printlogo


کد خبر: 227957تاریخ: 1399/9/23 00:00
آب‌رفتگی بازار پوشاک

محمود زارعی*: پوشاک یکی از ۳ نیاز اصلی بشر است که در سبد هزینه خانوار جای ثابت دارد. بنا بر آمار به صورت متوسط خانوارهای شهری بین 3 تا 4 درصد و خانوارهای روستایی 5 درصد درآمد سالانه خود را صرف تأمین پوشاک و کفش می‌کنند. متوسط کل هزینه‌کرد سالانه یک خانوار شهری در سال 98 برای پوشاک، یک‌میلیون و 167 هزار تومان بوده است و خانوارهای روستایی به صورت متوسط یک‌میلیون و 9 هزار تومان برای خرید لباس هزینه کرده‌اند. 
اگر چه هزینه‌کرد سالانه خانوارهای ایرانی برای تأمین پوشاک به ریال محاسبه می‌شود اما این صنعت به دلایل متعدد وابستگی زیادی به دلار دارد. اگر از تاثیرات روانی نرخ ارز بر مجموع قیمت‌گذاری کالاها چشم‌پوشی کنیم، وابستگی زیاد صنعت نساجی به مواد اولیه خارجی و انبوه البسه خارجی وارداتی و قاچاق در کشور موجب همبستگی شدید قیمت پوشاک به نرخ ارز می‎شود. به عنوان نمونه 50 درصد پنبه مورد نیاز صنایع نساجی کشور مبدا خارجی دارند و بخش عمده‌ رنگ مورد نیاز این صنعت از طریق واردات تامین می‌شود. 
علاوه بر وابستگی شدید تولید پوشاک کشور به مواد اولیه خارجی، بسیاری از واحدهای بزرگ صنعت نساجی کشور نیز به علت انبوه مشکلات و خصوصی‌سازی غلط در چند سال گذشته یا تعطیل شده‌اند یا در آستانه تعطیلی قرار دارند. نساجی مازندران، سبلان پارچه، کرپ ناز، نای زرین، پوشش، ایران پوپلین و ده‌ها کارخانه این صنعت در حال دست و پنجه نرم کردن با موانع رونق تولید هستند. برخی از واحدهای فعال نیز به لحاظ تکنولوژی نیازمند نوسازی هستند؛ تجهیزات و دستگاه‌های تعدادی از کارخانجات ده‌ها سال است که مشغول تولید هستند که در نهایت منجر به کاهش کیفیت و افت تولید می‌شود. نوسازی تجهیزات و تکنولوژی این صنعت نیز با بهره‌گیری از توان بومی فاصله دارد و نیازمند واردات تکنولوژی است. تعطیلی، کاهش تولید و کهولت برخی کارخانه‌ها و واحدهای نساجی و پوشاک موجب تشدید شکاف عرصه پوشاک تولید داخلی با تقاضای مصرف شده است که خود می‌تواند موتور محرک تشدید قاچاق باشد. همبستگی قیمت پوشاک به نرخ ارز در کنار مبدا خارجی بسیاری از البسه موجود در بازار موجب شده قدرت خرید خانوارها در پوشاک بشدت کاهش پیدا کند. 
سال 98 بر اساس آمار مرکز آمار ایران، خانوارهای ایرانی 3/27 هزار میلیارد تومان برای خرید البسه هزینه کرده‌اند. با تبدیل این آمار و با احتساب میانگین قیمت دلار در سال 98، متوسط قدرت خرید پوشاک خانوارهای شهری در سال گذشته 87 دلار بوده است، در حالی که این عدد در سال 90 حدود 277 دلار است. قدرت خرید خانوارهای روستایی با این محاسبه وضعیت به مراتب بدتری دارد. سال 98 خانوارهای روستایی به صورت متوسط 75 دلار پوشاک خریداری کرده‌اند، در حالی که این عدد سال 90 حدود 255 دلار بوده است. 
 بی‌توجهی به صنعت نساجی و عدم توسعه‌ زنجیره ارزش آن از پنبه تا پوشاک در ۲ دهه اخیر موجب شده علاوه بر کاهش قدرت خرید مردم، صنعتی اشتغال‌زا و ارزآور برای کشور در خطر نابودی قرار گیرد. فقط با تأمین نیاز داخلی پوشاک علاوه بر جلوگیری از خروج میلیاردی ارز از کشور، حداقل برای یک میلیون نفر شغل ایجاد خواهد شد، اینها منهای در نظر ‌گرفتن ظرفیت‌های صادراتی است که در صورت برنامه‌ریزی برای آن می‌توان آمار اشتغال و خلق ارزش افزوده صنعت نساجی و پوشاک را برای کشور تصاعدی افزایش داد؛ راهی که بسیاری از کشورهای جهان آن را پیموده و تجربه کرده‌‌اند. به عنوان مثال چین سال 2018 با بیش از 157 میلیارد دلار صادرات پوشاک رتبه اول جهان را به خود اختصاص داد، پس از چین، بنگلادش با 32 میلیارد دلار، ویتنام با 28 میلیارد دلار، ایتالیا با 25‌میلیارد دلار، آلمان با 24 میلیارد دلار، هند با 16‌میلیارد دلار و ترکیه با 15 میلیارد دلار رتبه‌های بعدی صادرات پوشاک جهان را به خود اختصاص داده‌اند، این در حالی است که در 6 ماه نخست امسال بنا بر آمار اولیه تنها 35 میلیون دلار صادرات پوشاک داشته‌ایم. حال باید دید مسؤولان کشور کمر همت به رونق این صنعت می‌بندند اگر نه با تعلل و بی‌تدبیری، آخرین نفس‌های این صنعت را نیز خواهند گرفت.
*پژوهشگر اقتصادی

Page Generated in 0/0110 sec