printlogo


کد خبر: 225230تاریخ: 1399/7/14 00:00
سکوت معنادار؛ از رکن‌آبادی تا سلیمانی
با افزایش انتقادها نسبت به انفعال وزارت امورخارجه در پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی، «وطن‌امروز» عملکرد دستگاه دیپلماسی را در قبال حمله به سفارت ایران در بیروت، فاجعه منا، اخراج دیپلمات‌های ایرانی و حمله به سفارتخانه‌های ایران در اروپا بازخوانی کرد

گروه سیاسی: رویه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در پیگیری‌ پرونده‌های حقوقی مرتبط با این وزارتخانه از جمله موضوعاتی است که با بررسی آن می‌توان به یک تصویر کلی از اقدامات دستگاه دیپلماسی در صیانت از حقوق ایرانیان دست یافت. به گزارش «وطن امروز»، وزارت امور خارجه ایران در واکنش به گزارش روز سه‌شنبه 8 مهر درباره ضرورت گزارش‌دهی این وزارتخانه در رابطه با اقدامات حقوقی لازم در پرونده ترور شهید سلیمانی، اظهار کرد اقدامات در این باره ادامه دارد و نتیجه آن در ماه‌های آتی مشخص می‌شود. 
«وطن امروز» در این گزارش به این مساله می‌پردازد که وزارت امور خارجه در پرونده‌های حقوقی‌ای که باید از منافع جمهوری اسلامی دفاع کند چه رویکردی داشته است. 
در ابتدا باید گفت با توجه به تعدد دولت‌های حاکم در صحنه بین‌المللی و نبود یک مرجع کیفری بین‌المللی که صلاحیت و توانایی رسیدگی به تمام جرائم بین‌المللی را داشته باشد، انتظار این است که دولت‌ها خود پیگیر حقوق اتباع‌شان باشند. این مساله از سوی کشورها از ۲ بعد حقوقی و سیاسی قابل پیگیری و اقدام است. 
از جنبه حقوقی می‌توان گفت هنگامی که یک امر جزایی یا حقوقی بعد بین‌المللی یا فراملی پیدا می‌کند، یعنی یک عامل خارجی در ارتکاب جرم و آثار حاصل از آن دخیل است، باید از طریق قواعد حقوق بین‌الملل به حل آن پرداخت. این مساله نیازمند همکاری دولت‌ها در تعقیب جنایات بین‌المللی است که در سایه اجرای عدالت حاصل خواهد شد. منظور از اجرای عدالت، رسیدن به ۲ مقصود است: اول، بدون مجازات نماندن مجرمان و دوم، بیش از یک بار مجازات نشدن شخص برای ارتکاب جرم واحد. اگر فرض را بر این قرار دهیم که دولت‌ها در تعقیب جنایات بین‌المللی با یکدیگر همکاری کنند، در قدم بعدی باید ساز و‌کارهای موجود در این باره را مورد بررسی قرار دهیم. به طور کلی درباره مرجع صالح تعقیب و محاکمه جنایتکاران، ۲ شیوه وجود دارد: نخست، تعقیب جنایات در یک محکمه بین‌المللی و دوم، تعقیب جنایات در محاکم ملی. 
بعد دوم مساله به اقدامات سیاسی منوط می‌شود. پیگیری‌های دیپلماتیک از طریق سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها و همچنین ارجاع پرونده به مجامع حقوق بشری بین‌المللی از جمله این اقدامات می‌تواند باشد. 
در ایران وظیفه پیگیری مسائل حقوقی اتباع ایرانی بر عهده وزارت امور خارجه گذاشته شده است. وزارت امور خارجه در قانون ‌شأن نهاد بالادستی در مسائل فرامرزی را دارد و سایر دستگاه‌ها و نهادها باید در هماهنگی با وزارت امور خارجه باشند. به بیان دیگر وزارت امور خارجه در رأس نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران قرار دارد، بنابراین در پیگیری پرونده‌های حقوقی مرتبط که به مقامات و اشخاص ایرانی مربوط می‌شود و همچنین مسائل حقوقی مربوط به منافع ملی وزارت امور خارجه میدان‌دار و دارای نقش و وجاهت قانونی است. 
