گروه فرهنگ و هنر: محمدرضا شجریان که پس از ۸ دهه زندگی پنجشنبه هفته گذشته از دنیا رفت، یکی از مهمترین و جریانسازترین چهرههای آواز ایرانی و قطعا مشهورترین خواننده موسیقی سنتی در تایخ ایران است که سالها در قله موسیقی سنتی ایرانی درخشید.
* شجریان از معلمی تا موسیقی
شجریان که 17 مهرماه 1399 دارفانی را وداع گفت، متولد اول مهر ۱۳۱۹ در مشهد بود و نخستین ارتباط او با موسیقی از همان دوران کودکی آغاز شد؛ او البته از کودکی به آموزش قرائت قرآن نزد پدرش پرداخت و در ۹ سالگی تلاوت قرآن را آغاز کرد. با ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد در سال 1336 و آشنایی با یک استاد موسیقی، شجریان جوان کمکم شیفته آموزش موسیقی شد و با وجود اینکه با آوازهای بدون موسیقی سرگرم بوده، به واسطه آشنایی با سنتور و علاقه برای ارتقای صدای سنتور، کمکم مسیر او دستخوش تغییر شد. وی البته مدتی نیز به عنوان کارمند آموزشوپرورش در شهر مشهد مشغول به کار بود و بعد از چند سال در آذر ۱۳۴۶ به تهران منتقل شد.
* ورود به رادیو و فعالیت با اسم مستعار
شجریان پس از ورود به تهران، با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سهتار) آشنا شد و بعد از آن، با ورود به رادیو، مسیر زندگی حرفهایاش را تغییر داد. این موضوع البته به ماجرای حضور او در کلاس درس آواز استاد اسماعیل مهرتاش نیز ارتباطی تنگاتنگ داشت. اما شجریان پس از ورود به رادیو تا مدتها با اسم مستعار «سیاوش بیدکانی» فعالیت میکرد و از سال ۱۳۵۰ کمکم با نام واقعی خود به فعالیت ادامه داد و از همان دوره همکاری با تلویزیون ملی ایران را هم آغاز کرد.
آشنایی شجریان با استاد فرامرز پایور و آموزش سنتور پیش او در کنار آشناییاش با هوشنگ ابتهاج و آغاز همکاری شجریان با برنامه «گلهای تازه» رادیو از جمله نقاط عطف زندگی حرفهای شجریان بود که تاثیر بسیار زیادی در شهرت او در سالهای پیش از پیروزی انقلاب داشت. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیفهای آوازی از دیگر توفیقات شجریان در این دوره بود.
* از جشن هنر شیراز تا کنارهگیری اعتراضی از رادیو
شجریان سال 52 همراه با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داوود گنجهای و داریوش صفوت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را بنا کردند اما ماجرای همکاری او با رادیو در سالهای قبل از انقلاب پایان خوشی نداشت. او که سال 1357 همراه با محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر در جریان جشن هنر شیراز به اجرای برنامه پرداخته بود، همان سال در اعتراض به کشتار ۱۷ شهریور و فاجعه سینما رکس آبادان همراه با هوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفی از کار در رادیو استعفا کردند.
* فرصتی که با پیروزی انقلاب اسلامی مهیا شد
اما پیروزی انقلاب اسلامی و توجه ویژه جمهوری اسلامی به موسیقی سنتی و به حاشیه رفتن موسیقی پاپ قبل از انقلاب، عرصه را برای عرض اندام چهرههایی چون شجریان در حوزه موسیقی مهیا کرد تا وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان همکاری با گروههای «پایور»، «شیدا» و «عارف» آلبومهای متعددی را منتشر کند. اوج فعالیتهای شجریان در دهه 60 بود؛ روزگاری که وی با پرویز مشکاتیان همکاری میکرد و نتیجه آن تولید آلبومهای بینظیر و ماندگاری در تاریخ موسیقی سنتی ایران شد که بعد از آن هیچگاه تکرار نشد.
حاصل همکاری شجریان و مشکاتیان تولید آلبومهای «ماهور»، «بیداد»، «نوا» و «دستان» بود که همه از مهمترین آلبومهای شجریان بود. او در همین دهه به اتفاق گروه «عارف» کنسرتهایی را در خارج از ایران نیز ترتیب داد تا از این مسیر، راه کنسرتهای خارج از کشور او نیز هموارتر شود. او همچنین از سال ۶۸ با گروههایی به رهبری «داریوش پیرنیاکان» و جمشید عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت.
