رقبای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با ایجاد محدودیتهای گسترده در شبکههای اجتماعی، به دنبال مهار اعتراضات احتمالی حریف به نتیجه انتخابات هستند
ثمانه اکوان: فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا به حدی دچار تنش شده که دولت آمریکا میداند نمیتواند در روز اعلام نتایج انتخابات جلوی سیل معترضان به نتایج انتخابات را که میخواهند در خیابانهای شهرها و ایالتهای مختلف آمریکا علیه نامزد پیروز انتخابات و ساختار سیاسی آمریکا اعتراض کنند، بگیرد. مسابقه نفرتپراکنیای که ترامپ و بایدن در آخرین هفتههای باقیمانده تا زمان برگزاری انتخابات به راه انداختهاند، در نهایت به احتمال زیاد ساختار سیاسی و نظام انتخاباتی آمریکا را نشانه میرود. البته از حالا مشخص نیست آیا رقبای انتخاباتی در نهایت تن به پذیرش آرا یا شکست در انتخابات میدهند یا خیر اما آنچه مسلم است، اینکه قرار است اتفاقات بزرگی بعد از انتخابات در آمریکا رخ دهد و اعتراض و آشوب و در وهله بعدی جنگ داخلی از جمله این اتفاقات میتواند باشد. از همین رو دولت آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی این کشور برای جلوگیری از این مساله دست به دامن فیلتر کردن سایتهای اینترنتی یا شبکههای اجتماعی خارج از آمریکا و در عین حال محدود کردن شبکههای اجتماعی در داخل این کشور شدهاند.
توئیتر که از ابتدای شکلگیری بحثهای انتخاباتی همواره محل جدل بسیاری بوده است، در ابتدای امر بیان کرد مقابل دروغگویی نامزدهای انتخاباتی یا گسترش اطلاعات جعلی از سوی آنها را میگیرد. به همین دلیل تعدادی از توئیتهای ترامپ را حذف کرد و درباره تعدادی دیگر، از اقدامات اجرایی استفاده کرد که نشان دهد اطلاعات دادهشده توسط کمپینهای انتخاباتی ۲ نامزد انتخاباتی آمریکا غیرواقعی است. در مساله کرونا توئیتر بیشتر از هر زمان دیگری تحتفشار بود تا توئیتهای رئیسجمهور آمریکا یا صحبتهای او در حضور نمایندگان رسانههای گروهی را سانسور کند. توئیتر فعالانه وارد میدان شد و به صحتسنجی تعدادی از گفتارهای ترامپ درباره مؤثر بودن داروی هیدروکسی کلروکین پرداخت یا جلوی انتشار بیشتر صحبتهای او درباره اینکه میتوان با خوردن مواد تمیزکننده سطوح از بیمار شدن جلوگیری کرد را گرفت. در مرحله بعد اما شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از هرگونه تبلیغات سیاسی منع شدند. فیسبوک از جمله شرکتهایی بود که خطمشی جدیدی برای تبلیغات خود در نظر میگیرد تا جلوی آشوب بیشتر را که توسط کمپینهای انتخاباتی ۲ نامزد یا هوادارانشان به راه افتاده است بگیرد. با فشار دولت ترامپ، نرمافزارهای ویچت و تیکتاک نیز که نرمافزارهایی چینی هستند از دسترس خارج شدند تا مبادا در فضای سیاسی آمریکا تأثیری بر نوجوانان و جوانان داشته باشند. تا هماینک نیز شبکههای اجتماعی در فضای مجازی مجبور شدهاند بر اساس قانونی که دولت آمریکا و کنگره حمایت خود را از آن اعلام کردهاند، فیلتر اعتبارسنجی روی تبلیغات انتخاباتی بگذارند و شعارهای تبلیغاتی یا صحبتهای انتخاباتی را که به دروغ مطرح میشود و پایه و اساس ندارد از فضای خود حذف کنند.
* نگرانی از فردای انتخابات
در طول چند ماه گذشته بارها از دونالد ترامپ سوال شده است: آیا در صورت شکست در انتخابات، کاخ سفید را به صورت مسالمتآمیز به جو بایدن، نامزد دموکراتها تقدیم میکند یا خیر. پاسخ جالب توجه ترامپ هر دفعه یک نتیجهگیری نهایی در افکار عمومی آمریکا ایجاد کرده است: «این کار به همین آسانیها هم نخواهد بود». لحن صحبتهای ترامپ مشخص نمیکند آیا او نتایج انتخابات ریاستجمهوری در ماه نوامبر را میپذیرد یا نه. او گاهی اوقات به شوخی مطرح میکند میزش را در دفتر بیضی کاخ سفید به این آسانیها تسلیم بایدن نخواهد کرد و مدتی بعد هم اعلام میکند مشکلی در این زمینه ندارد و باز هم جمله همیشگیاش را به کار میبرد: «بگذارید ببینیم چه میشود!» هر دو نامزد انتخابات در مناظره اول خود از پاسخ دادن به این سوال طفره رفتند و ترامپ با زرنگی تمام به هواداران نژادپرست خود این خط را داد که کنار بمانید اما آمادهباش باشید، زیرا اتفاقات مهمی قرار است بیفتد. در مناظره دوم که بین مایک پنس و کاملا هریس بود نیز هر دوی آنها از جواب دادن به سوالی درباره پذیرفتن نتایج انتخابات توسط نامزدهای انتخاباتی طفره رفتند. همه اینها نشان میدهد در روز اعلام نتایج انتخابات باید منتظر اتفاقات تازهای در واشنگتن باشیم.
