امیرحسین عربپور*: صحنه انتخابات آمریکا امروز به عرصهای تماشایی برای جهانیان بدل شده است؛ عرصهای که از ماهها پیش شکل گرفته بود و این روزها به اوج خود رسیده. دونالد ترامپ جمهوریخواه و جو بایدن دموکرات در انتخابات اخیر با هم به رقابت پرداختند؛ رقابتی که ناظران، آن را حداقل در 120 سال گذشته بیسابقه دانستهاند و بیش از 150 میلیون آمریکایی در آن شرکت کردند. از اصلیترین عوامل این میزان مشارکت، ایجاد و تقویت یک دوقطبی سیاسی- اجتماعی در جامعه آمریکا بود؛ شکافی که ممکن است سالها در جامعه آمریکا ماندگار باشد و میتوان از آن به میراث ماندگار ترامپیسم یاد کرد.
* انتخابات 2020 و تشتت آرا
تشتت در جامعه آمریکا سابقهای طولانی دارد اما آنچه امروز این کشور با آن مواجه است، مجموعهای از تحولات متمایز و کمنظیر است که پس از انتخابات، تقویت نیز شده است. جو بایدن، نامزد حزب دموکرات بر اساس اعلام رسانههای آمریکا موفق به کسب آرای الکترال لازم شده و به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا راهی کاخ سفید میشود. با این حال، دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه او نیز آرای بسیاری را از آن خود کرده است. نزدیکی آرای این ۲ نامزد در برخی ایالتها سبب شده است که هر دو نامزد مدعی پیروزی در انتخابات باشند و طرف مقابل را به تلاش برای تقلب در انتخابات و تغییر نتایج آن متهم کنند.
آنچه نگرانکننده به نظر میرسد، اختلاف عمیق میان رایدهندگان است. مردم در این انتخابات تقریبا به طور مساوی بین ۲ نامزد تقسیم شدهاند و دوقطبی شدیدی در این کشور به وجود آمده است. جای تعجب نیست که این تقسیمبندی در آینده به یک دودستگی در قدرت و ملت آمریکا تبدیل شود. در حقیقت، آمریکاییها به طور فزایندهای در زیستجهانهای جداگانه زندگی میکنند؛ آنها خود را به جوامع و مناطق با دیدگاههای مشابه قرمز و آبی طبقهبندی کردهاند. هر زیست جهانی تمایل دارد کانالهای تلویزیونی خود را تماشا کند، به ایستگاههای رادیویی و پادکستهای خود گوش فرا دهد و از وبسایتهای حزب مورد علاقه خود بازدید کند. اکنون این نگرش قرمز و آبی در انتخابات کنونی، به اوج تعارض و تقابل رسیده است.
با اینکه بایدن به عنوان رئیسجمهور منتخب در رسانههای معتبر آمریکایی اعلام شده است اما میلیونها طرفدار ترامپ همچون خود او، این نتیجه را نپذیرفته و به آن خدشه وارد کردهاند. او و تیم حقوقیاش، بایدن و دموکراتها را به تقلب در انتخابات بویژه در آرای پستی متهم میکنند. از این رو، به نظر میرسد بسیاری از طرفداران وی از پذیرش مشروعیت ریاستجمهوری بایدن به طور قطع خودداری خواهند کرد و کاملا محتمل است ترامپ هرگز شکست را نپذیرد، چه رسد به اینکه در مراسم تحلیف جانشین خود شرکت کند.
بر همین اساس، ادارات پلیس در سراسر آمریکا خود را برای مقابله با ناآرامیها آماده کردهاند و بانکها و ساختمانها در حال آمادهسازی و مقاومسازی برای دفاع در مقابل خشونت هستند. در اینجا سوال مهم آن است که چه تحولاتی در دوره ترامپ منجر به ایجاد این دوقطبی در جامعه آمریکا و چه بسا دو ملت شدن آمریکا شده است؟ آمریکای پس از ترامپ چگونه میشود؟ و آیا ساکن شدن بایدن در اتاق بیضی شکل کاخ سفید، این کشور را آرامتر میکند؟ برای پاسخ به این سوالات باید میراث ترامپ تحت عنوان مکتب و مسلک ترامپیسم را شرح دهیم.
* ترامپیسم؛ میراث ترامپ
میتوان به جرأت ادعا کرد دونالد ترامپ صرفا یک رئیسجمهور در میان 44 رئیسجمهور دیگر آمریکا نبوده است و با اینکه جزو معدود ساکنان کاخ سفید محسوب میشود که تکدورهای شده است اما اثرات حضور ۴ ساله وی در مسند ریاستجمهوری آمریکا بلندمدت و ماندگار خواهد بود.
