طریق عشق طریقی عجب خطرناکست
نعوذ با... اگر ره به مقصدی نبری
مقصود شاعر در مصرع اول این است که قدم گذاشتن در مسیر شغل معلمی همچین بگی نگی خیلی خطری است (اشاره به واقعه سامانه شاد و چندرغاز حقوق و خصوصیسازی مدارس و علافی معلمان). در ادامه مصرع دوم کار به خط و نشان کشیدن رسیده و نشان میدهد عواقب امضای قرارداد معلمی خیلی سنگینتر از امضای سند برجام است (جمله تهدیدیه)
بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
و زین معامله غافل مشو که حیف خوری
در این بیت شاعر دیگر اعصابش آرام شده و از معلم دعوت میکند همان چندرغاز را بگیرد و بگوید خدا بده برکت و الا اگر معلم ادا دربیاورد و بگوید «حقوقمان کم است یا بلاتکلیف استخدام هستیم»، کنار بکشد بگذارد باد بیاید (جمله تذکریه و لطفیه و حیفیه)
به یُمن همّت حافظ امید هست که باز
اَری اسامِر لَیلایَ لَیلَه القَمری
در بیت آخر شاعر قلم را به دست معلم داده تا آرزوی خودش را بیان کند.
معلم در مصراع دوم به زبان ناشناختهای آرزو میکند معشوق خود یعنی حقوق واقعی خود را در یک شب مهتابی دوباره ببیند (جمله مستجابیه)
لیلا (معشوقه بیچشم و رو: حقوق)
اسامر (افسانه حقوق و مزایای بالای 3 تومن)
اری (همون دیدن)