* تدارکات شبکههای اجتماعی مجازی برای سرکوب اینترنتی معترضان
حالا اما شبکههای اجتماعی اینترنتی در آمریکا اعلام کردهاند به دلیل فضای به وجود آمده و منافع ملی آمریکا خودشان دستبهکار شده و خودشان خطمشیای برای فعالیت در این سایتها اعلام کردهاند که بشدت جالب توجه است. شبکههای اجتماعی آمریکایی در فضای مجازی که در انتخابات سایر کشورها به منبعی برای گسترش اخبار جعلی، اتهامات و تشویق به حضور و اعتراض خیابانی تبدیل میشوند، این بار اعلام کردهاند تلاش خود را میکنند از ایجاد آشوب در روز بعد از اعلام نتایج انتخابات جلوگیری کنند! برای مثال توئیتر که در انتخابات سال 88 ایران به درخواست هیلاری کلینتون، تعمیرات سایت خود را عقب انداخت تا تأثیرگذاری بر فضای انتخاباتی و آشوبهای بعد از این انتخابات را از دست ندهد، حالا اعلام کرده است این شبکه اجتماعی از اعلام پیروزی زودهنگام نامزدهای انتخابات آمریکا جلوگیری خواهد کرد. مدیران این شبکه اعلام کردهاند با توجه به شیوع کرونا بسیاری از آمریکاییها به صورت پستی در انتخابات شرکت خواهند کرد و ممکن است مشخص شدن کاندیدای پیروز در برخی ایالتها هفتهها طول بکشد و اجازه نخواهند داد کاندیدایی با توسل به رأیهای حضوری، خود را پیروز میدان بداند! این در حالی است که بر اساس نظرخواهیها، بیشتر دموکراتها و هواداران جو بایدن به صورت پستی رأی خواهند داد. در حالی که هواداران ترامپ میگویند در روز انتخابات پای صندوق رأی خواهند رفت. ترامپ برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات و تغییر دادن نتایج به نفع خود بارها اعلام کرده است رأیگیری پستی را قبول ندارد و از طرفداران خود خواسته است به صورت حضوری رأی دهند. از همین رو پیشبینی میشود در همان روز رأیگیری، ترامپ خود را پیروز میدان معرفی و اعلام کند اگر تا چند هفته آینده، نتایج انتخابات با رأیگیری پستی تغییر کند، حتما در پروسه انتخابات فسادی رخ داده و تقلب شده است.
توئیتر همچنین تدابیر تازهای برای جلوگیری از انتشار خبرهای جعلی مربوط به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نظر گرفته است. به گفته این شرکت، بازنشر مطالب بدون اضافه کردن نظری نیز دشوارتر خواهد شد تا کاربران در کنار بازنشر یک توئیت، نظر خود را نیز اضافه کنند. این کار نیز برای بستن دست رباتها در بازنشر توئیتهای یک کمپین انتخاباتی خاص بهصورت بیشمار است. بدین ترتیب توئیتر جلوی رباتهایی را که میخواهند فضا را به نفع یک کاندیدای خاص تغییر دهند، میگیرد. این در حالی است که در سایر مسائل بینالمللی و از جمله مسائلی که مربوط به کشورهای مخالف آمریکا است (از جمله در انتخابات بولیوی که با کودتای آمریکایی نتایج انتخابات تغییر کرد، انتخابات و اعتراضات ونزوئلا، اعتراضات لبنان و عراق یا انتخابات و اتفاقات مختلف موجود در ایران) این رباتها و تعداد هشتگهاست که بیانگر نحوه تفکر مردم راجع به موضوعات مختلف است!
به دنبال نگرانی شبکههای اجتماعی از بروز احتمالی ناآرامیها پس از انتخابات آمریکا، فیسبوک نیز اعلام کرده است ممنوعیت تبلیغات سیاسی را جدیتر دنبال خواهد کرد. فیسبوک از زمان پلمب شدن صندوقهای رأیگیری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در روز رأیگیری، هرگونه تبلیغات سیاسی در این شبکه اجتماعی را ممنوع خواهد کرد و این ممنوعیت با توجه به میزان اعتراضات و التهابات انتخاباتی، برای چند روز یا چند هفته ادامه خواهد داشت.
* فیلترینگ به روش آمریکایی
تا اینجا مشخص است که دولت آمریکا برای جلوگیری از ایجاد آشوب و اعتراضات بعد از انتخابات روز 13 آبان، در حال تدارک حملهای همهجانبه به شبکههای اجتماعی و رسانههاست. از دسترس خارج شدن شبکههای اجتماعی خارجی در آمریکا، مهندسی چگونگی فعالیت مردم در شبکههای اجتماعی داخل آمریکا و ایجاد محدودیتهای بسیار شدید توسط شرکتهای اینترنتی همه نشان از پیشبینی برای وقوع اتفاقی بزرگ در آمریکا دارد. این البته نخستینبار نیز نیست که دولت آمریکا و سازمانهای اطلاعاتی این کشور با این روشها جلوی اعتراضات را گرفته و به سرکوب اینترنتی آنها رو میآورند. در جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011، سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی از روی گوشی و پیامرسانهای آمریکایی میفهمیدند در کدام منطقه از نیویورک تجمعات افزایش پیدا کرده است و مستقیما اپلیکیشنهای مختلف و اینترنت را در این محلهها محدود میکردند. در آن زمان گوشیهای بلک بری شامل نرمافزاری بود که میتوانست بدون دانستن شماره تلفن فردی، در صورتیکه نزدیک فرد قرار بگیرد، به گوشی او پیام بفرستد و اعضای جنبش والاستریت معمولا از طریق اپلیکیشن موجود در این گوشیها با یکدیگر رابطه برقرار کرده و هماهنگی اعتراضات را انجام میدادند. دولت آمریکا بعد از مدتی تمام پیامرسانهای این گوشی را در نزدیکی محل قرار گرفتن معترضان در نیویورک قطع کرد. در اعتراضات به نژادپرستی و تبعیض نژادی که اخیرا در سراسر ایالتهای آمریکا نیز برپا شد، در واشنگتن و در شبی که معترضان تا نزدیکی کاخ سفید پیشروی کردند، دسترسی آنها به توئیتر و فضای مجازی بشدت کاهش پیدا کرد و باعث شد معترضان اعلام کنند دولت آمریکا برای یکشب آنها را از صحنه روزگار و خبررسانی درباره اعتراضاتشان محو کرده است. این بار اما هماهنگیهای لازم با مدیران شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری در آمریکا صورت گرفته و به نظر میرسد شمشیری که تاکنون دولت آمریکا روی نمایش دادن آن را نداشت، این بار از رو بسته شده است.
