در گفتوگوی ساعت شش با وزیر راه
موضوع بحث بود وفور فرودگاه
میگفت آن جناب و ز مردم گلایه داشت:
حیف است زیرساخت بماند چنین تباه
از بهر استفاده از این بستر عظیم
طرحی خطور کرده به مغزم علیالصباح
هم جاذبهست و فال و تماشا و هم سفر
هم اشتغال دارد و هم رونق و رفاه!
با طرح تاکسی هوایی من شود
در آسمان بساط مسافرکشی به راه
باید مشارکت بنمایید توی طرح
مردم، که زودتر بشود طرح افتتاح
طیارههای شخصی خود را بیاورید
هر کس نیاورد به سرش میرود کلاه!!!
دارم سوالی از تو و از طرحت ای وزیر
حتما نمودهاید به آینده هم نگاه
آیا میان راه برای مسافران
دارید در نظر دو سه جا دوره.. المیاه؟!!!!
آیا فقط مسافر دربست میبریم؟!!
یا اینکه میکنیم توقف در ایستگاه؟!!!
یا مشتبه شده است به تو وضع مردمان
یا آمدی به داخل این کشور اشتباه!!!
ما که اسیر نرخ طیوریم ای وزیر
طیارهمان کجاست؟ برادر مکن مزاح
ما را به آسمان و به ماهش چه کار چون
زیر فشار رونقتانیم پا به ماه!!!!
. . . . . . . . . . .
یا رب مکررا ادبم نقض میشود
پس میبرم ز نقض مکرر به تو پناه