دکتر مهدی بشارتدهسلوطی*: اقتصاد کشور در حال حاضر با چالشها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. یکی از چالشهای جدی که اقتصاد ایران را در سالهای اخیر درگیر کرده و برای کشور مسألهساز شده و بیش از هر چیز بخش تولید داخلی را تحت تأثیر خود قرار داده، نگاه دولت و مسؤولان برای گرهگشایی از مشکلات اقتصادی کشور به بیرون است به طوری که برخی دولتمردان گلوگاه حل مشکلات کشور را در کمک گرفتن از برخی کشورها و مذاکره با کشورهای خارجی میدانند.
نمونه بارز این نگاه، مذاکرات برجام است. این مذاکرات با وجود به نتیجه رسیدن و حاصل شدن توافق، عایدی خاصی برای اقتصاد بویژه بخش تولید نداشت و اکنون میبینیم با تشدید تحریمها این توافق به طور کامل بیخاصیت شده است.
یک- دولتمردان در حالی چشمانتظار گرهگشایی از اقتصاد در خارج از کشور هستند که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که نقشه راه اقتصاد کشور را بخوبی نمایان کرده، بر روی زمین مانده است. این در حالی است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب در سالهای گذشته به شیوههای مختلف و تحت عناوینی چون تولید کالای داخلی و رونق تولید، نسبت به اجرای این سیاستها تذکر دادهاند.
به نظر میرسد مسؤولان آگاه نیستند کشورهایی که امروز جزو کشورهای توسعهیافته یا قدرتهای برتر اقتصادی شناخته شده و فعالیت میکنند، روزی سیاستهای مشابه اقتصاد مقاومتی را در دستور کار خود قرار دادهاند. اقتصاد مقاومتی یک محور اصلی دارد که همان تولید داخل است و کشورهای پیشرفته امروز نیز، در گذشته پیش از هر چیز به تولید داخل رونق بخشیدهاند تا امروز بتوانند مدعی اقتصاد در دنیا باشند.
دو- برخلاف باور بسیاری از افراد، اینگونه نیست که سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای نخستینبار در ایران تدوین شده باشد بلکه همواره در بسیاری از کشورهای دنیا مانند چین، ژاپن، آلمان و آمریکا در حال اجرا بوده است و رهبر بزرگوار انقلاب برای این سیاستها در ایران عنوان «اقتصاد مقاومتی» را برگزیدند. توجه به تولید داخل به قدری مهم است که در آمریکا روزی برای توجه به تولید داخل در نظر گرفتهاند.
سه- واقعیت آن است که گره زدن حل مسائل اقتصادی و معیشتی به روابط خارجی، اشتباه محض است و به جای آن برای حل مشکلات، باید به رفع موانع تولید در داخل کشور بپردازیم. مهمترین موانع رونق تولید قاچاق و واردات است که باید به آنها توجه ویژه کرد.
برای رفع این ۲ مانع باید سیاستگذاری مناسبی اعمال شود که این مساله در حیطه وظایف مجلس است که باید برای مقابله با آن قانونگذاری کند اما مجالس ما تاکنون در این زمینه خوب عمل نکردهاند. از طرف دیگر دولت که وظیفه بخش اجرایی را برعهده دارد، نیز اهتمامی برای مقابله جدی با قاچاق و واردات بیرویه ندارد.
همانگونه که گفته شد امید واهی به بیرون از کشور برای تولید همچون زهر است. این تفکر باعث شد مسؤولان امکانات داخلی برای رفع مشکلات اقتصادی را نادیده گرفته و اینگونه تلقی شود که گرههای اقتصادی کشور تنها با همکاری با شرکای خارجی حل میشود، در حالی که چنین نیست.
از طرف دیگر وابستگی به نرخ دلار در اقتصاد باعث شده است با نوسانات قیمت آن، کشور با مشکل مواجه شود؛ از طرف دیگر آمریکا نیز از این مساله به عنوان یک اهرم برای فشار به کشور استفاده میکند، در حالی که واضح است در شرایط تحریمی، ما هیچ مبادله تجاری با آمریکا نداریم و میتوانیم مبادلات خود با سایر کشورها را با واحد پولی آن کشورها انجام دهیم.
در آخر باید گفت نگاه به بیرون برای حل مشکلات کشور در دولت فعلی در تمام دولتهای پس از انقلاب بیسابقه بوده است. دولت فعلی سرنوشت اقتصاد را به خارج از کشور و برجام گره زده و محصول این تفکر معطل ماندن کشور و تعطیل کردن اقتصاد معمولی و بومی کشور در دولت اول و دوم آقای روحانی است.
* کارشناس ارشد اقتصاد