هم‌اکنون در وزارت امور خارجه معاونت حقوقی و امور بین‌الملل، به صورت اختصاصی مسائل حقوقی را پیگیری می‌کند. 
حال با این توضیح به برخی اتفاقات مهم در عرصه بین‌المللی که نیاز به پیگیری حقوقی از سوی وزارت امور خارجه داشته می‌پردازیم. 
* کشتار منا، پرونده همچنان مفتوح
۲ مهر 94 همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات فاجعه منا رخ داد که منجر به کشته شدن دست‌کم ۷۲۳۶ زائر شد که از این تعداد 461 زائر ایرانی بودند. با گذشت 5 سال از فاجعه منا اما همچنان 461 خانواده داغدار در انتظار پیگیری حقوقی و رسیدگی به پرونده عزیزان‌شان هستند. این در حالی است که علاوه بر خانواده قربانیان فاجعه منا، سایر افراد جامعه نیز به عنوان یک مطالبه عمومی از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار دارند ضمن پیگیری جدی حقوق از دست رفته قربانیان، اقتدار ایران را روی میز مذاکره با عربستان سعودی نمایان کرده و از تمام توان خود برای به سرانجام رساندن پرونده منا استفاده کند. اما با وجود مطالبات فراوان و تاکید سازمان حج و زیارت بر واگذاری مسؤولیت این اقدام به وزارت امور خارجه، عملکرد چشمگیری که بتواند رضایت خانواده‌های قربانیان فاجعه منا را جلب کند از سوی دیپلمات‌های ایران مشاهده نشد. 
با وجود مسؤولیت وزارت خارجه در پیگیری فاجعه منا، از همان روزهای اول اقدامات منفعلانه دستگاه دیپلماسی با انتقاد مردم و کارشناسان مواجه شد. در حالی که مردم به دنبال موضع‌گیری قاطع ایران در برابر این اقدام سعودی‌ها بودند، وزارت امور خارجه خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه محمدجواد ظریف که برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر می‌برد ۴ مرتبه با وزیر وقت خارجه عربستان تماس گرفت ولی عادل الجیبر حاضر به گفت‌وگو با وی نشد. فردای انتشار این خبر تصویری از ظریف منتشر شد که کنار صندلی امیر کویت در مجمع عمومی سازمان ملل زانو ‌زده و از وی درخواست می‌کند به عنوان میانجی از طرف ایران از عربستان بخواهد پیکر شهدای فاجعه منا به ایران بازگردد. البته رویکرد مقامات سعودی در برابر این موضع منفعلانه سکوت، عدم پاسخگویی و حتی توهین به ایران بود. روی دیگر این ماجرا اما موضع‌گیری قاطع رهبر حکیم انقلاب با چاشنی تهدید علیه مقامات سعودی بود. رهبر انقلاب در جمع دانش‌آموختگان دانشگاه افسری ارتش فرمودند عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکس‌العمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت. تنها چند ساعت پس از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، مقامات سعودی با انتقال ابدان مطهر شهدای فاجعه منا موافقت کردند. 
سعید اوحدی، رئیس وقت سازمان حج و زیارت بهمن‌ماه سال 94 درباره نقشی که به وزارت امور خارجه درباره پیگیری مساله کشتار منا داده شد، گفته بود: به صورت جدی از دستگاه دیپلماسی کشور می‌خواهیم پیگیری‌های حقوقی از شهدای منا را انجام دهد، زیرا بر اساس فرمایشات رهبری و مصوبه دولت، وزارت امور خارجه مسؤول رسیدگی به وضعیت حجاج ایرانی جان‌باخته فاجعه مناست. 
از موضوعات مهم و مورد توجه در کشتار منا، به شهادت رسیدن غضنفر رکن‌آبادی، از دیپلمات‌های انقلابی وزارت امور خارجه است. هر چند این دیپلمات پس از حضور ظریف در وزارت امور خارجه به عنوان وزیر، از دستگاه دیپلماسی کشور کنار ‌زده شد اما وزارت امور خارجه علاوه بر پیگیری حقوقی کشتار همه ایرانیان این حادثه، باید از وجهه و شأن دستگاه دیپلماسی صیانت کرده، و از پیگیری موضوع شهادت غضنفر رکن‌آبادی کنار نکشد. 