******
دو نیمه کاکتوس
فاطمه فهیمی: جمهوری اسلامی از آغاز تاسیس تاکنون با طیف بسیار وسیعی از انواع تحریمهای ظالمانه اقتصادی، سیاسی و نظامی از سوی آمریکا مواجه بوده است. برخی معتقدند جمهوریخواهان در دشمنی با ایران و اعمال تحریمهای ظالمانه شدت عمل بیشتری به خرج دادهاند و در مقابل دموکراتها، سیاستهای نرمتری نسبت به رقبای جمهوریخواه نسبت به ایران داشتهاند. نتیجه چنین تصوری، همین تفکر خوشخیالانه است که توجیه میکند پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری پیش روی ایالاتمتحده و روی کار آمدن دولتی به ریاست جو بایدن، معاون پیشین باراک اوباما، ممکن است از شدت سیاستهای ضدایرانی واشنگتن بکاهد. در اینجا تلاش میشود سیاستهای تحریمی دولتهای مختلف دموکرات و جمهوریخواه واشنگتن طی 42 سال سپریشده از پیروزی انقلاب اسلامی (1979 میلادی) بررسی و مقایسه شود.
* صفر پیدایش تحریمها
در ابتدای بحث درباره ادوار مختلف تحریمهای آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی باید یادآور شد که اینگونه تحریمها با فلسفه و مکانیزم جنگ اقتصادی اصلا چیز جدیدی نبوده و هیچ ارتباطی به ادعاهای حقوق بشری یا دموکراسیخواهانه آمریکاییها و انگلیسیها نداشته و ندارد. دستکم طی 4 قرن سلطه امپراتوریهای آنگلوساکسونی بر غرب و شرق، نظامهای تحریم امپریالیستی به طور مداوم از سوی لندن و سپس واشنگتن علیه رقبای جهانی آنها از امپراتوری ناپلئون گرفته تا جمهوری نوپای آمریکا، و از امپراتوری اسلامی هندوستان و ایران و عثمانی گرفته تا امپراتوری چین و سپس جمهوری خلق در این کشور و حتی ابرقدرتی مثل اتحاد جماهیر شوروی و متحدان شرقیاش، اعمال شده است. پس اگر بخواهیم مشابه ادبیات انجیلی، نقطه آغاز یا صفر پیدایشی برای تحریمهای آنگلوساکسونی علیه ملتهای جهان تعریف کنیم، باید بیش از 400 سال به عقب برویم.
آغاز نظام تحریمهای جدید علیه انقلاب، دولت و ملت ایران اما به کمی بیش از 41 سال قبل و مقطع تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام در سال 58 بازمیگردد. نوامبر 1979(آبان 58) جیمی کارتر، رئیسجمهور دموکرات آمریکا با اعلام بیانیه 4702 اعلام میکند هیچ نوع نفت خام تولیدی ایران یا مواد تولیدی از نفت خام ایران اجازه ورود به قلمرو آمریکا را ندارد و چند روز بعد اموال ایران بلوکه میشود.
* ننگ داماتو با نیرنگ کلینتون
جالب اینکه تا هفدهمین سال تاسیس نظام جمهوری اسلامی، هنوز تحریمهای ضدایرانی در آمریکا فاقد یک ساختار منسجم قانونی بود تا اینکه سال 1996 در زمان دولت دموکرات بیل کلینتون، قانون داماتو از تصویب کنگره گذشت؛ قانونی که در حقیقت به نام طراحش سناتور «آلفونسو مارسلو آلدیآماتو» مشهور شد و در ابتدا هیچ ارتباطی به ایران نداشت و صرفا واکنشی بود به اقدامات ضدغربی معمر قذافی، دیکتاتور لیبی. این سناتور ایتالیاییالاصل حزب جمهوریخواه اما به پیشنهاد کندی، سناتور دموکرات، نام ایران را هم به توصیه نومحافظهکاران جنگطلبی که از دولت بوش پدر به دولت کلینتون کوچ کرده بودند در قانون داماتو گنجاند تا سرآغازی شود بر ربع قرن دیگر از تحریمهای ضدایرانی که از زمان تصویب این قانون، نیمی از آنها در دوران دولتهای دموکرات اعمال شده است.
به موجب این قانون ننگین، هرگونه سرمایهگذاری بیش از 40 میلیون دلار در سال برای توسعه بخش نفت و گاز ایران توسط هر شرکتی در دنیا ممنوع شد. اما داماتو به همین جا محدود نشد و تا امروز در هر دوره تمدید آن در کاخ سفید و کنگره، با مشارکت توامان جمهوریخواهان و دموکراتها، بخش گستردهای از حیات اقتصادی و اجتماعی کشورمان مورد تحریم و تحدید قرار گرفته است.
* دوران بوش پسر
سال 2005 پرونده هستهای ایران در فضای بینالمللی پررنگ میشود، تا این زمان عمده تحریمهای ضدایرانی به صورت محدود و اولیه بود. از سال 2006 پس از اینکه در مذاکرات هستهای طرفهای مذاکرهکننده به توافق نرسیدند و ایران خواسته طرفهای مذاکرهکننده برای تعلیق تمام فعالیتهای مرتبط با غنیسازی را رد کرد، دولت جمهوریخواه جورج بوش پسر، فشارها علیه کشورمان را تشدید کرده و تحریمها را علیه ایران توسعه میدهد. تحریمهای هدفمند در دستور کار دولت آمریکا قرار میگیرد که به طور نقطهای یک فرد یا نهاد را هدف قرار میدهند و محدودیتهایی را در همکاری و ارائه خدمات برای افراد تحریمی ایجاد میکنند. این تحریمها که حالت ویروسی دارند میتوانند به سایر افراد و نهادهایی که قوانین تحریمها را رعایت نکنند نیز سرایت کنند. یعنی اگر این ممنوعیت توسط کسی نقض شود مرجع اعمالکننده تحریم یعنی وزارت خزانهداری و اداره «اوفک» میتواند آن فرد و نهاد را هم داخل همین لیست تحریم قرار دهد.
ذیل تحریمهای هوشمند، بانکهای ایرانی در این دوره وارد سیاهه تحریمهای آمریکایی میشوند. بانکهای سپه، ملت، ملی، آرین و کارگشایی و برخی از نهادهای مهم مانند سپاه پاسداران و وزارت دفاع تحریم میشوند.
