ثمانه اکوان: مطبوعات آمریکایی برکناری مارک اسپر، وزیر دفاع این کشور توسط دونالد ترامپ را در روزهای محدود باقیمانده از دوران ریاستجمهوریاش، با اتفاقات رخ داده در سال 1937 برای ژوزف استالین مقایسه میکنند. در این سال استالین تصمیم گرفت تعدادی از منصوبان خود در وزارت دفاع شوروی سابق را از کار برکنار کند. او مدیران ارشد و افسرانی که خواهان شکل گرفتن برخی اقدامات اصلاحی در وزارت دفاع این کشور بودند را از کار برکنار کرد. او به تبعات احتمالی این کار توجهی نکرد و پاکسازی وزارت دفاع را با قاطعیت به انجام رساند. تنها در طول ۲ سال بعد از این اقدام، اتحاد جماهیر شوروی تقریبا جنگ خود با فنلاند را که به جنگ زمستان معروف شده بود باخت و یک سال بعد نیز شکستهای سنگینی از ارتش هیتلر خورد. پاکسازیهای ترامپ در وزارت دفاع این کشور از نگاه رسانههای آمریکایی چیزی شبیه اقدامات استالین در سال 1937 است. رسانههای دموکرات و نزدیکان بایدن که این روزها در تلاش هستند به گزارشهای امنیتی در کاخ سفید دست پیدا کنند و دولت ترامپ هیچ همکاریای با آنها انجام نمیدهد، هنوز هم درباره دلایل این اقدامات تردیدهای زیادی دارند. برخی از رسانهها در ابتدای امر اعلام کردند ترامپ قصد دارد برای منحرف کردن اذهان عمومی از مساله پیروزی بایدن و همچنین تحتالشعاع قرار دادن عملکرد دولت آینده این کشور و شروع این دولت با ادامه جنگی که دولت ترامپ برایش به عنوان میراث باقی میگذارد، جنگ جدیدی را در خاورمیانه به راه اندازد و به احتمال زیاد مراکز مهمی را در ایران هدف قرار میدهد. بعد از مدتی اما مشخص شد تغییرات در پنتاگون نه برای جنگ، بلکه برای خروج از جنگهای بیپایان آمریکا در منطقه است. ترامپ اعلام کرد نیروهای آمریکایی را از افغانستان بیرون میآورد. او پیش از این هم چنین طرحی داشت و بیان کرده بود اگر تا سال دوم دوران ریاستجمهوریام نتوانم به جنگهای قبلی پایان دهم و سربازان آمریکایی را به خانه بازگردانم، فرقی با دموکراتها که این جنگها را به راه انداختهاند، ندارم. او حالا در روزهای آخر فعالیتش در کاخ سفید به دنبال اجرایی کردن برنامههایی است که حضور مارک اسپر در وزارت دفاع اجازه انجام آنها را نمیداد. ماجرای نامه هشدارآمیز اسپر که باعث برکناریاش شد نیز به همین مساله بازمیگردد. او در نامهای به رهبران سنا و مجلس نمایندگان و همچنین دونالد ترامپ درباره خروج ناگهانی و بدون برنامهریزی نیروهای ارتش آمریکا از افغانستان و عراق هشدار داده و بیان کرده بود این کار افراطگرایی نظامی را در منطقه افزایش میدهد. فاش شدن این نامه و درز کردن آن به رسانهها، به کار اسپر به عنوان وزیر دفاع این کشور پایان داد اما داستان در همینجا خاتمه نیافت. روزنامه نیویورکتایمز از نزدیکترین روزنامهها به حزب دموکرات آمریکا باز هم در گزارشی تأکید کرد علت تغییرات در پنتاگون حمله به تأسیسات هستهای ایران بوده است و ترامپ حدود ۲ هفته پیش جلسهای برای شنیدن آخرین اخبار اطلاعاتی و راهکارها برای حمله به ایران داشته است. این در حالی بود که رسانههای دیگر همین جبهه از دلایل دیگری مانند مسائل داخلی صحبت میکردند و اصلا از چنین جلسهای خبر نداشتند. در نهایت پایگاه خبری هیل وابسته به کنگره ایالات متحده دلیل اصلی این برکناری را خروج نیروهای آمریکایی از عراق، افغانستان و سومالی عنوان کرده و در نهایت بیان کرد اسپر از همان روزهای ابتدای شکلگیری اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا در واقع روی لایهای از یخ نازک قدم برمیداشت، زیرا هرگز با درخواست رئیسجمهور آمریکا مبنی بر گسیل نیروهای نظامی به شهرهای مختلف این کشور برای سرکوب معترضان موافقت نکرد. این پایگاه خبری همچنین بیان کرده است که اسپر در همان زمان که دونالد ترامپ در اوج اعتراضات به همراه مقامات امنیتی و دفاعی و مسؤولان پلیس از کاخ سفید تا کلیسای نزدیک کاخ را پیاده طی کرد و کتاب مقدسی را در دست گرفت که هرگز آن را در طول عمرش باز نکرده بود، از اینکه با ترامپ در این مسیر قدم زده بود، اظهار پشیمانی میکرد. باقی اخراجیان وزارت دفاع و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی نیز ظاهرا هر کدام اقداماتی انجام داده بودند که موردنظر ترامپ نبود و اخراج شدنشان امری طبیعی بهنظر میرسید. یکی از آنها بارها از طرف ترامپ مورد انتقاد قرار گرفته بود که چرا به صورت علنی و قوی درباره دخالت نکردن روسیه در انتخابات سال 2016 اقدامی نکرده است و دیگران نیز هر کدام به دلایلی که بیشتر به مسائل داخلی آمریکا مربوط بود تا مسائل دفاعی و امنیتی، از کار برکنار شدند. گمانهزنی دیگری نیز در این باره وجود دارد و آن تلاش ترامپ برای خالی کردن پنتاگون از افراد با سابقه کار طولانی در این وزارتخانه است تا دولت بایدن را در چند ماه ابتدایی فعالیتش با مشکلات عدیده دفاعی روبهرو کند. او حالا کسانی را در بدنه مدیریتی پنتاگون گذاشته است که هنوز به طرز کار آن و مسؤولیتهای اجراییشان آگاهی کامل ندارند و در طول چند ماه ابتدایی دولت بایدن، این افراد یا افرادی که قرار است جایگزین آنها شوند باید در ابتدای امر با مسائل اداری و دفتری آشنا شوند و با سیاستگذارانی روبهرو شوند که هیچ شناختی از ماهیت پروژههای دفاعی پنتاگون ندارند.