البته درباره پیگیری حقوق ایرانیان نسبت به رفتار عربستان موضوعات دیگری هم وجود دارد که پرونده آنها همچنان مفتوح است؛ ورود یک دستگاه کامیون به داخل فرودگاه جده در سال 92 که به مرگ و جراحت تعدادی از زائران ایرانی منجر شد، حادثه سقوط جرثقیل در حج سال 94 که منجر به فوت 11 زائر ایرانی شد، همچنین پرونده 2 پلیس فاسد سعودی که وزارت امور خارجه تاکنون گزارش شفافی در رابطه با اقدامات خود در این موضوعات ارائه نداده است. 
 
* درخواست عجیب ظریف از طراحان انفجار سفارتخانه!
28 آبان‌ 92 منطقه جناح در بیروت با یک انفجار بزرگ تکان خورد. تروریست‌ها به سفارت ایران در بیروت حمله کردند. 26 نفر در این عملیات شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و 140 نفر زخمی شدند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. به گفته شاهدان عینی، اگر رشادت برخی نیروهای حزب‌الله لبنان که وظیفه حراست از سفارت را داشتند نبود، آمار شهدا و آسیب‌دیدگان بسیار فراتر از این بود. مسؤول لبنانی حفاظت از سفارت ایران در بیروت به نام «رضوان فارس» معروف به حاج‌رضا و محافظ شخصی سفیر پس از ممانعت از ورود شخص انتحاری اول به داخل سفارت و تیراندازی به سمت وی، در جریان انفجار به شهادت رسید. همین ماجرا موجب شد تعداد قربانیان کاهش یابد. در جریان این انفجار حجت‌الاسلام والمسلمین «ابراهیم انصاری» رایزن فرهنگی ایران در بیروت نیز به شهادت رسید. بیروت در واقع منطقه امنی برای ایران بود اما در روزهایی که دولت حسن روحانی و محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه از آمادگی فراوان خود برای بهبود مناسبات با همسایگان خود بویژه عربستان می‌گفتند، سفارت ایران در بیروت منفجر شد. چندی بعد عوامل این انفجار دستگیر شدند. یک گروه سلفی با عنوان «عبدالله عزام» این اقدام تروریستی را انجام داده بود. فرمانده این گروه تروریستی نیز فردی به نام «ماجد الماجد» بود که دستگیر و به این ترتیب ماجرا فاش شد. ماجد یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود. با افشاگری‌های رسانه‌های لبنانی مشخص شد او یکی از عوامل تروریستی زیر دست بندر بن‌سلطان، رئیس وقت دستگاه امنیتی سعودی بود. منابع امنیتی در لبنان همان زمان تأکید کردند ماجد الماجد که توسط سازمان اطلاعات ارتش لبنان دستگیر شده، فقط یک تروریست نیست، بلکه یک مهره امنیتی است که با سازمان اطلاعات عربستان سعودی هماهنگی گسترده داشته است. منابع یاد‌‌شده افزودند ماجد الماجد سرکرده گروهک «عبدالله عزام» در بازجویی‌‌های به عمل آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به بازپرس‌‌های لبنانی و مقابل دوربین‌ها اقرار کرده افسر سابق سازمان اطلاعات سعودی است که به‌خاطر تفکر افراطی‌اش بازداشت شد ولی پس از آن مسؤولان سعودی وی را به شرط همکاری و فعالیت نفوذی در القاعده آزاد کردند. به گفته این منابع، وی احتمالا اعتراف کرده با سفارت عربستان سعودی در لبنان و بویژه سرهنگ مسؤول پرونده لبنان که زیر نظر «بندر بن‌سلطان» فعالیت می‌کند، تماس مستقیم داشته است. این سرهنگ فردی به نام «ابو‌عبدالعزیز» بود. اطلاعات به دست آمده در آن زمان همچنین حاکی از آن بود که سرویس‌‌های امنیتی مقاومت، نوارهای ضبط‌شده صوتی از تماس‌های متعدد ابو‌عبدالعزیز و سفیر عربستان از یک‌سو و ابو‌عبدالعزیز و ماجد الماجد از سوی دیگر را در اختیار دارند. 