علاوه بر این با لغو گواهینامه یوترن(دور برگردان)، دسترسی غیرمستقیم ایران به نظام مالی آمریکا نیز لغو میشود و تحریمها به صورت هدفمند و موردی وارد مرحله جدیدی از سازوکار شاخه نظارت مالی وزارت خزانهداری ایالاتمتحده میشوند. پیش از این موسسات مالی آمریکایی میتوانستند روند انتقال پول مشخصی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای ایرانیها انجام دهند،که با قانون جدید از آن محروم میشوند.
در دوره جورج بوش پسر همزمان پرونده ایران از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت ارجاع داده شده و طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ چهار قطعنامه شورای امنیت علیه ایران صادر میشود. در این قطعنامهها تعدادی از افراد مرتبط با برنامه هستهای و موشکی ایران در لیست تحریمهای سازمان ملل قرار گرفتند، اگرچه برخی موارد نیز هیچ مورد تحریمی علیه ایران نداشتند.
* دوره او که با ما نبود
باراک اوباما سال 2008 از حزب دموکرات به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شد. اوباما در دوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری شعار مذاکره و گفتوگو بدون پیششرط با ایران را مطرح کرد. او وعده داد «تغییر در رفتار» ایران میتواند با عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی، برخی مزایای اقتصادی و ضمانتهای امنیتی، پاداش یابد. همچنین اوباما در نخستین پیام نوروزیاش بیان کرد که خواستار در پیش گرفتن یک دیپلماسی برای حل تمام مشکلات فیمابین و برقراری روابط سازنده با ایران است. این سخنان اوباما در داخل کشور امیدهایی را برای اصلاح رابطه با آمریکا در میان برخی جناحهای سیاسی و دولتمردان به وجود آورد.
این در حالی بود که اوباما در دوره نمایندگی کنگره جزو حامیان تشدید تحریمها علیه ایران بوده است. او بیان کرده بود دولت ایران از درآمدهای نفتی برای توسعه برنامه هستهای خود و حمایت از گروههای تروریستی در خاورمیانه استفاده میکند، لذا اعمال فشار بر شرکتها برای قطع روابط مالی با ایران اثر تحریمها را افزایش میدهد. در پی این امر او سال 2007 طرحی را به سنای آمریکا ارائه کرده بود که سرمایهگذاران خارجی را به خروج از ایران تشویق میکرد.
اوباما در عمل تا پیش از انتخابات ۸۸ یعنی یک دوره حدود یکساله همان مسیر دولت بوش جمهوریخواه را ادامه میدهد. در این مدت طی ۳ دستور اجرایی تعدادی از افراد و نهادهای ایرانی مورد تحریم قرار میگیرند.
بعد از انتخابات 88 و با وقوع اتفاقات فتنه 88، اوضاع بینالمللی علیه ایران تغییر میکند. جمهوری اسلامی ایران در فضای بینالمللی متهم میشود. با این بهانه آمریکا فشارهایش نسبت به ایران را افزایش میدهد. با راهبری آمریکا آخرین و مهمترین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران یعنی قطعنامه 1929 در سال 2010 (19 خرداد 89) به تصویب میرسد.
دولت اوباما دامنه تحریمهای یکجانبه علیه ایران را بشدت گسترش میدهد. قانون سیسادا- قانون جامع تحریمهای ایران، پاسخگویی و عدم سرمایهگذاری- در جولای 2010 (10 تیر 89) تصویب میشود. تصویب این قانون آغاز نسل دوم تحریمهای بانکی ثانویه علیه ایران است که زمینه را برای تغییرات مهمی در تحریمهای ایران ایجاد میکند و نسبت به تحریمهای قبلی یک تغییر اساسی محسوب میشود. هدف و مخاطب این قانون بانکهای بزرگ بینالمللی در سطح جهان بودند که دسترسی به چرخه دلار برایشان اهمیت دارد. لذا وزارت خزانهداری آمریکا تلاش میکند از آنها برای همراه کردن خود در اجرای تحریمها علیه ایران بهره گیرد. قانون «سیسادا» این امکان جدید را به دولت آمریکا داد که از اهرم دسترسی به شبکه بانکی آمریکا و چرخه دلار برای تنبیه موسسات مالیای که به تحریم ایران توجه نمیکنند استفاده کند. در نتیجه این تحریم، بانکهای بزرگ بینالمللی عملا به بازوهای وزارت خزانهداری آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران تبدیل میشوند که این امر در اثرگذاری و اجرایی شدن تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران بسیار مهم بوده است. این حرکت که در دوره دموکراتها اتفاق افتاد عملا جبهه آمریکا علیه ایران را گسترش داد و ایران برای مقابله با تحریمها دیگر تنها با وزارت خزانهداری آمریکا طرف نبود.
بعد از قانون سیسادا در دولت اوباما، قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی 2012 در دسامبر 2011 (دی 90) تصویب میشود که در آن ۲ اقدام جدی تحریمی یعنی تحریم بانک مرکزی و فروش نفت ایران انجام میشود.
در گام بعدی قانون «ترا» (قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه 2012) در آگوست 2012 (مرداد 91) به تصویب میرسد. بر اساس این قانون بخشهای دیگری از اقتصاد ایران تحریم میشود. قانون ترا تحریمهای ذیل قانون ایسا درباره سرمایهگذاری در صنعت نفت را به سرمایهگذاری و صادرات و واردات در صنایع پتروشیمی توسعه میدهد. این قانون همچنین صدور ویزا برای بسیاری از مقامات ایرانی را بهبهانه های مختلف از جمله نقض حقوق بشر ممنوع و بحث ممنوعیت تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای مربوط به صنعت هستهای و موشکی را نیز مطرح میکند.
علاوه بر این با تصویب این قانون، مؤسسات مالی خارجی در صورت انجام تراکنش برای هر فرد و نهاد ایرانی که به این بهانهها در لیست تحریم قرار گرفتهاند، از نظام مالی آمریکا محروم میشوند. تا پیش از این بر اساس قانون سیسادا، مؤسسات مالی خارجی فقط در صورت انجام تراکنش با بانکها و مؤسسات مالی ایرانی که به بهانه حمایت از سلاح کشتار جمعی یا تروریسم در لیست تحریم بودند از نظام مالی آمریکا محروم میشدند.
