printlogo


کد خبر: 226040تاریخ: 1399/8/7 00:00
وزارت ورزش در ماه‌های پایانی دولت سرانجام افراد لایق را بر مسند مدیریت سرخابی‌ها می‌نشاند؟
حیاط خلوت و رفقای عشق شهرت

باربد بهراد: اگر چه وزارت ورزش و جوانان به عنوان مالک و متولی اصلی ۲ باشگاه بزرگ فوتبال ایران (استقلال و پرسپولیس) صریحا اعتقاد دارد در 4 سال گذشته، مدیریت صحیحی را در این ۲ مجموعه پیاده کرده است(!) اما نگاهی به ساده‌ترین اصول مدیریت، خلاف این حرف را ثابت می‌کند. نه کاری به نتایج و جایگاه ۲ تیم داریم و نه اصلا بحث بدهی‌های انباشته و شکایت‌های داخلی و خارجی مطرح است. در هر شرکت نخستین و ابتدایی‌ترین اصل، انتخاب مدیرعامل لایق و اعضای خبره هیأت‌مدیره است اما وزارت ورزش و جوانان در این زمینه بیشتر سعی دارد با انتخاب سرپرست موقت، خاک‌ها را زیر فرش جارو کند. این روزها نه استقلال مدیرعامل قانونی دارد و نه پرسپولیس؛ آبی‌ها با سرپرست موقت اداره می‌شوند و با رفتن رسول‌پناه، قرمزها همان را هم فعلا ندارند! و منتظر هستند که وزارت ورزش لابی‌های لازم را انجام دهد تا سرانجام ببیند چه کسی را برای این پست در نظر می‌گیرد. 
با پایان کار مهدی رسول‌پناه، سرپرست مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس و استعفای او، حالا سوژه جدید در باشگاه پرسپولیس انتخاب مدیرعامل است؛ مدیرعاملی که بدون تردید رای و نظر وزیر ورزش مهم‌ترین شاخصه انتخاب او است. از این رو مثل اغلب اوقات این چند سال، نام و اسامی‌ای برای گمانه‌زنی در مطبوعات پیچیده، که برخی از آنها هیچ ویژگی‌ای جز رفاقت یا نزدیکی با وزیر ورزش ندارند؛ چیزی که سابقه آن در ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس در سال‌های گذشته به وضوح وجود داشته و در هر ۲ باشگاه هنوز هم افرادی به کار مشغولند که ارتباط با وزیر ورزش، آنها را به سمت و سوی مدیریت این ۲ باشگاه سوق داده است. 
جالب اینکه بین نظر مردم و هواداران و آنچه در نهایت مصلحت انتخاب ایجاب می‌کند، فاصله‌ای بزرگ وجود دارد. در بین هواداران پرسپولیس نام‌هایی مانند حمیدرضا گرشاسبی، علی‌اکبر طاهری، محمد دادکان و حتی حبیب کاشانی بیشترین اقبال را دارند اما آنچه از راهروهای وزارتخانه به گوش می‌رسد، نام افرادی است که ممکن است انتخاب‌شان در سمت مدیریت پرسپولیس کاملا تعجب‌برانگیز باشد. حداقل به این دلیل که این وزارتخانه سابقه روشنی در انتخاب مدیران این ۲ باشگاه و فدراسیون فوتبال از خود نشان نداده است. 
زمانی که مهدی رسول‌پناه به عنوان سرپرست این باشگاه انتخاب می‌شد، واکنش‌ها به این انتخاب اغلب منفی بود، همان‌طور که درباره احمد سعادتمند هم این مساله وجود داشت و کارشناسان و ناظران او را فاقد قدرت اجرایی لازم برای مدیریت استقلال می‌دانستند؛ با این حال با نظر مثبت وزیر، این ۲ سکان هدایت ۲ باشگاه پرطرفدار ایران را به دست گرفتند و در نهایت نیز خداحافظی قابل انتظاری با این صندلی داشتند، آن هم در شرایطی که در هر ۲ باشگاه چهره‌های دیگری مدنظر هواداران بودند. به عنوان مثال هواداران استقلال علاقه‌مند به حضور سعید آذری بودند و در پرسپولیس نیز نام حمیدرضا گرشاسبی جلوتر از دیگران شنیده می‌شد. 
همان‌طور که گفته شد در حال حاضر ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس فاقد مدیرعامل هستند و احمد مددی که به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شده، سابقه چندانی در حوزه فوتبال ندارد. در پرسپولیس هم در حالی که رسول‌پناه تا زمان پذیرش استعفا، کارهای اداره باشگاه را انجام خواهد داد، فعلا خبری از انتخابی که از فشار هواداران روی وزارت ورزش کم کند، دیده نمی‌شود تا همه چیز این ۲ باشگاه فعلا به شکلی پیش برود که اگر با یک تفکر استاندارد بشود آن را بررسی کرد، می‌شود از کلماتی مثل تأسف‌برانگیز برای این شکل کار استفاده کرد. 
در اینکه استقلال و پرسپولیس احتیاج به مدیران قدرتمند و کاریزماتیک و حضور شخصیت‌های شناخته‌شده و ثروتمند برای اداره دارند، تردیدی وجود ندارد و البته انصافا اینطور هم نیست که افرادی با این ویژگی، علاقه‌مند باشند در این حوزه ملتهب حضور داشته باشند اما فعلا وزارت ورزش این هنر را نداشته که حداقل از گزینه‌های موجود استفاده لازم را بکند و با انتخابی درست و ایجاد یک ثبات کاری، شرایط این ۲ باشگاه را به وضعیت نرمال نزدیک کند. 
در واقع حالا این انتخاب‌های آخر برای ۲ باشگاه سرخابی پیش از پایان دوره ۴ ساله دولت دوم روحانی و خصوصی شدن آنها که قولش را داده‌اند، آزمونی برای وزارت ورزش به شمار می‌آید تا ثابت شود انتخاب‌هایی که تاکنون شده، نه بر حسب علایق و سلیقه‌های شخصی، که برای شادی و خوشحال کردن هواداران استقلال و پرسپولیس انجام شده است. 
 
