printlogo


کد خبر: 225947تاریخ: 1399/8/5 00:00
بعد از انتشار فیلم صحبت‌های سرپرست باشگاه پرسپولیس، سرانجام رسول‌پناه استعفا کرد
خداحافظ دوست آقای وزیر!

مهدی طاهرخانی*: عاقبت کارد به استخوان رسید. بیش از 8 ماه نزدیکان باشگاه پرسپولیس و همچنین بازیکنان و کادر فنی این تیم به صورت کددار یا بعضا آشکار، حرف‌هایی را علیه سرپرست مدیرعاملی باشگاه می‌زدند. مهدی رسول‌پناه که رئیس هیات‌مدیره پرسپولیس هم به شمار می‌رفت، به واسطه رابطه نزدیک شخصی با وزیر ورزش و همچنین حضورش در حزب سیاسی مشترک با مسعود سلطانی‌فر، موفق شد بعد از ایرج عرب، سرپرست پرسپولیس شود. فردی که به خاطر دندانپزشک بودنش خیلی‌ها تصور می‌کردند همچون یک پزشک از فرهنگ و ادبیات بسیار ویژه و غنی‌ای بهره می‌برد اما به محض شروع مصاحبه‌ها مشخص شد او به قول خودش کار را از زمین خاکی‌های نظام‌آباد شروع کرده است!
با وجود اینکه شاهد ضربات متمادی به واسطه سوءمدیریتش بودیم اما هرگز خطر برکناری حتی از حوالی‌اش هم عبور نکرد. آنقدر از استحکام میز و صندلی‌اش مطمئن بود که در جمع‌های خودمانی می‌گفت تا روز آخر این دولت، من همه‌کاره پرسپولیس هستم. جدا شدن مهدی ترابی و شجاع خلیل‌زاده که هر دو با قرمزها تا یکی دو فصل دیگر قرارداد داشتند، اوج سوء ‌مدیریت او به شمار می‌رفت. آنها از بند 14 فیفا برای جدا شدن استفاده کردند. طبق این بند اگر هر بازیکنی 2 ماه حقوق نگیرد، با زدن نامه به باشگاه و صبر 15 روزه می‌تواند یکطرفه قرارداد خود را فسخ کرده و جدا شود. حالا سوال این است: مدیریت باشگاه پرسپولیس چگونه با دریافت نامه‌های اخطار، متوجه این خطر بزرگ نشد؟ یا اگر در پرونده خلیل‌زاده عنوان می‌کند پاسخ نامه را به این بازیکن دادیم و مطرح کردیم هیچ طلبی از ما ندارد، چگونه این مدافع موفق به ثبت فسخ شد؟ 
برای اینکه متوجه شوید رسول‌پناه از حیث ریالی چه ضربه بزرگی به پرسپولیس زد، باید بدانید ترابی و خلیل‌زاده هر یک برای جدا شدن طبق بند قرارداد باید مبلغ 400 هزار دلار بابت رضایتنامه پرداخت می‌کردند که مجموعش 800 هزار دلار می‌شود. یعنی رسول‌پناه با ندادن حقوقی که در بالاترین حالت به 100 میلیون تومان هم نمی‌رسید، باعث خسران 800 هزار دلاری به پرسپولیس شد. آیا 24 میلیارد تومان کم است؟ برای درک این مبلغ لازم است آگاه باشید همه ‌طلب برانکو از قرمزها که ۲ سال تمام مبدل به کابوس هواداران شده بود، 750 هزار یورو می‌شد! اما هیچ یک از اینها موجب نشد وزیر ورزش و جوانان که رئیس مجمع و تصمیم‌گیر اصلی سرخابی‌ها به حساب می‌آید، به هیات‌مدیره پرسپولیس دستور برکناری این فرد را بدهد. درست شبیه همان حکمی که شبانه به هیات‌مدیره استقلال داد تا آنها مثلا بدون دخالت وزیر سعادتمند را برکنار کنند اما کیست که نداند اعضای هیات‌مدیره سرخابی‌ها بدون اجازه وزارت ورزش حق امضای قرارداد با یک بازیکن را هم ندارند، چه رسد به برکناری سرپرست. پس به هیچ وجه اعتنایی به تظاهر وزارت ورزش به این موضوع که ما دخالتی در هیات‌مدیره سرخابی‌ها نداریم، نکنید. صفر تا صد مدیریت سرخابی‌ها با وزیر ورزش است و بدون اجازه او هیچ فردی به هیات‌مدیره این ۲ تیم وارد نمی‌شود. 
از دست دادن 5 ستاره برای پرسپولیس که کمتر از 2 ماه دیگر باید در فینال لیگ قهرمانان آسیا حاضر شود، اصلا موضوع مهمی برای وزیر ورزش نبود و آنچه میخ اصلی را به تابوت مدیریت رسول‌پناه زد، مصاحبه عجیب و غریبش وسط خیابان با دو به ظاهر هوادار بود! آدم‌هایی که حتی خبرنگار هم نبودند اما رسول‌پناه در نهایت ناباوری حدود 10 دقیقه از پنجره خودرو با آنها درددل کرد و علاوه بر چند دروغ شاخدار مثل التماس دیاباته برای حضور در پرسپولیس و دیدن قرارداد 6 میلیارد تومانی کاپیتان استقلال، همه رازهای مگوی تیمش را برملا کرد. او نه به بازیکن خودی رحم کرد، نه به مربی موفقش که تیم را به فینال آسیا رسانده و همین چندماه قبل قهرمان لیگ برتر نوزدهم کرده است. رسول‌پناه در این فیلم شخصت واقعی‌اش را با ناسزا‌گویی به بازیکن خودی و حریف، برملا کرد و با گستاخی تمام حرف زشتی را علیه مردم مازندران به زبان آورد؛ استانی که همیشه بیشترین بازیکن را در پرسپولیس داشته است. او سرانجام به واسطه این حواشی مهارناپذیر، با دستور از بالا مجبور به استعفا شد. 
در ادامه به این موضوع می‌پردازیم که وزیر ورزش و جوانان با انتخاب مدیرانی مثل مهدی رسول‌پناه چه ضربه بزرگی را به سرخ‌ها وارد کرد. او در فیلم‌های منتشر شده خودش را بچه زرنگ می‌داند که به زعم خویشتن بازی را بلد است و می‌خواهد مچ سرمربی تیمش را بخواباند! این دستمزد گل‌محمدی است که تیمش را قهرمان کرد و به فینال آسیا برد. رسول‌پناه برای همیشه رفت اما تاریخ ورزش ایران به یاد می‌سپارد مسعود سلطانی‌فر چگونه دوستانش را بدون هیچ تخصص و تجربه‌ای، تنها به واسطه رفاقت و هم‌حزبی بودن بر مسند مهم‌ترین تیم‌های باشگاهی ایران نشاند. 
 