همچنین قانون ترا، تحریمهای نفتی ایران را توسعه و اجازه میدهد نفت ایران صرفا به معدود کشورهای مشخصی فروخته شود و پول حاصل از آن فقط بتواند در تجارت دوجانبه کالاهای غیرتحریمی بین ایران و آن کشور به کار گرفته شود.
در اقدام بعدی در دولت اوباما، ژانویه 2013 (دی 91) «قانون آزادی و مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی ایران ( ایفکا)» به تصویب میرسد. قانون ایفکا، مجددا لیست تحریم ایران را توسعه داده و تمام افراد و نهادهای ایرانی را که مرتبط با بخشهای انرژی، حملونقل، کشتیسازی و بنادر ایران هستند و نیز صداوسیمای ایران را در لیست تحریمها قرار میدهد. علاوه بر این ارائه بیمه و بیمه خوداتکایی برای افراد قرار گرفته در لیست تحریم ایران بر اساس قوانین مختلف را ممنوع و آنها را شامل جریمههای درنظر گرفته شده قانون ایسا میکند. همچنین تحریم علیه بانکهای دنیا که با ایران تراکنش انجام میدهند در این قانون گسترش پیدا میکند و بر اساس این قانون هر مؤسسه مالی خارجی در صورت انجام تراکنش با یکی از افراد و نهادهای ایرانی قرار گرفته در لیست تحریم (به هر دلیلی)، از نظام مالی آمریکا محروم میشود. قانون ایفکا در واقع هر فرد و نهاد ایرانی را که در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند، فارغ از دلیلش مشمول تحریمهای نسل دوم آمریکا میکند. و این فشار مضاعفی را به جمهوری اسلامی در بحث تحریمها وارد میسازد.
علاوه بر این شکل گرفتن کانالهای مالی و کانالیزه شدن روابط مالی ایران، بلوکه شدن پولهای نفتی و اجازه مصرف آن صرفا برای مصارف خاص، در این دوره از دولت دموکرات آمریکا انجام میشود.
در سال 2013 کشور وارد فضای مذاکره با آمریکا میشود. یعنی دموکراتها تا این زمان توانستند تحریمها را به گونهای هدایت کنند که آن را به هدف اصلیاش یعنی نشاندن ایران در پای میز مذاکره برسانند.
* توافق ژنو تا برجام
در توافق ژنو در ازای یک سری امتیازات هستهای که از کشورمان سلب میشود، دولت اوباما اعلام میکند اعمال تحریمهای مرتبط با هستهای را به طور موقت متوقف میکند و یک سری تخفیفهای تحریمی هم برای ایران اتفاق میافتد.
این تخفیفها در عین پایدار نگه داشتن ساختار تحریمهای مالی و بانکی ایران، شامل موارد زیر بود:
آمریکا تلاشها برای کاهش خرید نفت خام ایران را متوقف میکند به گونهای که مشتریان آن بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را ادامه دهند. اجازه میدهند مبالغ مشخصی از عواید فروش نفت به کشور بازگردد. تحریمهای صادرات پتروشیمی و خدمات مرتبط با آن، طلا و فلزات گرانبها و صنایع خودرو تعلیق شود. دولت آمریکا در چارچوب اختیارات قانونی رئیسجمهور و کنگره از تحمیل تحریمهای جدید هستهای خودداری میکند و یک کانال مالی برای تامین نیازهای انساندوستانه ایران با استفاده از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد میکند.
بعد از توافق ژنو، اوباما تصریح میکند: ما همچنان بشدت به اعمال فشارهای گسترده از طریق تحریمها ادامه میدهیم و همچنان به هدف قرار دادن حمایت ایران از تروریسم و نقض حقوق بشر در ایران خواهیم پرداخت.
تنها چند ماه بعد از توافق ژنو، دسامبر 2013 (آذر 92) آمریکا لیست تحریمهای خود علیه ایران را بر اساس دستورهای اجرایی مختلف افزایش میدهد. در بیانیه منتشرشده از سوی وزارت خزانهداری آمریکا در این زمان آمده است همانطور که کشورهای 1+5 در حال تلاش برای رسیدن به توافق جامع هستند، ما بشدت متعهد به اجرای رژیم تحریمهای خود و افشای اقدامات فریبکارانه و شرکتهای پیشانی دولت ایران برای دور زدن تحریمها هستیم.
* اجرای توافق برجام
ژانویه 2015 (دیماه 94) توافقنامه جامع هستهای میان ایران و 1+5 اجرایی میشود که دولت روحانی عنوان مندرآوردی برجام را روی آن مینهد که مخفف عبارت «برنامه جامع اقدام مشترک» است. کمی بعد در یکی از نشستهای محمدجواد ظریف با نمایندگان مجلس منتقد برجام فاش میشود که وزیر خارجه و تیم مذاکرهکننده عمدا چشم بر نواقص این توافقنامه که مشخصا به ضرر جمهوری اسلامی ایران است، بستهاند. عمده تخفیفهایی که در برجام به ایران داده میشود از جنس تخفیفهای هدفمند است. تعداد زیادی از افراد و نهادها از لیست تحریم بیرون میآیند اما حدود 180 فرد و نهاد همچنان در لیست تحریم آمریکا باقی میمانند. آدام ژوبین، معاون ضدتروریسم و اطلاعات مالی آمریکا و مسؤول اجرای تحریمهای ایران در دسامبر 2015 بیان میکند که ما باید مقابل حمایت ایران از تروریسم، نقض حقوق بشر و جدایی بازیگران بد از نظام مالی بینالملل بایستیم و برجام به هیچوجه توانایی ما را برای انجام این کار محدود نمیکند. برای تحمیل تحریمهای غیرهستهای بعد از برجام بر ایران تلاش میکنیم.
