سیدحامد سیدقربانی: ظهر دیروز سهامداران متضرر بازار سرمایه در اعتراض به اقدامات اشتباه دولت که منجر به ریزش ممتد بورس در ۴ ماه گذشته شده است، مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار تهران تجمع کردند. اگر چه کسانی که وارد بازار سرمایه میشوند ریسکهای آن را نیز باید بپذیرند اما برخی تصمیمات غلط دولت نظیر تشویق مردم به سرمایهگذاری در بورس و بیمهگری آن موجب شده سهامداران از دولت انتظار داشته باشند از بورس حمایت کند. دولت که برای خروج از بحران افزایش حجم سپردههای بانکی به بازار سرمایه روی آورد، از این ظرفیت هم نتوانست بدرستی استفاده کند و خود این بازار را هم به یک بحران تبدیل کرد. همچنین اقدامات غیرکارشناسی و اشتباه دولت نظیر ممنوعیت فروش سهمی که در همان روز خریده شده، اختلاف بین وزیر نفت و وزیر اقتصاد بر سر عرضه دارا دوم، مجوز فروش سنگین سهام عدالت و کاهش نسبت سرمایهگذاری در صندوقهای با درآمد ثابت که به تشدید این ریزش کمک کرده، موجبات اعتراض سهامداران را فراهم کرده است. دردآور آنکه دولت و سازمان بورس قصد اصلاح این روند پراشتباه را ندارند و همچنان با تصویب مصوبههایی چون «احراز هویت دو عاملی برای ورود به سامانه معاملات آنلاین» به مشکلات این بازار دامن میزنند.
به گزارش «وطن امروز»، با ورود به چهارمین ماه ریزش بورس، ظهر دیروز برخی سهامداران متضرر بازار سرمایه با تجمع مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، خواستار پاسخگویی مسؤولان این سازمان درباره روند نزولی این بازار شدند. این دومین حضور خیابانی سهامداران در اعتراض به وضعیت نزولی بورس در یک ماه اخیر است. 15 روز پیش نیز سهامداران با شنیدن خبر حضور رئیس سازمان بورس در مجلس شورای اسلامی، با حضور مقابل ساختمان مجلس، خواستار رسیدگی مسؤولان به شرایط نزولی بازار سرمایه شدند. 19 مردادماه امسال بود که شاخص کل بورس، پس از یک دوره صعود بیسابقه، وارد روند نزولی شد و این روند کماکان ادامه دارد.
* سقوط ممتد
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران که تا چند ماه قبل رکوردهای صعود خود را یکی پس از دیگری میشکست و بر قله ۲ میلیون و 100 هزار واحدی قرار گرفته بود، با سقوط شدید و طولانیاش، 42 درصد از رشد قبلی خود را از سهامداران پس گرفت. این شاخص، در پایان معاملات دیروز نیز 25 هزار و 369 واحد دیگر کاهش یافت و به رقم یک میلیون و 215 هزار و 156 واحد رسید. همچنین شاخص کل بورس با معیار هموزن نیز با کاهش 2 هزار و 796 واحدی، به رقم 366 هزار و 78 واحد رسید. کاهش این شاخص که معیار دقیقتری برای توصیف کلیت بازار است، نشانگر پوشاندن پیراهن خونین بر تن نزار این بازار است. در جریان معاملات دیروز، معاملهگران بیش از 9/7 میلیارد سهام حقتقدم و اوراق مالی در قالب 683 هزار نوبت معامله و به ارزش 5 هزار و 995 میلیارد تومان دادوستد کردند. اگر ارزش معاملات فرابورس که امروز به 4 هزار و 75 میلیارد تومان رسید را درنظر بگیریم، معاملهگران دیروز در بورس و فرابورس بیش از 10 هزار و 72 میلیارد تومان داد و ستد کردند. با اتمام زمان معاملات و بسته شدن بازار، ارزش بازار در بورس تهران به رقم 4 میلیون و 618 هزار میلیارد تومان رسید.
* دولت در قبال ریزش بورس مسؤول است؟
کارشناسان بازار سرمایه جمله معروفی دارند که میگوید اصلاح بازار، جزئی از ذات آن است. این جمله به این معنی است که اصلاح، ریزش یا سقوط، بخشی از بازار است و نباید کسی را به خاطر آن مقصر بدانیم و سرزنش کنیم. اکثر فعالان بازار سرمایه نیز به این جمله کاملا اعتقاد داشتند تا اینکه دولت با تغییر سیاستهای اقتصادی خود، مسیر بازار سرمایه را وارد فصل تازهای کرد. دولت که از سال 93 تا 97 با سیاست افزایش نرخ بهره بانکی برای مهار تورم، 89 درصد از نقدینگی موجود در جامعه را در بانکها حبس کرده بود، دیگر توان پرداخت سودهای موهوم به این حسابها را نداشت و عملا به دنبال راهحلی برای خروج از این بحران بود؛ بحرانی که از یک سو موجب ایجاد رکود شدید در جامعه شده بود و از سوی دیگر با پرداخت سودهای موهومی، منجر به افزایش نقدینگی بدون پشتوانه و ایجاد تورمهای سنگین میشد. دولت میدانست برای خروج از این بحران، باید به سمت کاهش نرخ بهره بانکی برود اما این اقدام مساوی بود با خروج بخش زیادی از نقدینگی محبوس در بانکها. همچنین با توجه به فراهم نکردن زمینههای هدایت نقدینگی به سمت تولید در سالهای قبل، خروج این سرمایهها از بانک به معنی ورود آنها به بازارهایی مثل ارز، طلا، خودرو و مسکن بود. به همین خاطر تیم اقتصادی دولت، راه خروج از این بحران را در ورود این سرمایهها به بورس یافت؛ راهحلی که در نگاه اول بسیار جذاب به نظر میرسید و بازار سرمایه را در نقش جاذب نقدینگی معرفی میکرد. پس از آن مسؤولان دولتی پای کار آمدند و با تبلیغ بورس و تشویق مردم به سرمایهگذاری در آن، سیل نقدینگی را نهتنها از سپردههای بانکی، بلکه از سایر بازارها هم به بازار سرمایه هدایت کردند. در ادامه دولت با تشویقها و حمایتهای لفظی نقش بیمهگر بورس را پیدا کرد و پس از آن مردمی که سرمایههای خود را با تشویق دولت به بورس آورده بودند، دولت را متضمن سرمایه خود دانستند. حالا دیگر ریسک، جزئی از بازار نبود و دولت با حمایتهای مستقیمی که از آن انجام داد، عملا ضمانت ریسکهای بورس را پذیرفت.