* وزیر ورزش باید پاسخگو باشد
همان‌طور که گفته شد انتشار این ویدئو برگ جدیدی بود از انتخاب‌های غلط وزارت ورزش در ۲ باشگاه پرهوادار فوتبال ایران. تک‌تک واژه‌هایی که از دهان مدیر محبوب وزیر ورزش خارج می‌شود و آن لبخندی که انگار به حال و روز ویران شده ورزش کشور می‌خندد، در نوع خودش مایه خجالت و شرمساری است؛ ادبیاتی که تنها نشان می‌دهد وزیر حتی در انتخاب دوستان نزدیک خودش هم توجه چندانی به شاخصه‌های اخلاقی و رفتاری یا آداب اجتماعی نداشته، چه رسد به انتصاب مدیرانی که ورزش کشور را به مرز نابودی کشانده‌اند. تکلیف فرد هتاک که روشن است؛ چه از جانب اشخاص و افرادی که با ذکر نام به آنها توهین شده و نسبت به شکایت و پیگیری قانونی اقدام خواهند کرد و چه از سوی مدعی‌العموم و حتی مردم شریف خطه قهرمان‌پرور مازندران که این توهین زشت و ناپسند را تحمل نخواهند کرد. بدون تردید شأن جامعه شریف پزشکان و دندانپزشکان نیز نیست که چنین فردی با اینگونه القاب مورد خطاب
 قرار گیرد. 
با این وجود باید سراغ عامل این بحران‌های رفتاری - اخلاقی در ورزش رفت؛ فردی که با انتخاب‌های سوال‌برانگیزش نقش اول را در بحران‌های سال‌های اخیر ورزش همچنین فوتبال از جمله فدراسیون فوتبال و ۲ باشگاه پرسپولیس و استقلال داشته است. حال و روز باشگاه استقلال و انتخاب‌های ناکارآمد وزیر ورزش که بر کسی پوشیده نیست، انتخاب‌های مسعود سلطانی‌فر برای باشگاه پرسپولیس هم چندان بهتر از رقیب نبود. در ماجرای ویلموتس و خسارت
٨ میلیون یورویی هم مستندات نشان می‌دهد وزیر ورزش توصیه به مذاکره با برخی گزینه‌ها می‌کند و در نهایت ویلموتس از بین همان گزینه‌ها سرمربی تیم‌ ملی می‌شود. 
سابقه رسول‌پناه پیش از عضویت در هیات‌مدیره و مدیرعاملی پرسپولیس هم نشان می‌دهد ارتباط شخصی با وزیر تنها دلیل این انتصاب تاسف‌برانگیز بوده است. 
انتخاب فردی که نه تنها با فعالیت و مدیریت در ورزش و فوتبال بیگانه بوده، بلکه حتی کمترین آشنایی با آداب اجتماعی و مفهوم احترام به افراد و اقوام ندارد. 
مشخص است او هیچ شناخت و تجربه‌ای در حوزه مدیریت ندارد که اسرار درونی و خصوصی یک باشگاه را مقابل جمعی از هواداران یا اهالی رسانه به زشت‌ترین شکل ممکن افشا می‌کند و پس از فحاشی و هتاکی حیرت‌انگیز حتی شجاعت کافی برای استعفا و کناره‌گیری هم ندارد تا اینکه جمعه‌شب از بالا به او دستور ویژه برای کناره‌گیری دادند. جامعه فوتبال و اهالی ورزش در این ماجرا از سرپرست مدیرعاملی پرسپولیس عبور کردند، حالا این مسعود سلطانی‌فر و یاران نزدیک و معاونانش هستند که باید در قبال عملکرد و کارنامه سیاه خودشان در ورزش بویژه انتخاب سوال‌برانگیز دوستان و اطرافیان‌شان پاسخگو باشند. 
فوتبال ما با وجود همه سختی‌ها و مصائب آنقدر پتانسیل دارد که راه خودش را پیدا کند و به جلو پیش برود اما متاسفانه انتخاب چنین مدیرانی است که موجب عقب‌گرد فوتبال ما شده‌ است؛ آنهایی که راه تعامل با بازیکن و مربی را نمی‌دانند و می‌خواهند با نشان دادن خودشان، یک تیم را تا مرز فروپاشی کامل از حیث روحی و روانی ببرند.
* دبیر گروه ورزشی

Page Generated in 0/0080 sec