پیش از این بارها کارشناسان و رسانهها درباره ارتباط بازرسان آژانس با سرویسهای جاسوسی هشدار داده بودند، حتی برخی مقامات دولتی از جمله بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی صراحتا به این مساله اشاره کردهاند. در گزارش واشنگتنپست درباره محسن فخریزاده نکته مهمی وجود دارد و آن نقش کارکنان سازمان بینالمللی انرژی اتمی ( IAEA) در ارائه اطلاعات مربوط به وی به سرویسهای جاسوسی است. در این گزارش که سال 2008 منتشر شده، آمده است: کارکنان سازمان بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به خبرنگار واشنگتنپست گفتهاند آنها چندین بار از محسن فخریزاده برای صرف چای و صحبت درباره برنامه اتمی دعوت به عمل آوردهاند اما طی ۲ سال گذشته این دعوتها همه رد شده است. نکته حائز اهمیت اینکه در سالهای گذشته بویژه پس از توافق هستهای موسوم به برجام، حجم بازرسیهای آژانس به طور فزایندهای افزایش پیدا کرد به طوری که طبق گفته محمدجواد ظریف، 92 درصد فعالیتهای بازرسی آژانس مختص ایران است. این بازرسیها بر اساس یکی از تعهدات مهم ایران در برجام، یعنی اجرای پروتکل الحاقی انجام میپذیرد.
آژانس بر اساس ادعاهایی که رژیم صهیونیستی بر مبنای آرشیو هستهای ربوده شده از ایران مطرح کرده بود، درخواست بازرسی از ۲ سایت ایران را داد. جمهوری اسلامی ایران شهریور امسال درخواست این نهاد را پذیرفت و اجازه دسترسی به این ۲ سایت را داد. این بازرسیها باعث اشراف اطلاعاتی کامل طرفهای غربی شده است. به همین دلیل بازرسیها برای آنان بسیار مهم بوده و به دنبال حفظ و توسعه دسترسیها هستند. تاکنون ایران ضربههای زیادی از درز اطلاعات محرمانه گزارشهای آژانس از تاسیسات هستهای ایران خورده است. یکی از این ضربههای امنیتی، خرابکاری در سایت نطنز بود که هزینه بسیار زیادی به صنعت هستهای کشور تحمیل کرد.
با وجود سوءاستفادههایی که از دسترسی آژانس شده است اما اظهارات مقامات دولتی و بیانیه مشترک «سازمان انرژی اتمی- آژانس بینالمللی انرژی اتمی» نشان میدهد دولت همچنان این دسترسیها را امتیازی برای ایران قلمداد میکند و در پی ارتقای همکاری با آژانس است.
در همین راستا یوکیا آمانو، مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر تیرماه سال 94 به ایران از مقامات ایرانی خواسته بود اجازه مصاحبه با 25 دانشمند هستهای را بدهند. در صدر لیست درخواستی آمانو مصاحبه با نام محسن فخریزادهمهابادی قرار داشت. هر چند در جریان آن سفر این مصاحبه صورت نگرفت اما گفته میشود در سالهای اخیر اجازه دسترسی مقامات و بازرسان آژانس به برخی دانشمندان از جمله محسن فخریزاده داده شده است.
از سوی دیگر این ادراک در طرف آمریکایی ایجاد شده است که دولت ایران منتظر آغاز به کار بایدن است و به همین دلیل از هر گونه چالشی با آمریکا خودداری میکند و در برابر اقدامات آمریکا واکنشی نشان نخواهد داد.
در همین زمینه گروه بینالمللی بحران از یک مقام ایرانی نقل قول کرده است: «ایران با امید به تغییر در دولت آمریکا، سعی خواهد کرد کاری نکند احتمال بازگشت دولت بعدی آمریکا به برجام را به خطر بیندازد». این گروه همچنین توصیه کرده است: «ایران باید اجازه دسترسیهای مورد درخواست آژانس را بدهد تا بحران به وجود آمده تشدید نشود. اگر ایران تصمیم بگیرد واکنش تندی به آمریکا نشان دهد، احتمالا اروپاییها نیز اقدامی متقابل نشان خواهند داد و همه اینها منجر به از بین رفتن بیشتر برجام و کاهش احتمال احیای آن در دولت بعدی آمریکا خواهد شد».