از طرفی ساختار تحریمهای نسل دومی ایران همچنان بعد از برجام باقی میماند. باقی ماندن این ساختار و حدود 180 نفری که در لیست تحریمی باقی مانده بودند، زمینه را برای ایجاد تحریمهای هوشمند آمریکا فراهم میکند. در واقع ما بعد از برجام وارد دور جدیدی از تحریمها در دوره دموکراتها میشویم. با توجه به اینکه در داخل کشور عدهای از لیست تحریمها خارج میشوند و عدهای دیگر در داخل تحریمها باقی میمانند، آن عده که از فضای تحریم خارج میشوند، برای در امان ماندن از تحریم مجدد به همراهی و همکاری با نظام تحریمهای آمریکا میپردازند و یک خودتحریمی در داخل کشور از سوی عناصر داخلی کشور اتفاق میافتد. این وضعیت تحریم هوشمند وضعیت بسیار متفاوتی از قبل را ایجاد میکرد که نگرانیهای زیادی را به همراه داشت. آمریکا در واقع در مسیر بعد از برجام تلاش میکرد که از طریق ساختار تحریمها از داخل ایران یارگیری کند. البته همچنان از همان روز ابتدای اجرای برجام تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما، آمریکا تلاش میکرد لیست تحریم را هم افزایش بدهد و گامبهگام موارد تحریمی را زیاد کند.
* روی کار آمدن جمهوریخواهان و ریاستجمهوری ترامپ
دونالد ترامپ 20 ژانویه 2017 روی کار میآید. ترامپ تا مه 2018 که آمریکا از برجام خارج میشود، همان مسیر تحریم هوشمند و افزایش افراد و نهادهای تحریمی را که دولت اوباما بعد از برجام آغاز کرده بود، ادامه میدهد.
مهمترین اقدام آمریکا و ترامپ در این روند قانون کاتسا است. قانون کاتسا دور جدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران را به بهانه مسائل موشکی، فعالیتهای سپاه در منطقه (تروریسم)، حقوق بشر و تحریمهای تسلیحاتی وضع کرد. به اذعان بسیاری از کارشناسان، تمرکز اصلی تحریمی قانون کاتسا روی توان دفاعی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی و ضربه زدن به نیروهای مسلح قرار گرفته بود.
* خروج آمریکا از برجام
دونالد ترامپ تا زمان خروج از برجام رویه تحریم هوشمند اوباما علیه ایران را به اجرا درمیآورد تا اینکه ماه مه 2018 (اردیبهشت 1397) در پی بحرانهای ارزی ایران اعلام میکند تصمیم دارد تعهدات آمریکا در برنامه اقدام مشترک را متوقف کرده و تحریمهای ضدایرانی را که در برجام متوقف شده بود طی ۲ بازه 90 و 180 روزه اعمال کند. واشنگتن با خروج از برجام استراتژی اعمال فشار حداکثری علیه ایران را در پیش گرفت. فشار حداکثری در لایه تحریمی عملا همان تحریمهای فلجکنندهای را بازمیگرداند که زمانی دولت دموکراتها علیه ما اعمال میکرد. به این معنا که همه آن تحریمهای دوران اوباما را ترامپ دوباره بازگردانده و سپس سعی در توسعه یافتن آن کرد. توسعه تحریمها بعد از خروج آمریکا از برجام شامل تحریم حوزه فلزات از جمله تحریم بخشهای مرتبط با آهن، فولاد، مس و آلومینیوم ایران، تحریم رهبر معظم انقلاب و دفتر ایشان و قرار گرفتن نام هر فرد منصوبشده در هر سمت حکومتی و غیرحکومتی توسط رهبر معظم انقلاب یا دفتر ایشان در فهرست تحریم و اعمال تحریمهای بیشتر بر ایران در حوزه ساختوساز، معدن و نساجی بود. علاوه بر این لیست افراد و نهادهای مرتبط با تحریمهای قبلی نیز چندین بار افزایش یافت.
در واقع در دوره بعد از خروج آمریکا از برجام از نظر قانونی، تحریم جدیدی علیه ایران اضافه نشده و جنس تحریمها همان چیزی بوده که در دوره دموکراتها اعمال شده است. دولت ترامپ تنها تحریمهای ایران را از نظر تعداد، بیشتر کرده است. ترامپ عمدتا در این دوره تلاش کرده است تا یک فضای ترسناک بینالمللی علیه ایران ایجاد کند. هر چند که در حوزه بینالمللی در این مدت نتوانست قطعنامهای علیه ایران صادر کند.
* نتیجهگیری: تحریم ضدایرانی، راهبرد همیشگی آمریکا
همانگونه که ملاحظه کردید، بررسی دولتهای مختلف دموکرات و جمهوریخواه در دورههای مختلف نشان میدهد تفاوت چندانی بین رویکرد دولتهای برآمده از این ۲ حزب که چیزی جز ۲ انشعاب از حاکمیت آمریکا نیستند، وجود ندارد. تحریمها عمدتا در دوره دموکراتها از نظر موضوعی و ساختاری توسعه داده شدهاند. هر چند که بوش جمهوریخواه آغازکننده تحریمهای گسترده علیه ایران بود و ترامپ تلاش میکند بیش از توان از تحریمها علیه ایران استفاده کند اما همان مسیر دموکراتها را در اجرای تحریمها پیاده میکند. تحریمهای هدفمند، هوشمند و فلجکننده هم در دوره دموکراتها و هم در دوره جمهوریخواهان پیگیری و اجرا شده است. در واقع تفاوت جدی در اعمال تحریمها بین ۲ جریان دموکرات و جمهوریخواه وجود ندارد و بحث تحریم در آمریکا به یک راهبرد ملی تبدیل شده است که هر ۲ حزب با آن همراهی میکنند و به نظر نمیرسد بتوان تصور کرد که دولتی در آمریکا از این ابزار استفاده نکند.
***
پیشنهاد پولیتیکو: بایدن سیاست خارجی ضدایرانی ترامپ را ادامه دهد
پولیتیکو، هفتهنامه تحلیلی مستقل آمریکایی که البته به طور صریح از نامزدی جو بایدن برای انتخابات ریاستجمهوری 2020 حمایت کرده، اخیرا به دموکراتها سفارش کرده اگر به قدرت رسیدند بخشی از سیاست خارجی دوران ترامپ را به همان شکل ادامه دهند. نهال طوسی، روزنامهنگار ایرانیتبار مقیم تگزاس و نزدیک به پنتاگون مقاله مزبور را با عنوان «سیاستهای خارجی ترامپ که بایدن باید حفظ کند» نگاشته است. او به طور ویژه، دیپلماسی افراطی کاخ سفید علیه ایران و در جانبداری مطلق از رژیم صهیونیستی طی 4 سال اخیر را ستوده و رئیسجمهور آتی را خواه جمهوریخواه باشد یا دموکرات ملزم به تداوم بخشیدن این سیاستها میکند.