* طاهری و دوستان در صف مدیرعاملی
 در حالی که هواداران پرسپولیس در فضای مجازی خواستار برگشت حمیدرضا گرشاسبی به این باشگاه هستند و حتی کمپین‌هایی هم در این باره تشکیل شد اما گزینه‌های دیگری هم در این چند روز برای مدیرعاملی پرسپولیس مطرح بوده‌اند. غیر از گرشاسبی، محمد دادکان، ابراهیم شکوری، رضا درویش، حبیب کاشانی، حسین خبیری، علی رغبتی، غلام‌عباس محمدعلیپور عضو هیأت‌مدیره پرسپولیس و... گزینه‌های مدیریت باشگاه پرسپولیس بوده‌اند. البته از همان ابتدا بحث بازنشستگی گرشاسبی مطرح بود که همین مساله کار را برای بازگشت گرشاسبی سخت کرد. هر چند گفته شد چند نماینده مجلس به دنبال بازگرداندن گرشاسبی به صورت قانونی هستند اما هیچ چیز به صورت رسمی اعلام نشد. در این شرایط از علی‌اکبر طاهری به عنوان جدی‌ترین گزینه مدیرعاملی پرسپولیس نام برده شده است. طاهری که دوران درخشانی در پرسپولیس داشت، یکی از گزینه‌های مدنظر هواداران پرسپولیس است. انتظار می‌رفت مدیر جدید باشگاه پرسپولیس تا الان مشخص شود اما به احتمال فراوان تا امروز این اتفاق رخ می‌دهد. وزیر ورزش و جوانان دنبال این است که بهترین گزینه را برای مدیریت باشگاه پرسپولیس انتخاب کند تا این تیم در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا از این جهت مشکلی نداشته باشد. 
 
* ملاک واقعی چیست؟
6 سال از وزارت مسعود سلطانی‌فر در وزارت ورزش و جوانان می‌گذرد. او در این مدت از معاونان مختلف و همچنین مشاوران متعددی برای انتخاب اعضای هیأت‌مدیره استقلال و پرسپولیس، مشورت گرفت. وقتی نگاهی گذرا به مدیران عامل ۲ تیم در چند سال گذشته می‌اندازیم، متاسفانه در اکثر آنها ردپای دوستی شخصی مشاهده می‌شود. همواره اعضای هیأت‌مدیره خط و ربطی به جریان سیاسی نزدیک به وزیر دارند. وقتی این عوامل، اولویت نسبت به تخصص و مهارت پیدا می‌کند آن وقت شاهد این خروجی اسفبار می‌شویم. چرا باید فردی مثل اسماعیل خلیل‌زاده، رئیس هیأت‌مدیره استقلال شود؟ او روی کدام تبحر و پیشینه به این پست مهم دست یافته است؟ شاید عده‌ای بگویند اینها وضع مالی خوبی دارند و می‌توانند عصای دست تیم باشند اما نگاهی دقیق‌تر به اسناد مالی نشان می‌دهد هر مقدار اندکی که از جیب شخصی هزینه می‌کنند در ازایش چک می‌گیرند. یعنی قرار نیست کسی از جیبش برای استقلال هزینه کند. یا در آن سو در یک سال گذشته خیلی از اهالی رسانه به حضور مهدی رسول‌پناه در هیأت‌مدیره پرسپولیس معترض شدند. این اعتراض‌ها برعکس سبب شد او رئیس هیأت‌مدیره شود. نقدها بیشتر شد و خبرنگاران نزدیک به باشگاه از اختلافات عمیق مدیرعامل وقت (محمدحسن انصاری‌فرد) و هیأت‌مدیره گفتند و نوشتند، که در همان اثنا ناگهان انصاری‌فرد رفت تا رسول‌پناه با یک پله پیشرفت به آرزوی دیرینه‌اش یعنی تکیه بر صندلی مدیرعاملی برسد. از اسفند 98 تا همین آبان 99 9 ماه به صورت موقت سرپرست بود. ماه‌های پایانی دولت دوازدهم است و انتظار می‌رود این بار دست‌کم برای آخرین مرتبه، وزارت ورزش افراد درست و موجهی را به عنوان مدیرعامل ۲ باشگاه انتخاب کند و برای یک بار هم که شده رفاقت‌های کاری، سیاسی و سفارش‌های از بالا را نادیده بگیرد. متاسفانه ورزش تبدیل به حیاط خلوت سیاست شده و همین تفکر غلط باعث شده است این دست انتخابات اشتباه مرتب تکرار شود، غافل از این موضوع که شادی بیش از نیمی از جمعیت ایران به نتایج سرخابی‌ها گره خورده است.

Page Generated in 0/0123 sec