زهره فلاحزاده: سرانجام روز دوشنبه پنجره نقل و انتقالات استقلال باز شد تا آبیها با وقفه ایجادشده بابت بازیهای تیم ملی، بتوانند با خیال آسوده قرارداد بازیکنان جدیدشان را ثبت کنند.
البته اینکه چرا مدیران قبلی در پرداخت بدهی وینفرد شفر، مربی ۲ فصل گذشته استقلال غفلت کرده بودند سوالی است که هیچ زمانی پاسخی به آن داده نشد و سایه این مدیران هیچگاه در این شرایط بحرانی دیده هم نشد به طوری که گویی هیچ تقصیری گردنشان نیست و قیافه حق به جانب میگیرند که ما همیشه به استقلال خدمت کردهایم؛ خدمتی که معلوم نیست چرا با وجود آن وضعیت این باشگاه همیشه بحرانی است و مقصر این همه بدهیهای تلنبار شده چه کسی است؟
مدیرانی که خواه یک سال، ۲ سال یا ۵ ماه در این تیم روی صندلی مدیریت نشستهاند و به جای آنکه به فکر بهتر کردن شرایط بد تیم باشند، به دنبال محبوبیت و زیادتر شدن عکسهایشان در گوگل هستند.
همان روزی که وینفرد شفر به گفته علی خطیر، معاون وقت باشگاه اخراج شد تا نکند نتیجه بگیرد و بماند و همان روزی که مربی آلمانی به تمرین راه داده نشد، باید معاون و مدیر عامل استقلال میدانستند شکایتی
در راه خواهد بود اما آنها با خیالی آسوده به دنبال مربی خارجی جدید بودند. شفر به بنییاس امارات رفت اما از شکایتش از استقلال نگذشت. او استقلال را مجبور به پرداخت ۵۹۲ هزار دلار به اضافه ۲۵ هزار فرانک کرد تا سرانجام پروندهاش در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ مختومه و پنجره نقل و انتقالات استقلال باز شود.
نکته قابل توجه اما درباره دوره مدیریت خطیر و فتحی در استقلال این است که شفر رفت تا استراماچونی، مربی ایتالیایی بیاید؛ مربیای که ۵ ماه بیشتر در این باشگاه دوام نیاورد و حالا همان مربی با توجه به بندهایی که به اجبار در قراردادش گنجانده شد، به دنبال شکایت است. یعنی مدیرانی که شفر را رد کردند تا استراماچونی را بیاورند، به تنهایی مقصر ۲ پرونده سنگین شکایت هستند.
آیا از آنها خبری هست؟ آیا پاسخگوی این همه بدهیای که بر جا گذاشتهاند، هستند؟
چطور میشود خانهای را ویران کنی اما بدون محاکمه شدن، بگذاری و بروی؟
به هر حال پنجره استقلال باز شد. مدیران استقلال پس از برکناری احمد سعادتمند، در این مدت ۴۰ روزه، ۳۱۵ هزار دلار به دیاباته، ۵۰ هزار دلار به میلیچ، ۵۳ هزار یورو به محمد نادری، ۵۹۲ هزار دلار به اضافه ۲۵ هزار فرانک به شفر، ۱۴۲ هزار دلار به باشگاه پاختاکور، ۹۴ هزار دلار به جپاروف و ۱۵ میلیارد تومان به طلبکاران داخلی پرداخت کردند؛ پرداخت رقمی حدود ۴۰ میلیارد تومان که میتواند در تاریخ باشگاهی که همیشه با بدهیهای سنگین روبهرو بوده، بیسابقه باشد.
درست است باید سریعتر از اینها بدهیها پرداخت میشد و نباید استقلال کارش به اینجا کشیده میشد که پنجرهاش بسته باشد و در لیگ قهرمانان و هفته اول لیگ بیستم مجوز استفاده از بازیکنان جدیدش را نداشته باشد اما باید این را هم گفت که پرداخت بدهیهای سرسامآور در این مدت کوتاه با توجه به تحریمهای بانکی علیه ایران، کار آسانی هم نبوده است.
قطعا بدهیهای دیگری از راه خواهد رسید و استقلال باز هم جریمه خواهد شد اما بهتر است مدیران آبیها این بار با برنامهریزی دقیق و تهیه بهموقع پول طلبکاران به فکر پرداختها باشند تا باز هم تجربه تلخ بسته ماندن پنجره نقل و انتقالات آبیها تکرار نشود.
حالا استقلال با پرداخت این بدهیها و باز شدن پنجره نقل و انتقالاتش با توجه به شرایط خوبی که در هفته اول لیگ هم داشت، میتواند به عنوان مدعی اصلی به کار خود ادامه دهد، البته به شرطی که مثل فصول گذشته از درون فرونپاشد. اعضای تیم و هوادارانش یک بار هم که شده باور کنند میتوانند با اتحاد به معنای واقعی جشن قهرمانی در پایان فصل بگیرند؛ استقلالی که 8 سال رنگ قهرمانی در لیگ برتر را ندیده و هوادارانش کاسه صبرشان لبریز شده است. آنها جام میخواهند و رقم زدن خاطره خوش پس از سالها ناکامی.