* کارنامه شجریان، از «گنبد مینا» تا «زمستان»
شجریان طی این سالها در داخل ایران نیز کنسرتهای متعددی داشت و البته آلبومهای «چشمه نوش»، «گنبد مینا»، «جان عشاق» و «در خیال» را با همکاری با چهرههایی مثل محمدرضا لطفی و مجید درخشانی منتشر کرد. او البته یک دوره طلایی فعالیت دیگر نیز داشت که مربوط به همکاریاش با کیهان کلهر، حسین علیزاده و همایون شجریان میشد؛ ماحصل این همکاری آلبومهای «نوا»، «داد و بیداد»، «زمستان» و برگزاری کنسرتهایی در اروپا و آمریکا بود. نقطه عطف این همکاری هم برگزاری کنسرت «همنوا با بم» به بهانه زلزله دردناک بم بود که بازتاب بسیاری هم داشت.
او در کنار خوانندگی، در سایر حوزههای مرتبط با موسیقی هم فعالیتهایی داشت که ریاست شورای عالی خانه موسیقی، رئیس مؤسسه فرهنگی- هنری «دل آواز» و تلاش برای معرفی و عرضه چند ساز جدید از جمله فعالیتهای او در این عرصه بود.
* مسیر اشتباه استاد در عرصه سیاست
شجریان اما در مقطعی از زندگی، درگیر حاشیههای سیاسی هم شد. او در جریان انتخابات سال 88، به واسطه نظرات خاصی که داشت، مورد سوءاستفاده برخی جریانات سیاسی قرار گرفت. شجریان با نگارش نامهای خطاب به رئیس وقت صداوسیما، از مدیریت رسانه ملی خواست آثارش دیگر از شبکههای رادیو و تلویزیون پخش نشود. او همچنین در چند گفتوگو با شبکههای معاند خارج از کشور از جمله بیبیسی فارسی و VOA مواضع شاذ و عجیبی گرفت که نه فقط در مخالفت با جمهوری اسلامی، بلکه از اساس در مخالفت با اسلام بود! او البته ۴ سال قبل در گفتوگویی تفصیلی با روزنامه ایران از مواضع قبلی خود تا حدی عقبنشینی کرد. شجریان در بخشی از این مصاحبه میگوید: «شما فرض کنید هر نظامی؛ مثلا در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی میآید یک کار اشتباهی میکند. ما به او تذکر میدهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده و دروغی گفته است. به او تذکر میدهیم. یا وقتی به یک نفر میگوییم تو حق توهین کردن به مردم را نداری، این درافتادن با کل نظام نیست. عدهای میخواهند سوءاستفاده کنند که چون این شخص به وزیر یا رئیسجمهور گفته این کار را اشتباه انجام دادی، پس این آدم با اصل جمهوری مخالف است که این ستم است».
* پایانی بر سالها فعالیت استاد آواز ایرانی
شجریان از سال 95 و همزمان با انتشار پیام ویدئویی تبریک سال نو از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد؛ بیماریای که باعث شد او در 4 سال اخیر از حضور در فضای رسانهای دور شود و در نهایت نیز 17 مهرماه امسال پس از یک دوره طولانی دست و پنجه نرم کردن با بیماری و در شرایطی که چندین بار اخبار ضدونقیضی درباره فوت او در رسانهها منتشر شده بود، در نهایت دارفانی را وداع گفت.
مراسم اقامه نماز بر پیکر او صبح روز گذشته - جمعه 18 مهرماه- در بهشتزهرا(س) برگزار شد. در این مراسم که جمعی از هواداران این خواننده نیز حضور داشتند، سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سیدمجتبی حسینی (معاون هنری)، محمد اللهیاری (مدیرکل مرکز موسیقی)، علی مرادخانی، حمیدرضا نوربخش و جمعی از هنرمندان عرصه موسیقی و دوستداران این استاد آواز ایرانی حضور داشتند.
پیکر او پس از اقامه نماز در تهران، راهی طوس شد تا امروز (شنبه 19 مهرماه) در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شود. معاون هنری و سینمایی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی روز گذشته با حضور در جمع علاقهمندان به محمدرضا شجریان اعلام کرده بود «پس از رسیدن خانواده استاد شجریان به مشهد درباره تشییع پیکر وی تصمیمگیری میشود».