سارا هوشمندی: اخیرا رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام بر استراتژی «خنثیسازی تحریمها» تاکید و تصریح فرمودند: «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثیسازی آن به دست خودمان؛ بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم، بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم. البته نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم، اگر چه اکنون 4 سال است تأخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نه تنها تحریمها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد».
هر چند رسانههای طرفدار مذاکره و توافق با آمریکا، بخش مهم و اصلی بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای را به عمد مورد توجه قرار نداده و حتی تحریف کردند اما مسجل است استراتژی «خنثیسازی تحریم» در نگاه و دیدگاه ایشان بر هرگونه استراتژی دیگری که اجزای آن متغیری وابسته به «نحوه رفتار و بازی رقیب» است، اصالت و موضوعیت دارد. سال 95 پس از انعقاد توافق برجام میان ایران و اعضای 1+5، دولت اوباما نخستین کارشکنی را در پروسه رفع تحریمهای کشورمان آغاز کرد. یکی از بانیان و مسببان «مانع تراشی بر سر فعالیت اقتصادی شرکتهای خارجی در ایران»، «جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا بود؛ همان کسی که در ایام برگزاری سلسله مذاکرات هستهای در وین و ژنو، از «تعهد مطلق» واشنگتن نسبت به هرگونه «توافق نهایی با ایران» سخن به میان میآورد.
پس از پایان دوران ریاستجمهوری اوباما نیز ترامپ با استفاده از ظرفیتهایی که دموکراتها در برجام برای او و دولتش ایجاد کرده بودند (از جمله تایید استمرار تعلیق تحریمها در فاصلههای زمانی 120 روزه توسط رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید) از توافق هستهای با ایران خارج شد. امروز نیز بایدن، رئیسجمهور برگزیده آمریکا هنوز در حالی که در کاخ سفید مستقر نشده است، به کشورمان هشدار داده است گزینه «بازگشت همه تحریمها» در صورت تخطی ایران از عمل به تعهداتش در برجام روی میز است.
محصول و خروجی استراتژی «رفع تحریمها از طریق مذاکره» کاملا مشخص بوده و البته در آینده نیز مشخص است! در این صورت، اقتصاد و معیشت مردم، به متغیری وابسته به اخم و لبخند دشمنان و توافقات پشتپرده بدخواهان ملت و نظام ایران تبدیل میشود. رهبر بزرگوار انقلاب، در مقابل بر استراتژی «خنثیسازی تحریمها» تاکید فرمودهاند. این استراتژی، منشأ و مصدری درونی و داخلی دارد و متغیری وابسته به «توان و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل داخلی» کشورمان محسوب میشود.
شواهد و مستندات موجود نشان میدهد نهتنها بایدن، بلکه دیگر اعضای کلیدی دولت وی از جمله «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جیک سولیوان» مشاور امنیت ملی پیشنهادی وی، از طریق «تقویت مولفههای اقتصاد تحریم محور» در ایران، در صدد «خنثیسازی استراتژی خنثیسازی تحریمها» در داخل کشورمان هستند، بنابراین ما در اینجا با ۲ «استراتژی مکمل» مواجه نیستیم، بلکه با ۲ استراتژی و راهبرد «مغایر» با یکدیگر روبهروییم که محصول هر یک از آنها با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
«ثبات اقتصادی و معیشتی مردم» اگر بخواهد به دانهای از «تسبیح برجام» تبدیل شود، با یک حرکت یا اراده مقامات آمریکایی و اروپایی، شاهد وارد شدن شوک دوباره به کشور خواهیم بود. در این میان، بهتر است دولت و وزارت امور خارجه کشورمان و البته رسانههایی که ذوق حضور بایدن و دموکراتهای عهدشکن در کاخ سفید چشمان آنها را کور کرده، به جای سوق دادن کشور به سوی «تکرار یک بحران»، به فکر «خروج واقعی کشور از بحران» باشند. فراتر از آن، مقامات آمریکایی در سخنان اخیر و البته گذشته خود نیز اذعان کردهاند به «مهار حداکثری ایران قدرتمند» فکر میکنند و «تحدید توان هستهای، موشکی و منطقهای ایران» را نیز در قالب یک «مجموعه واحد» مورد بررسی و تطبیق قرار میدهند. عدم تکیه بر «استراتژی خنثیسازی تحریمها»، پیششرط عملیاتی شدن این پازل خطرناک دشمنان است. بدون شک کسانی که دلسوز انقلاب اسلامی ایران هستند، اجازه تکرار خطاهای راهبردی و سختی که در قبال برجام صورت گرفت و منتج به «عقبگرد کشور» و وارد آمدن «خسارت محض» به اقتصاد و معیشت ایران شد را نخواهند داد، حتی اگر به آنها دوباره انگ دلواپس و بیشناسنامه چسبانده شود.