییر رأی سنتی به دموکراتها شدند که تا به حال در انتخابات آمریکا مورد توجه قرار نگرفته بود. همین پروسههایی که بر اساس زمان و در ترکیب با سایر عوامل تاثیرگذار بر رأی مردمی به وجود میآیند، میتوانند نشان دهند نظرسنجیها دقیقا هم نمیتوانند خاصیت پیشگویی داشته باشند. به عنوان مثال ایالت تگزاس که طی سالیان گذشته محل اصلی رأی به نامزدهای جمهوریخواه بوده است، در طول چند ماه گذشته، بر اساس نظرسنجیها به ایالتی نوسانی تبدیل شده که نظرسنجیها میگویند ممکن است جو بایدن از آن به عنوان پیروز انتخابات بیرون بیاید. با این حال نگاهی به جزئیات برخی عوامل اصلی در رأی مردمی میتواند نشان دهد این نظرسنجی چندان هم نمیتواند دقیق باشد. تگزاس یکی از ایالتهای جنوبی آمریکا و نخستین محل برخورد با مهاجران مکزیکیتبار است. بسیاری از شهرهای این ایالت مملو از مهاجران غیرقانونی است و میزان استقبال از ساخته شدن دیوار مکزیک در این ایالت بالاست. اینکه عدهای در نظرسنجیها بیان کردهاند به بایدن رأی میدهند، به دلیل تلاش دموکراتها برای هزینه بیشتر در این انتخابات در جهت متمایل کردن رنگ آن به آبی است اما سوال بعدی این است: آیا هزینه کردن در یک ایالت، بدون توجه به فرهنگ سنتی موجود در آن، میتواند نتیجه نهایی رأی مردم در این ایالت را مشخص کند و آیا ایالتی که به صورت سنتی معمولا خانه جمهوریخواهان بوده و بسیاری از طرفداران دموکراتها مجبور شدهاند به دلیل فرهنگ مردم در این ایالت، شهر خود را ترک کنند، حالا روی خوش به جو بایدن نشان خواهند داد؟ بسیاری از عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی که میتواند بر رأی مردم در روز نهایی رأیگیری تاثیرگذار باشد، در نظرسنجیها دیده نمیشود و انتظار میرود در شرایط و فضای سیاسی دو قطبی شدیدی که در آمریکا به وجود آمده است، نظرسنجیها اصولا کارایی خود را در انتخابات این کشور از دست داده باشد. البته این غیر از مواردی است که به عنوان مثال شاخصهایی مانند شاخص بردلی بیان میکند که مردم ممکن است در نظرسنجیها دروغ گفته یا نخواهند میل خود به رأی دادن به نامزد مورد نظرشان را فاش کنند. در نهایت همه این عوامل به اضافه عوامل جدید اقتصادی (مانند برطرف شدن رکود اقتصادی ناشی از کرونا در طول ماههای آینده)، یا فرهنگی (خسته شدن مردم از اعتراضات خیابانی و غالب شدن روایت ترامپ در حمایت از پلیس در ماجرای اعتراضات) یا حتی سیاست خارجی (مانند موفقیت ترامپ در ایجاد هماهنگی بین کشورهای عرب منطقه با رژیم صهیونیستی که میتواند رأی بسیار بالایی از یهودیان آمریکا را به خود اختصاص دهد) همه دست به دست هم داده و ممکن است نتایج شگفتآوری را برای انتخابات آمریکا رقم بزند.