درباره پخش مستندهایی با موضوع کارآفرینی در رسانه ملی که میتواند جرقهای برای علاقهمندان به «جهش تولید» باشد
گروه فرهنگ و هنر: پول ندارم، تجربه ندارم، سابقه کار ندارم و... اینها فقط تعدادی از موضوعاتی است که معمولا در گپ و گفت با یک جوان ایرانی در ارتباط با دلایل بیکار ماندنش مطرح میشود؛ در حالی که در بسیاری از مواقع، راههای گوناگونی برای کارآفرینی پیرامون ما وجود داشته و دارد که به دلایل مختلف جدی گرفته نمیشود.
اساسا کارآفرینی در کشور ما جدی گرفته نمیشود چون هیچوقت برنامهای برای معرفی درست و اصولی کارآفرینهای موفق وجود نداشته است. این عدم معرفی باعث شده تا گاهی موارد بازار سوءاستفاده گروهی از سودجویان نیز باز شود و برخی شرکتهای فعال در حوزه بازاریابی هرمی و گلدکوئیستی نیز به بهانه ایجاد موقعیت شغلی خود را در زمره کارآفرینان جا بزنند! حالا اینکه نتیجه و خروجی این مدل از کارآفرینی، برای جامعه و رشد اقتصاد کشور چیست، مسالهای است که معمولا کسی پیگیر یافتن پاسخ آن نمیشود.
اما اگر رسانهها بویژه رادیو و تلویزیون در زمینه معرفی کارآفرینان موفق و الگوهای مناسب در این حوزه فعال شوند، حداقل میتوان امیدوار بود که فرمولی درست پیش چشم جوان جویای کار و صاحب ایده قرار میگیرد که میتواند سکویی برای پرش آنها شود یا در حداقلیترین حالت جرقهای در ذهن آنها برای گسترده کردن دایره نگاهشان باشد.
* داستانهای انگیزشی یک آغاز
شبکه مستند چند روزی میشود با همکاری سازمان هنری- رسانهای اوج، پخش مستندهایی در زمینه کارآفرینی را آغاز کرده است. مستندهایی در ارتباط با سوژههای متنوع که نخ تسبیح آنها مساله کارآفرینی است؛ آن هم در سالی که به نام «جهش تولید» نامگذاری شده است. فصل اول این مجموعه مستند شامل 7 فیلم مستند «حاج ابوالقاسم قناد و پسران» به کارگردانی مهرداد خاکی، «داستان یک آغاز» (کار مشترک)، «یک چیز بیخاصیت» به کارگردانی امین یگانه، «سالهای خاموشی» به کارگردانی محمد طالبی، «طراحان» به کارگردانی میثم بابایی، «خودکار» به کارگردانی محمد ثقفی و «اجه» به کارگردانی ماریا ماوتی به صورت هفتگی روی آنتن شبکه مستند سیما خواهد رفت.
مستند «داستان یک آغاز» که در واقع شامل چند مستند پرتره انگیزشی است، شامل «داستان یک دارایی» به کارگردانی محمدسعید غدیریان، «داستان یک جیب» به کارگردانی روحالله مهدویفر، «بازگشت دوباره» به کارگردانی محمدسعید غدیریان، «آرامش درون» به کارگردانی محمدسعید غدیریان و «یادتونه» به کارگردانی حسن یادگاری است که در هر قسمت از آن به معرفی یکی از کارآفرینان یا تلاشگران در حوزه تولید که زندگی خود و افراد دیگر را متحول کردهاند، پرداخته شده است.
* ایدههایی برای متفاوت بودن
مهمترین نکته در زمینه کارآفرینی نترسیدن از متفاوت بودن است؛ این حقیقتی است که در خلال گفتوگوهایی که در مجموعه مستندهای پرتره انگیزشی تولید شده به وضوح میتوان دید. آدمهایی که سعی میکنند از کوچکترین استعدادها فضایی تازه برای کسبوکار ایجاد کنند و از متفاوت نگاه کردن به زندگی نترسند. همین روحیه است که باعث میشود تا مثلا کارآفرینی که سوژه مستند «یادتونه» است، در شرایطی که خود کار و کاسبی خوبی هم در حوزه طراحی دارد، با یک ایده متفاوت سراغ ایجاد یک فضای تازه برای کارش برود و به تنهایی زمینهساز ایجاد یک گردش مالی چند میلیاردی شود.
