محمدمهدی تقوی: آخرین نمایش قدرت رهبر کرملین چون گذشته هوشمندانه، حسابشده، تاثیرگذار و در عین حال غافلگیرکننده بود و از آنجا که عامدانه توسط رسانههای زنجیرهای غربی مسکوت گذاشته شد، در این 10 روز کمتر روزنامهنگاری در نکات بارزی که در آن وجود داشت دقیق شد؛ حال آنکه در تارنماهای تخصصی، حمله پوتین به آمریکایی که مشغول زورآزمایی داخلی بایدن/ ترامپ بود؛ آن هم در منطقه قفقاز را به مثابه یک سلاح نرم نامتعارف دانستهاند.
«ولادیمیر پوتین» این بار ارمنستانی را تنبیه کرد که نخستوزیر ناقصالعقل غربگرایش- مانند برخی غربزدههای ما- به آمریکا اعتماد و سعی کرد با کشاندن پای واشنگتن به قفقاز، عرصه را بر همسایه روس خود تنگ کند! در واقع تزار قرن 21 با همان «سلاح نرم» همیشگیاش، سنگینترین جنگ ۳ دهه اخیر آذریها و ارامنه را پایان داد و هم ارمنستان و هم آمریکا را که قصد داشت حوزه نفوذی در جنوب روسیه برای خود دست و پا کند، ناکام گذاشت و خود نیز با اعزام 2هزار افسر و سرباز روس حافظ صلح، سالها امنیت خود را بیمه کرد! پوتین نه تنها برای چندمین مرتبه، بیداری دوباره خرس روس از خواب «پسافروپاشی» بلوک شرق را اعلام کرد بلکه مخاطبان غربی خود را هم از خواب و خیال جهان تکقطبی درآورد.
او در نقش همهکاره روسها در 20 سال اخیر تا بدان جا پیش رفته که به طور تلویحی، احیای دوباره قدرت اتحاد شوروی در کالبد فدراسیون روسیه را نوید میدهد. وی با آتشبس اخیر، بدون تعارف و رسما قلمرو آمریکا و ناتو را معین کرد و چون الحاق کریمه و آبخازیا به خاک روسیه، یک بار دیگر یک کیش حسابی به آمریکا داد! بدین معنا که آمریکا دیگر در موقعیت استثنایی کیش و مات دیگر بازیگران عرصه بینالملل نیست و وقتش رسیده در شطرنج قدرت، موضع دفاعی بگیرد.
برای باوراندن احیای جهان چندقطبی، او بهترین میدان را انتخاب کرده بود: قفقاز!
پوتین با رویکرد قطببندی در مقابل آمریکا، حتی وقت خود را صرف ورود به جنگ ارمنستان ـ آذربایجان نکرد و یکراست آتشبس مدنظر خویش را اعمال کرد!
رئیسجمهور روسیه و وزیر خارجه کاربلدش، «سرگئی لاوروف» با ورود دقیق و پیروزی در یک پرونده دیگر، باز هم از تحقیری که غرب در همه سالهای پس از فروپاشی بر روسها روا داشته بود، انتقام گرفتند!