از نگاه او، همانگونه که بایدن اعلام کرده در صورت رسیدن به ریاستجمهوری، تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس اشغالی را نقض نمیکند و در حالی که به نظر نمیرسد او و دموکراتها مخالفت خاصی با موضع دولت جمهوریخواه فعلی در به رسمیت نشناختن نیکولاس مادورو به عنوان رئیسجمهور قانونی جمهوری ونزوئلا داشته باشند، مواضع ضدایرانی ترامپ هم میتواند سرلوحه سیاست خارجی دولت آینده دموکراتها قرار بگیرد. بر این اساس، بایدن به عنوان گزینه ریاستجمهوری دموکراتها چندین بار اعلام کرده که نهتنها قصد بازگرداندن سفارتخانه ایالات متحده به تلآویو را ندارد بلکه با وجود همه اختلاف دیدگاهها با ترامپ درباره صلح خاورمیانه، از آنچه توافق قرن خوانده میشود- که در حقیقت چیزی نیست جز دستور کار خود رژیم صهیونیستی برای تحمیل تسلط خود بر کشورهای عربی خاورمیانه اما با انشای جرد کوشنر، داماد ترامپ- حمایت میکند. این معنایی جز ادامه سیاست جانبداری بیچون و چرای واشنگتن از جنایات و اشغالگری اسرائیلیها توسط یک دولت احتمالی دموکرات در کاخ سفید نخواهد داشت. پولیتیکو بر همین مبنا، بازگشت دموکراتها به برجام در صورت پیروزی در انتخابات ماه آینده را رد کرده و مینویسد: «ترامپ که از توافق بینالمللی (برجام) بسته شده توسط سلفش احساس رضایت نمیکرد، از توافق هستهای با ایران خارج شد. ایران در پاسخ گامهایی برای آغاز مجدد برنامه هستهایاش برداشت که حالا همین شرایط را برای بایدن به منظور الحاق دوباره به برجام سخت کرده است».
بایدن صریحا اشاره کرده شرط بازگشت دولت احتمالیاش به توافق برجام با ایران، روسیه، چین و کشورهای پیشرو اتحادیه اروپایی، مذاکره درباره مسائلی افزونتر از برنامه هستهای است تا مشخصا نقش ایران در منطقه پیرامونش را محدود کند؛ موضوعی که در ایران از آن تحت عنوان «برجامهای 2، 3 و...» یاد میشود. طبیعتا تهران به این موضوع تن نخواهد داد.
******
پیشبینی حمام خون در آمریکا
گروه بینالملل: کرونایی شدن دونالد ترامپ بهانهای شد تا کمیسیون مناظرههای انتخاباتی آمریکا قید مناظره دوم ۲ کاندیدا را بزند و همه چیز به مناظره آخر موکول شود. ترامپ که با وجود ناقل ویروس کرونا بودن دیروز فعالیتهای خود را از سر گرفته است، بدون توجه به احتمال آلوده کردن افراد اطراف خود، فردا به فلوریدا میرود تا در همایش هوادارانش شرکت کند. درباره لغو مناظره دوم این موضوع را هم باید در نظر گرفت که مناظره پرحاشیه و سرشار از فحاشی و جدال لفظی بایدن و ترامپ، طیف روشنفکران و هیأت حاکمه آمریکا را بر آن داشت فکری برای این اوضاع کنند به گونهای که «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در توئیتی آرزو کرد خدا کند مردم دنیا این مناظره را ندیده باشند. هر چه باشد لغو مناظره دوم، فرصت قضاوت بهتر 2 کاندیدا در مصاف با یکدیگر را محدودتر کرد. حالا در میان همه این داستانها، نظرسنجی رویترز از احتمال بالای وقوع خشونت و درگیری در آمریکا در فردای انتخابات حکایت دارد. بازار فروشندگان اسلحه در آمریکا این روزها داغتر از هر زمانی است و ایالات متحده سختترین روزهای تاریخ خود را میگذراند.
* دومین مناظره ترامپ و بایدن لغو شد
به گزارش «وطن امروز»، پس از آنکه دونالد ترامپ اعلام کرد در مناظره مجازی شرکت نخواهد کرد، کمیسیون مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از لغو دومین مناظره نامزدهای جمهوریخواه و دموکرات خبر داد. این کمیسیون بامداد شنبه در بیانیهای اعلام کرد: «اکنون روشن شده است مناظره 15 اکتبر (24 مهر) برگزار نخواهد شد و این کمیسیون توجه خود را به آمادگی برای آخرین مناظره ریاستجمهوری که 22 اکتبر (اول آبان) برگزار خواهد شد، معطوف میکند». والاستریت ژورنال در گزارشی با اشاره به این مطلب نوشت، کمیسیون مناظرههای انتخاباتی روز پنجشنبه اعلام کرده بود با توجه به ابتلای ترامپ به کرونا دومین مناظره که قرار بود در میامی برگزار شود، به صورت مجازی انجام خواهد شد اما ترامپ حضور در مناظره مجازی را رد کرد. این در حالی است که پیش از این، برخی منابع خبری مدعی شده بودند رئیسجمهور آمریکا با رقیب دموکرات خود برای تعویق زمان برگزاری مناظره دوم و سوم توافق کرده است.
* واکنش ستادهای بایدن و ترامپ به لغو مناظره
لغو دومین مناظره جو بایدن و دونالد ترامپ در حالی از سوی کمیسیون دوحزبی مناظرههای انتخاباتی مطرح شد که ستاد انتخاباتی ترامپ بامداد دیروز ضمن انتقاد از لغو مناظره، با صدور بیانیهای اعلام کرد: «هیچ دلیل پزشکی برای توقف مناظره ۱۵ اکتبر در میامی وجود نداشت، زیرا رئیسجمهور [ترامپ] تا آن زمان آماده و سالم میشد». از سوی دیگر بایدن پیش از این درباره برگزاری مناظره دوم با ترامپ، خود را تابع نظر کمیسیون مناظرهها دانسته بود. در همین حال یک سخنگوی ستاد انتخاباتی بایدن مخالفت ترامپ با مناظره مجازی را فرار از پاسخگویی تلقی کرد: «از آنجا که ترامپ از حضور در این مناظره خودداری کرده است، ما به دنبال چارچوب دیگری برای برگزاری مناظره هستیم». نکته جالب توجه اینکه دموکراتها پیش از برگزاری مناظرهها و در اواسط مردادماه تلاشهایی را برای لغو کامل مناظره بایدن و ترامپ در دستور کار قرار داده بودند.