همزمان با افشای جزئیات بیشتری از ارتباط عامل حمله تروریستی به سفارت ایران در بیروت با سعودی‌ها، منابع امنیتی لبنان نسبت به اعمال نفوذ سعودی برای از بین بردن ماجد الماجد و فاش نشدن واقعیت پشت‌پرده حمله به سفارت ایران ابراز نگرانی کردند. همان زمان «ابراهیم الامین» نویسنده معروف و سرشناس لبنانی در روزنامه «الاخبار» نوشت: جان ماجد الماجد و گنج اسرار او بسیار باارزش است. هرگونه اقدام از سوی طرف‌های خارجی برای قتل این تروریست، تأثیری منفی بر ارتش لبنان و فرماندهی آن و همچنین اوضاع امنیتی لبنان خواهد گذاشت. رها کردن ماجد و مرگ او یا خودداری از هرگونه اقدام برای زنده نگه داشتن او، جنایتی بزرگ است که با جنایت‌های تروریستی او و دوستانش برابری می‌کند. وی افزود: همه وسایل مورد نیاز برای زنده نگه داشتن او را فراهم کنید و نگذارید او را بکشند یا از بیماری بمیرد! مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل منطقه نیز در گفت‌وگویی که همان موقع با «وطن ‌امروز» انجام داد نسبت به سر به نیست شدن ماجد ابراز نگرانی کرد اما همزمان با این نگرانی‌ها اعلام شد ماجد الماجد به دلیل عارضه کلیوی در بیمارستانی در بیروت مرد. در سایه تعلل و عدم پیگیری قدرتمندانه وزارت امور خارجه، ماجد که می‌توانست منبع ویژه‌ای برای طرح دعوای ایران علیه عربستان در مجامع بین‌المللی باشد، به طرز مشکوکی در لبنان کشته و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل شد. سعودی‌ها که تاکنون چنین گستاخی‌ای علیه ایران انجام نداده بودند، در انجام و اتمام سناریوی خود موفق بودند. فاجعه اما واکنش وزیر امور خارجه ایران به این ماجرا بود. ظریف که باید حمله به سفارت ایران و شهادت رایزن فرهنگی کشورمان را به صورت جدی پیگیری می‌کرد، چندی بعد به بیروت رفت و جمله‌ای گفت که حزب‌الله لبنان را هم شوکه کرد. او که باید در مقام خونخواهی ایرانیان مظلوم سخن می‌گفت، در کمال حیرت همگان گفت خواهان بهبود روابط با عربستان در «عالی‌ترین سطح» است! خواسته‌ای که نه‌تنها از سوی سعودی‌ها اجابت نشد، بلکه با تداوم اقدامات ضدایرانی آل‌سعود همراه شد. کارشناسان معتقدند این قبیل رفتارهای غیرملی محمدجواد ظریف در تخریب و تضعیف اعتبار اماکن دیپلماتیک ایران هم در منطقه و هم در اروپا بی‌تاثیر نبوده است. 
