سیدهالهه موسوی: این روزها که زمان نقل و انتقال است، خبرهایی از ارقام پیشنهادی بازیکنان فوتبال به تیمهای خواهان خود میشنویم که بیشتر به طنزی تلخ میماند تا واقعیت؛ فوتبالی که به آن صورت خروجیای ندارد و بازیکنان هم به اندازه پولی که میگیرند حرفهای نیستند. در این بین باید به دلالان رسمیای ایراد گرفت که شیوه فریب مدیران عامل باشگاهها را آموختهاند و البته مدیرانی که میدانند بدهیهایی که به جا میگذارند برای مدیرعامل بعدی است و نه نظارت قضایی وجود دارد، نه استنطاقی! بسیاری از این بازیکنان گران هم بیش از تواناییهای خود پول میگیرند و در طول فصل هم رفتار حرفهای ندارند و شب بازی یا در حال کشیدن قلیانند یا نهادن استوری و جذب فالوئر!
چند سال بود ارقام یک میلیاردی از سوی بازیکنان به گوش میرسید که سال گذشته به 3 میلیارد هم رسید اما امسال ناگهان تقاضاها به 10 میلیارد تومان افزایش یافت! 10 میلیارد خواسته بازیکنان درجه سومی است که اگر به آمار آنها نگاهی بیندازید متوجه تواناییشان خواهید شد. اما گویا مدیران باشگاهها چشم خود را به این کارنامهها و عملکرد بازیکنان بستهاند.
وای بر فوتبالی که بازیکنانش توقع دریافت ارقام چند میلیاردی دارند اما در طول فصل 200 میلیون هم برای تیمشان موثر نیستند، فوتبالی که آقای گل فصل قبلش تنها 15 گلزده است، آن هم یک بازیکن خارجی. حالا البته شیخ دیاباته با سابقه بازی در سری آ ایتالیا و با وجود مصدومیت این تعداد گل را به ثمر رسانده و ارزش بالای فنی خود را به نمایش گذاشته است اما بازیکنان بیکیفیتی که آمارشان هم در طول فصل قبل مشخص است به باشگاههای مختلف پیشنهادهای 10 میلیاردی میدهند!
چند فصل قبل تیمی نظیر نفت تهران با یکسری بازیکن 100 میلیونی و 200 میلیونی نظیر وحید امیری، علیرضا بیرانوند و... تا آستانه قهرمانی لیگ برتر هم پیش رفت و بعد بازیکنان موثرش با رقمهای معقول به تیمهای بزرگ پیوستند اما اینک فلان بازیکن کمتاثیر تیمی که سقوط کرده از 5 میلیارد و 10 میلیارد، آن هم برای یک فصل سخن میگوید. بهانه جدید هم نرخ بالای دلار است؛ شاید در نگاه اول هم درست به نظر بیاید ولی خب! مگر سایر مردم ایران از جمله هواداران همین بازیکنان نیز با همین کاهش ارزش ریال مواجه نیستند؟ آیا فلان کارگر و کارمند هم اگر تقاضای دریافت فقط اندکی دستمزد بیشتر کند با آن موافقت میشود؟
وقتی اعلام میشود درآمد ماهانه 10 میلیون تومان، زیر خط فقر در پایتخت است و نهایت دریافتی یک کارگر 3 میلیون تومان است، وجدان بازیکن چگونه میپذیرد در این شرایط 10 میلیارد طلب کند؟
شاید بتوان با توجه به نوع رفتار بازیکنان لیگ برتر ایران، تعداد بازیها، خروجی و عملکرد بازیکنان، نوع تمرینات، احتمال لژیونر شدن و... بازیکنان حاضر در لیگ را مثلا 500 میلیون و با اغماض یک میلیارد تومان هم ارزشگذاری کرد ولی واقعا 10 میلیارد رقم مضحکی است که البته از سوی مالک باشگاهی نظیر تراکتور و مدیران تیمهای صنعتی سپاهان و گلگهر و فولاد توانایی پرداخت آن وجود دارد؛ مبالغی که برای برخی بازیکنانی که پیش از این در شرایط مالی نامناسبی بودند بسیار مخرب خواهد بود و آنها را دچار مشکلات عدیدهای میکند. هر چند بخش اعظم این مبالغ به جیب دلالان میرود ولی همان مبلغ باقیمانده برای فوتبالیستها هم آسیبهای بسیاری برای آنها به همراه خواهد داشت که کمترین آنها درگیری بازیکنان با حواشیای است که منجر به افت فاحششان میشود.
بازیکنان فوتبال خاطرشان باشد مهدی ترابی، کاوه رضایی، علیرضا جهانبخش، علی قلیزاده، سردار آزمون، مهدی طارمی، علی علیپور، امیرارسلان مطهری، شهریار مغانلو و... با ارقام معقول به اینجا رسیدهاند که امروز در اروپا و کشورهای خلیجفارس پولهای کلان میگیرند؛ بازیکنان باید آیندهنگر باشند نه آنکه خزانه بیتالمالی را خالی کنند که این روزها اوضاع چندان مناسبی هم ندارد.