خبرگزاری رویترز نیز گزارشی تحت عنوان «به رغم تلاش آمریکا برای تحریم، ایران قصد دارد برجام را زنده نگه دارد» منتشر کرده است. برخی مواضع دولتمردان تاییدکننده این ادراک آمریکاست. به عنوان نمونه عراقچی 4 روز پس از انفجار نطنز گفت: «نباید اجازه دهیم آمریکا ایران را مجددا به عنوان یک تهدید امنیتی معرفی کند. هر حرکتی که ایران را در عرصه بینالمللی به عنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکاست. تحولات اخیر آمریکا وضعیت ترامپ را دشوار کرده و در چنین شرایطی هر اقدامی ممکن است، بنابراین نباید بهانهای به آمریکا بدهیم که ایران را به وجهالمصالحه رقابتهای انتخاباتی آمریکا تبدیل کند».
«مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری» نیز در گزارشی محرمانه پیشنهاد داده جمهوری اسلامی در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت تا مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا «صبر استراتژیک» کند و واکنشی نشان ندهد.
صبر استراتژیک اصطلاحی است که پس از خروج آمریکا از برجام و بیخاصیت شدن این توافق توسط غربگرایان داخلی استفاده میشود. معنای عملیاتی این راهبرد معرفی شده نیز به عدم اقدام متقابل در برابر آمریکا و اروپا و دوری از بازگشت کامل به فعالیتهای هستهای گذشته کشور بوده است. کارشناسان معتقدند این راهبرد منفعلانه حتی در زمان دولت اوباما و نقضهای مکرر برجام در تحریمهای آیسا و کاتسا و... وجود داشته است و اگر در همان زمان بر اساس برجام دولت ایران دست به اقدام متقابل و کاهش تعهدات و محدودیتهای هستهای میزد، نه تنها دونالد ترامپ خروج از برجام را اعلام نمیکرد که دشمنیها به این حد نمیرسید.
این ۲ مساله یعنی اشراف اطلاعاتی حاصل از بازرسیها و ادراک انفعال ایران باعث شده است اندیشکدهها و مراکز تصمیمساز آمریکایی صراحتا به دستگاههای اطلاعاتی غربی توصیه کنند در تاسیسات هستهای و نظامی ایران اقدام به خرابکاری کنند. برای مثال «مارک دوبوویتز» مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی(FDD) و «جیکوب نیجل» مشاور ارشد این نهاد در مقالهای در تاریخ 31 آگوست2020 (10شهریور99) تحت عنوان «مقابله با ایران قبل از انتخابات نوامبر» توصیههایی را مبنی بر خرابکاری و اخلال در تاسیسات هستهای، زیرساختهای موشکی و نظامی ایران به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و سایر کشورهای غربی انجام داده است. وی در توصیهای به سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غربی بیان میکند: «در حالی که آژانس انرژی اتمی وظیفه خود را دنبال میکند، سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده، اسرائیل و دیگر قدرتهای غربی باید به تلاشهای مخفیانه برای جلوگیری از برنامه هستهای غیرقانونی ایران و فعالیتهای هستهای ادامه دهند».
وی صراحتا عنوان میکند: «ایالات متحده، اسرائیل و دیگر دولتهایی که احتمالاً درگیر آن هستند باید به ضربه زدن به تاسیسات هستهای ایران، زیرساختهای موشکی و نظامی ایران و همچنین نیروهای ایرانی و نیابتی در منطقه ادامه دهند». دسترسیهای بیسابقه آژانس و انفعال دولت موجب تقویت گزینههای هزینهزا شده است. مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی به این ادراک رسیدهاند که دولت روحانی به دلیل حفظ نظم موجود و بهانه ندادن به ترامپ در روزهای پایانی دولتش، رفتاری از خود نشان نمیدهد که ایران بازیگر برهم زننده نظم موجود معرفی شود. به بیان دیگر دولت روحانی برای احیای دوباره سیاستش نیاز به گذشتن بیسر و صدا از وقایع چالشبرانگیز دارد. ماجرای حمله به تاسیسات نطنز نمونه آشکاری برای آزمایش رفتار دولت روحانی در برابر اقدام مستقیم علیه ایران است. همانگونه که گفته شد دولت روحانی در برابر این ماجرا سیاست انفعال یا صبر استراتژیک را برگزید و اینگونه این پیام منتقل شد که به بهای بازگشت به برجام، حرکتی خلاف خواسته کشورهای غربی به وقوع نمیپیوندد.