درواقع میتوان بزرگترین پیام این مستندها به مخاطبانش را نترسیدن از متفاوت بودن و متفاوت فکر کردن دانست که قطعا یکی از راهکارهای اصلی برای برونرفت از وضعیت فعلی اقتصادی کشور نیز داشتن همین نگاه به مسائل است. نترسیدن از ریسک کردن، تلاش برای پیدا کردن یا خلق بازارها همه از جمله کارهایی است که میتواند فضای کسبوکار را در ایران تغییر دهد.
* کارآفرینی و قدرت ریسک
حتما شما هم بارها با کتابهایی در حوزه روانشناسی و کارآفرینی مثل «قورباغهات را قورت بده»، «سنگفرش هر خیابان از طلاست» و... روبهرو شدهاید و گاهی به خودتان گفتید این خارجیها هم دلشان خوش است، مگر در شرایط اقتصادی بازار ایران میشود صرفا با یک ایده ساده کارآفرینی کرد و به درآمد رسید. البته ما هم قبول داریم که شرایط ورود به فعالیتهای تجاری و صنعتی بهواسطه موانع و مشکلاتی که پیش روی آن قرار دارد، سختتر است و هر روز نیز سختتر میشود اما واقعیت این است که کارآفرینی با درک موقعیتهای ویژهای که در زندگی پیش میآید، محقق میشود. کارآفرینی برآمده از کار دلی است و گاهی نیازمند ریسکهای بزرگ است؛ اتفاقا یکی از ویژگیهای مهمی که در مستندهای «جهش تولید» ساختهشده برای پخش در تلویزیون میتوان به روشنی دید، همین مساله جدی گرفتن ایدههای ساده و ریسک کردن برای رسیدن به هدفهای بزرگتر است؛ اشاره به زندگی آدمهایی که گاهی زندگی کارمندی و درآمد قابل قبولی داشتند اما برای رسیدن به یک آرزوی بزرگتر، طرز تفکرشان را تغییر دادهاند، ریسک کردهاند و سراغ راههایی تازه برای خود رفتهاند.
پرتره «داستان یک جیب» یکی از همین موارد است که روایت جدی گرفتن ایدههایی ساده توسط یک کارآفرین زن است. فردی که نگاهش به خیاطی به عنوان یک شغل درآمدزا را تغییر میدهد و در شرایطی که مشغول تدریس در مدرسه بوده، با همین تغییر نگاه میتواند بابی تازه را در زندگیاش ایجاد کند. با کمترین سرمایه و کوچکترین جای ممکن کاری را آغاز میکند و حالا هم با امیدواری و انرژی به دنبال سودای گسترش کارش است.
* توجه به تجارتهای خانوادگی
بعضی وقتها بهترین راه، سادهترین راه است! خیلی از جوانان هستند که در جستوجوی کاری مناسب مدتها در بازار کار سرگردان هستند، در حالی که مشاغل موروثی و خانوادگی میتواند بهترین زمینه کاری برای آنها باشد. مستند «حاجابوالقاسم قناد و پسران» سراغ یکی از نمونههای جالب این موضوع رفته است؛ مستندی که به معرفی شغل نُقلپزی و یکی از خوشنامان این صنف، یعنی حاجابوالقاسم قناد اختصاص دارد.
این مستند در ظاهر اثری در ارتباط با تاریخچه نُقل در ایران است اما حرف اصلی اثر پیرامون پیامدهای منفی جدی نگرفتن مشاغل خانوادگی است؛ مشاغلی که نه فقط در دوران گذشته بلکه در همین شرایط امروز نیز میتواند راهی مناسب برای کسب درآمد باشد اما به دلایل مختلفی کنار گذاشته میشوند. ادامه تحصیل و تلاش برای پیدا کردن شغلی مناسب در همان رشته تحصیلی در کنار بالا رفتن سطح توقعات از شغل و منفی شدن نگاه گروهی از جامعه به برخی مشاغل، باعث شده برخی مشاغل قدیمی که هنوز هم میتوانند راهی مناسب و مطمئن برای درآمدزایی باشند، مورد بیتوجهی قرار گیرند.
ماجرای نُقلپزی حاجابوالقاسم قناد که بعدها توسط پسرانش ادامه پیدا میکند اما توسط نوههایش جدی گرفته نمیشود، تنها مشتی نمونه خروار از مشاغل خانوادگی و موروثی است که اگر جدی گرفته شود، زمینهساز کارآفرینی برای گروههای مختلف میشود.