 
* تعرض به سفارتخانه ایران در اروپا
18 اسفندماه 96 چند نفر با حمله به سفارت ایران در انگلیس، وارد محوطه ساختمان سفارتخانه شدند. متعرضان به سفارت ایران که به همراه خود قمه و چماق داشتند، به کمک یک نردبان توانستند وارد بالکن سفارت شوند. آنان پس از ورود به بالکن سفارت، پرچم کشورمان را پایین کشیده و پرچم‌های خود را نصب کردند. این 4 متجاوز به سفارت ایران که از اعضای «فرقه شیرازی» بودند، ضمن سر دادن شعارهایی علیه مسؤولان کشورمان، به بزرگان و افراد مورد احترام اهل‌سنت نیز توهین کردند. عملیات حمله به سفارت ایران البته همزمان از سوی شبکه تلویزیونی «فدک» وابسته به فرقه شیرازی به صورت مستقیم و زنده پخش می‌شد! حمله به سفارت ایران در انگلیس که 3 ساعت به طول انجامید و پوشش زنده آن توسط شبکه تلویزیونی فرقه شیرازی، بدون هیچ واکنش سریعی از سوی پلیس همراه شد تا آنان بتوانند ساعاتی بخشی از سفارت کشورمان را به اشغال خود درآورند. دقایقی پس از انتشار این خبر، سخنگوی وزارت امور خارجه از رفتار انگلیسی‌ها در قبال حمله به سفارت ایران انتقاد و وظیفه دولت انگلستان در حفاظت از اماکن دیپلماتیک و دیپلمات‌های ایرانی را یادآوری کرد.
شهریورماه سال 97 پلیس فنلاند از بازداشت ۴ مهاجم ناشناس در جریان برگزاری یک تجمع مقابل سفارت ایران در هلسینکی خبر داد. بنا به گفته پلیس، مهاجمان پس از تعرض به سفارت ایران و آتش زدن پرچم کشورمان، به سمت پهپاد نیروهای امنیتی که در حال فیلمبرداری از این حادثه بود نیز سنگ پرتاب کردند.
حمله به سفارت ایران در فنلاند حدود 2 ماه پس از تعرض به سفارت ایران در هلند انجام شد. چهارشنبه 6 تیرماه منافقین مقابل ساختمان سفارت ایران در هلند تجمع کردند. در حالی که مقر پلیس دیپلماتیک کنار سفارت ایران قرار دارد اما پلیس هیچ اقدامی برای متفرق کردن منافقین انجام نداد و در نهایت منافقین مقابل چشم پلیس، در سفارت ایران را با قفل بستند! با این حال پلیس که وظیفه حراست از اماکن دیپلماتیک را برعهده دارد، حتی به این اقدام منافقین معترض نیز نشد. چند ساعت پس از قفل شدن در سفارت توسط منافقین، برخی عوامل سفارت با تلاش فراوان قفل در را باز کردند تا عبور و مرور به سفارت انجام شود. منابع مطلع می‌گویند رفتار پلیس در مقابل اقدامات خلاف قانون منافقین نشان داد اقدام منافقین در قفل کردن در سفارت ایران با هماهنگی قبلی انجام شده و پلیس در جریان این اتفاق بوده است.
البته تعرض به سفارتخانه‌ها و مقرهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در اروپا در سال‌های گذشته به یک رویه معمول تبدیل شده است. 
اسفندماه 95، 6 تن از عناصر معاند در اقدامی مشکوک سفارت کشورمان در کپنهاگ را مورد تعرض قرار دادند. دی‌ماه 95 نیز سفارت ایران در بلژیک مورد هجوم قرار گرفت. تعرض به اماکن ایرانی در اروپا البته محدود به حملات معاندان به سفارتخانه‌ها نشده و دفتر حقوقی ایران در لاهه هم از این تعرض در امان نماند. اردیبهشت سال 97 دفتر حقوقی ریاست‌جمهوری کشورمان در لاهه که همه اسناد طبقه‌بندی شده محرمانه با رویکرد حقوقی ایران در قبال اقدامات خصمانه آمریکا و غرب علیه ایران در آنجا نگهداری و پیگیری می‌شود، مورد هجوم و دستبرد افراد ناشناس قرار گرفت و این اسناد به سرقت رفت. در جریان این سرقت علاوه بر اسناد طبقه‌بندی شده، همه وجوه نقدی که رقم قابل توجهی بود و در گاوصندوق این مرکز نگهداری می‌شد نیز دزیده شد. 
 
* تهدید هواپیمای مسافری پرواز تهران- بیروت
 شامگاه دوم مرداد سال جاری پس از چند ماه وقفه کرونایی در پروازهای تهران- بیروت، پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان با حادثه‌ای عجیب مواجه شد و این هواپیما به دلیل حرکت خطرناک و تهدیدآمیز ۲ جنگنده آمریکایی بر فراز آسمان سوریه، مجبور به کاهش سریع ارتفاع شد که در این بین برخی مسافران این پرواز آسیب دیدند.  