* نگاه به 2024
نکته دیگری که رسانههای آمریکایی کمتر به آن اشاره کردهاند و به احتمال زیاد نقش بسیار مهمی در تغییرات ایجادشده در پنتاگون دارد، تلاش ترامپ برای عمل به وعدههای انتخاباتیاش در راستای بازگشت به عرصه سیاست در سال 2024 است. او پیش از این اعلام کرده بود ممکن است در صورت پیروزی قطعی بایدن برای سال 2024 دوباره به عنوان نامزد جمهوریخواهان به عرصه رقابتهای انتخاباتی بازگردد. او حالا سعی دارد با بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از کشورهایی نظیر عراق و افغانستان یا حتی سوریه، به وعده انتخاباتی خود عمل کند. او در این راستا هدف دیگری را نیز از این اقدام دارد که در صورت عملی شدن بشدت میتواند روی سبد رأی او در انتخابات آتی تأثیر بگذارد. اگر ترامپ در طول روزهای باقیمانده از عمر ریاستجمهوریاش دستور خروج نیروهای آمریکایی از این کشورها را بدهد و به جنگهای آمریکا در منطقه خاورمیانه پایان دهد، بایدن مجبور است بر اساس دکترین دفاعی حزب دموکرات، دستور به بازگشت این نیروها به کشورهای مطرح شده بدهد. در این صورت در رقابتهای انتخاباتی سال 2024، این کار به مهمترین نقطه ضعف بایدن در برابر ترامپ تبدیل خواهد شد و رئیسجمهوری که به جنگهای بیپایان آمریکا پایان داده است، در مقابل رئیسجمهوری قرار میگیرد که بعد از پایان یافتن آنها، دوباره جنگ را با ارسال نیروهای بیشتر به منطقه آغاز کرده است! این مساله از جهت دیگری نیز دولت بایدن را در خطر قرار میدهد و آن امکان شعلهور شدن دوباره احساسات ضدآمریکایی مردم این کشورها و مقابلههای نظامی با نیروهایی است که بتازگی و با دستور بایدن به این کشورها سرازیر شدهاند. به عنوان مثال در شرایطی که آمریکا از افغانستان بیرون بیاید و بخش مهمی از نیروهای خود را از این کشور خارج کند، مطمئنا طالبان قدرت بیشتری در این کشور میگیرد اما اگر نیروهای آمریکایی بعد از چند ماه دوباره به این کشور بازگردند، باید در انتظار چه اقدامی از سوی نیروهای طالبان یا مردم عادی در افغانستان باشیم جز مخالفت و اعتراض به این اقدام یا راه افتادن درگیریهای نظامی با نیروهای آمریکایی؟
رسیدن به این هدف در دولت ترامپ، مستلزم این مسأله است که هم فرماندهان و مدیران ردهبالای پنتاگون و هم بدنه وزارت دفاع با این تصمیمات موافق باشند. در غیر این صورت آنطور که یکی از تحلیلگران اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل آمریکا بیان کرده است، ممکن است این کار با مخالفت بدنه پنتاگون سالها به طول بینجامد. زمان جنگ اول جهانی نیز برخی پیشبینی میکردند جنگ تا کریسمس سال 1914 پایان یابد اما درگیریها تا ۴ سال آینده نیز ادامه یافت. ترامپ نیز پیشبینی کرده است نیروهای آمریکایی تا کریسمس سال 2021 یعنی چند هفته دیگر، به خانههایشان بازمیگردند اما ممکن است با مخالفت بدنه پنتاگون با این اقدام، مدیران دفاعی آمریکا اقدامات در راستای خروج نیروها از افغانستان، عراق یا سومالی را تا ماهها طول دهند. دقیقا به همین علت است که بعد از برکناری مارک اسپر، ترامپ مدیران دیگر وزارت دفاع را نیز تغییر داد تا مانع این نوع وقتکشیها در پنتاگون شود.
رسانههای دموکرات حالا از واژه «پنتاگونیهای خوب» برای برکنارشدهها و «پنتاگونیهای بد» برای مدیران جدید این وزارتخانه یاد میکنند اما باید دید آیا همین پنتاگونیهای بد میتوانند به ریاستجمهوری دوباره ترامپ در سال 2024 کمک کنند؟