* ترامپ فردا در تجمع انتخاباتی حاضر میشود
با وجود تردیدها درباره سلامت رئیسجمهوری آمریکا پس از ابتلا به کرونا، ستاد انتخاباتی وی دیروز اعلام کرد ترامپ روز دوشنبه در نخستین تجمع انتخاباتی خود پس از ابتلا به ویروس کرونا حاضر خواهد شد. در بیانیه ستاد انتخاباتی ترامپ آمده است: «ترامپ دوشنبه با سخنرانی در جمع طرفدارانش در ایالت فلوریدا، نخستین حضورش در کارزار انتخاباتی خود پس از ابتلا به ویروس کرونا را رقم خواهد زد». ترامپ دیروز هم در جمع هواداران خود مقابل کاخ سفید سخنرانی کرد. این اخبار در شرایطی منتشر شد که شواهد حاکی از ناقل بودن رئیسجمهوری آمریکاست و خود ترامپ هم در اظهاراتی تلویحا اعلام کرده توجهی به اینکه ناقل است یا نه ندارد. روزنامه «دیلیمیل» چاپ انگلیس هم گزارش داده رئیسجمهور آمریکا در جریان مصاحبه ۳۰ دقیقهای خود با شبکه فاکسنیوز یک بار سرفه کرده و ظاهرا در مقطعی دیگر صدای میکروفن خود را هنگام سرفهای دیگر قطع کرده است.
* نگرانی آمریکاییها از خشونتهای گسترده پس از انتخابات ریاستجمهوری
نتایج تحقیق و بررسی یک خبرگزاری غربی نشان میدهد برخی آمریکاییها بشدت نگران وقوع خشونتهای احتمالی پس از انتخابات ریاستجمهوری نوامبر هستند. نتایج تحقیق و مطالعه رویترز نشان میدهد برخی آمریکاییها نگران خشونتهای احتمالی پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نوامبر هستند و در حال تشکیل گروههای نظارتی و تلاش برای تنشزدایی هستند. گروهی دیگر نیز در حال خرید اسلحه برای مقابله با هر گونه خشونت احتمالی هستند. یک نگرانی مشترک بین شهروندان آمریکایی این است که رقابت بین جو بایدن و دونالد ترامپ در نهایت منجر به اعتراضاتی شود که میتواند آتش ناآرامیهای مدنی و حتی درگیریهای گروهی و فرقهای را شعلهور کند. این نگرانیها در حالی تشدید شده است که روز پنجشنبه ماموران امنیتی در ایالت میشیگان حداقل 13 نفر را به اتهام توطئهچینی برای ربودن فرماندار این ایالت بازداشت کردند. آمارهای افبیآی نیز نشان میدهد فروش اسلحه در ماه ژوئن یک رکورد جدید را ثبت کرده و به بیش از 9/3 میلیون قبضه رسیده است. نتایج نظرسنجی اکتبر که توسط اندیشکده نیوآمریکا انجام شده و در نشریه پولیتیکو نیز منتشر شده، نشان میدهد یکسوم آمریکاییها متقاعد شدهاند که خشونت برای دستیابی به اهداف سیاسی، منطقی و توجیهپذیر است؛ این رقم نسبت به دسامبر 2019 میلادی ۲ برابر شده است.
* محدودیتهای فیسبوک و توئیتر در انتخابات ریاستجمهوری
به دنبال بروز نگرانیهایی از نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری احتمالی ناآرامیهای پس از انتخابات آمریکا، ۲ کمپانی فیسبوک و توئیتر از اجرای محدودیتهایی درباره پستهای مربوط به انتخابات آمریکا خبر دادند. در همین ارتباط مدیران توئیتر اعلام کردند این شبکه اجتماعی از اعلام پیروزی زودهنگام نامزدهای انتخابات آمریکا جلوگیری خواهد کرد. از سوی دیگر فیسبوک اعلام کرد ممنوعیت تبلیغات سیاسی روی این پلتفرم را گستردهتر خواهد کرد. فیسبوک از زمان پلمب شدن صندوقهای رأیگیری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سوم نوامبر (۱۳ آبان)، هر گونه تبلیغات سیاسی روی این پلتفرم را ممنوع خواهد کرد و این ممنوعیت حداقل تا یک هفته طول میکشد، هر چند مدت زمان دقیق این محدودیت هنوز مشخص نشده و بستگی به التهاب یا آرامش کشور در روزهای بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خواهد داشت.
***
[تد کروز: جمهوریخواهان ببازند،حمام خون راه میافتد]
تد کروز، سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس هشدار داد جمهوریخواهان ممکن است با خشمگین شدن رایدهندگان و احساس شکست هنگام انتخابات ماه آینده، شاهد راه افتادن حمام خونی در ابعاد واترگیت باشند. وی در مصاحبهای با شبکه خبری سیانبیسی گفت: اگر مردم به سر کار بازگردند و خوشبین باشند و همچنین نسبت به آینده دید مثبتی داشته باشند، میتوانیم شاهد انتخاباتی عالی باشیم؛ رئیسجمهوری دوباره انتخاب میشود و جمهوریخواهان پیروز هر دو مجلس کنگره میشوند. وی افزود: اما اگر در روز انتخابات مردم خشمگین و افسرده باشند و امیدشان را از دست دهند، یعنی همان چیزی که پلوسی و شومر خواستار آنند، آن وقت انتخاباتی وحشتناک خواهیم داشت. ما در تصاحب کاخ سفید و ۲ مجلس کنگره شکست میخوریم که این میتواند حمام خونی در ابعاد واترگیت به راه اندازد.