انتخابات اخیر در حالی برگزار شد که نزدیک به 10 میلیون نفر در این کشور به کرونا مبتلا شده و250 هزار مورد مرگ ناشی از این بیماری رخ داده است. علاوه بر این، تابستان امسال آمریکا شاهد بزرگترین و وسیعترین اعتراضات ضد نژادپرستی در چند دهه اخیر بود که همه تحلیلگران را بر آن داشت نسبت به کاهش محبوبیت ترامپ تردید نکنند. با اینکه ترامپ به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا انتخاب نشده است اما هم نسبت به دوره قبلی خود و هم نسبت به هر نامزد دیگری در تاریخ انتخابات ایالات متحده (پس از جو بایدن) رای بیشتری به دست آورده است. بر این اساس شکست ترامپ در برابر بایدن در چنین انتخاباتی نشان میدهد بهرغم داشتن کارنامه اقتصادی موفق، او به خاطر سوءمدیریت در کنترل کرونا و ناآرامیهای داخلی، نتیجه انتخابات را به رقیب واگذار کرده است. اتفاقی که نشان میدهد دیگر تقسیمبندی جامعه آمریکا لزوما در مسائل اقتصادی نیست و مردم از همه طبقات به هر دو نامزد رأی دادهاند. در حقیقت الگوی رأیدهی در جامعه آمریکایی تحت تاثیر آنچه از آن به ترامپیسم یاد میکنند، تغییر جدی کرده است.
نکته جالب دیگری که در انتخابات 2020 به چشم میخورد، میزان رای مثبت و منفی به ترامپ است؛ طبق ارزیابی خبرگزاری آسوشیتدپرس، بیش از 70 درصد رایدهندگان به ترامپ گفتهاند به خاطر جذابیت ترامپ به وی رای دادهاند و تنها 40 درصد از رایدهندگان به بایدن گفتهاند به خاطر جذابیت بایدن او را برگزیدهاند. در واقع 60 درصد از رایدهندگان به بایدن نه برای انتخاب بایدن، بلکه تنها برای انتخاب نشدن ترامپ در انتخابات شرکت کردهاند که بسیار قابل توجه است. این مساله بیش از هر چیز بیانگر قدرت جاذبه و دافعه قوی ترامپ است که تحت تأثیر آن جامعه آمریکایی نیز به ۲ بخش تقسیم شده است.
بدین ترتیب، ترامپ همچنان صدای پرنفوذی در جامعه آمریکا خواهد بود، بویژه اگر بتواند خود را در منظر افکار عمومی حفظ کند؛ امری که با تدابیری مانند تاسیس کانال تلویزیونی در دستور کار او قرار دارد و یقینا با مقاومت مخالفان او نیز مواجه خواهد شد. در حقیقت، حتی اگر ترامپ فرصت کاندیداتوری مجدد در انتخابات را نیابد، ترامپیسم- پوپولیسم مدرن آمریکایی- به عنوان یک نیروی قدرتمند در جامعه آمریکایی به حیات و تاثیرگذاری خود ادامه خواهد داد.
بایدن با درک این تهدید بزرگ، در تلاش است این دودستگی را از بین برده و خود را رئیسجمهور همه مردم آمریکا بخواند اما باید دید میتواند اقدامات ۴ ساله ترامپ را که آتش زیرخاکستر اختلافات و چندرنگیهای جامعه آمریکا را شعلهور کرده است از میان بردارد یا نه. قلدری و یکجانبهگرایی در روابط بینالملل، بیرون آمدن از بسیاری از تعهدات بینالمللی و جهانی همچون پیمان پاریس، برجام و اخیرا سازمان جهانی بهداشت، نگاه تقابلجویانه نژادی با سیاهان، تنش گسترده با دموکراتها و حتی برخی جمهوریخواهان، ممانعت از ورود مهاجران و موارد فراوانی از این دست، میراث ترامپ برای دولت بایدن و جامعه آمریکاست که دستکم نیمی از آمریکاییها خواهان ادامه آن هستند. به نظر میرسد دیر یا زود، ترامپ تسلیم نتیجه انتخابات خواهد شد اما ترامپیسم به عنوان یک مکتب فکری و سلوک سیاستورزی به این زودی از میان نخواهد رفت.
به نظر میرسد ماحصل این انتخابات فارغ از نتیجه قطعی آن، ایجاد ۲ ملت دور از هم در یک کشور باشد؛ پدیدهای که قطعا صفحه جدیدی را در زیست جهان آمریکا رقم خواهد زد، حکمرانی این کشور را با چالش جدی مواجه میکند و تصویر و برند جذاب یانکیها را که سالیان متمادی در اذهان جهانیان نقش بسته بود، نقش بر آب خواهد کرد.
* پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)