از نخستین ساعات پس از این اقدام آمریکایی‌ها، بحث و گمانه‌زنی‌های متعددی پیرامون اهداف این عملیات مطرح شد. از تهدید و تحریک ایران برای واکنش متقابل به اقدام آمریکا تا تلاش برای به مخاطره انداختن امنیت پروازهای ماهان، تنها بخشی از فرضیه‌هایی بود که در رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی به آنها اشاره شد. با این حال یکی از تحلیل‌ها در این زمینه تلاش هدفمند جنگنده‌های آمریکایی برای به اشتباه انداختن پدافند سوریه و هدف گرفته شدن این هواپیمای مسافری از سوی آنها بود.
اقدام ارتش تروریست آمریکا در تهدید هواپیمای مسافری ایرانی با واکنش‌های متعددی در میان مقامات کشور مواجه شد. سیدعباس موسوی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ساعاتی پس از این حادثه در واکنش به مزاحمت جنگنده‌های آمریکایی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران هیچ حرکت خصمانه‌ای علیه ملت ایران را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت و در زمان خود به هر حرکت نابخردانه‌ای واکنش قاطع و مناسب نشان خواهد داد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: آمریکا به صورت غیرقانونی سرزمین یک کشور دیگر را اشغال می‌کند و سپس پرواز مسافری از پیش برنامه‌ریزی شده را آزار می‌دهد- جان مسافران غیرنظامی بی‌گناه آن را به خطر می‌اندازد- به بهانه اینکه از نیرو‌های اشغالگر خود حفاظت کند؛ گستاخی برای افزودن بی‌قانونی روی بی‌قانونی. قانون‌شکنان باید قبل از اینکه فاجعه رخ دهد، متوقف شوند. 
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس‌جمهور هم طی یادداشتی این اقدام ارتش آمریکا را زیر پا گذاشتن اصول مسلم حقوق بین‌الملل خواند و افزود: توضیحاتی که تاکنون ارائه شده غیرموجه و فاقد وجه اقناعی است، لذا اقدامات صورت‌گرفته توسط این جنگنده‌ها موجب مسؤولیت بین‌المللی دولت متبوع آنها بوده و قابلیت تعقیب حقوقی را از جمله در شورای ایکائو و دادگاه دادگستری بین‌المللی به دنبال خواهد داشت. هرچند مقامات وزارت امور خارجه به صراحت اعلام کردند این موضوع را پیگیری حقوقی خواهند کرد اما تاکنون هیچ گزارشی درباره اقدامات دستگاه دیپلماسی در این باره ارائه نکرده‌اند. 
موارد ذکر شده تنها چند نمونه از اقداماتی است که پیگیری حقوقی آنها نیاز به ورود جدی وزارت امور خارجه دارد. در کنار این موارد، موارد دیگری چون دستگیری و ایجاد مزاحمت برای دیپلمات‌های ایرانی در اروپا، بی‌احترامی و هتک حرمت ایرانیان توسط برخی کشورها و... را نیز می توان اعلام کرد. نکته مهم اما در مواجهه با تعرض کشورهای دیگر به منافع جمهوری اسلامی و یا به مسؤولان، دیپلمات‌ها و اتباع ایرانی این است که اگر واکنش مناسب حقوقی و سیاسی نشان داده نشود، سبب تعرض بیشتر و بی‌توجهی به حقوق ایرانیان در کشورهای خارجی خواهد شد. نمونه بارز این مساله ماجرای تعرض به سفارت‌ها و مقرهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی و همچنین دیپلمات‌های ایرانی است. کم‌رمقی و انفعال وزارت امور خارجه در پیگیری مسائل مربوط به دیپلمات‌ها و سفارتخانه‌ها، علاوه بر ضربه به وجهه جمهوری اسلامی، مسیر را برای تعرض بیشتر به مقرهای دیپلماتیک و دیپلمات‌های ایرانی هموارتر هم خواهد کرد.

Page Generated in 0/0053 sec