زهره فلاحزاده: احمد مددی روز چهارشنبه گذشته به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شد که البته با توجه به کارنامه مثبت او در این مدت، قابل پیشبینی بود وزیر ورزش سرپرست باشگاه را به این سمت منصوب کند اما نکته جالب در این مدت درباره گزینههای مدیرعاملی استقلال این بود که اعضای هیأتمدیره تمام تلاششان را کردند تا گزینههای خود را به صندلی مدیریت نزدیک کنند. آنها مخالف مدیرعاملی مددی بودند و برخی از آنها به خبرنگاران نزدیک به خود اخبار حاشیهای را منتقل میکردند تا بتوانند جلوی این انتصاب را بگیرند اما وزیر ورزش مددی را به عنوان گزینه اصلی انتخاب کرده بود و اعضا هم دلیل محکمهپسندی دال بر رضایت نداشتن از عملکرد او نداشتند، بنابراین پس از کشوقوسهای فراوان مددی به عنوان مدیرعامل انتخاب شد.
پیش از انتخاب احمد مددی به عنوان مدیرعامل، باید یک عضو هیأت مدیره اضافه میشد تا بر اساس انتخاب و رأی مجمع مدیرعامل منصوب شود. دکتر حمیدرضا آصفی که دهه ۸۰ سابقه حضور در استقلال را داشت، جانشین احمد سعادتمند شد. تمام اعضای هیأتمدیره به غیر از اسماعیل خلیلزاده، رئیس هیأتمدیره مصوبه و حکم مدیرعاملی مددی را امضا کردند. دلیل امضا نکردن خلیلزاده بنا بر ادعای برخی رسانهها این بوده که او قسم خورده بوده هیچوقت این حکم را امضا نخواهد کرد. اینکه واقعا داستان همین است یا یک قصه دیگر وجود دارد، هنوز مشخص نیست.
نکته عجیب در مصوبه هیأتمدیره این بند بود که هیأتمدیره مجاز است در صورت استنکاف مددی از اجرای مصوبات، بدون نیاز به تأیید مجمع، او را برکنار کند. اینکه در قانون تجارت چنین قانونی وجود دارد که مدیرعامل باید مجری مصوبه باشد، شکی نیست اما اینکه اعضای هیأتمدیره بدون تأیید مجمع میتوانند مدیرعامل را برکنار کنند، کمی عجیب است.
احمد مددی بر خلاف دیگر مدیرانی که آمدند و به جای رسیدگی به مسائل باشگاه در فضای مجازی زندگی میکردند، صفحه اینستاگرام ندارد و حتی در برابر دشمنیها و خیانتهای نزدیکانش، صدای اعتراض او شنیده نمیشود. او آرام جلو میرود و به جای حرفهای احساسی، کارش را انجام میدهد. مددی میداند کارنامه مهمتر از حرفهای شعارگونه است که جز داشتن محبوبیت لحظهای، آوردهای برای او ندارد. مدیرعامل استقلال تا اینجای کار عملکرد مثبتی داشته و در صورت همدل بودن اعضای هیأتمدیره با او، هواداران میتوانند به موفق بودن تیمشان امیدوار شوند.
بررسی مشکلات آبیها درون زمین
استقلال این روزها با آنکه بالانشین جدول ردهبندی لیگ برتر فوتبال ایران است اما هواداران از نحوه بازی این تیم رضایت ندارند. البته باید به آنها حق هم داد، چرا که تیمشان پس از چند فصل، شاکلهاش حفظ شد و مهرههای خوبی هم به تیم اضافه شدند، تا جایی که استقلال در هر پست غیر از پلیمیکر، ۲ بازیکن خوب دارد و دست محمود فکری نسبت به سایر مربیانی که در ۳ فصل اخیر به این تیم آمدند و رفتند، بازتر است اما فکری که حتی حاضر بود خانهاش را بفروشد تا هر طور شده روی نیمکت استقلال بنشیند و همچنین شرایط سخت و دیر اضافه شدن و جمع شدن تیم را میدانست، حالا با هر بار نتیجه نگرفتن کاسه و کوزهها را بر سر دیگران خرد میکند. استقلال تحت هدایت محمود فکری حتی در هفته ششم به صدر جدول رسید اما هواداران این تیم خشنود نیستند. جالب است که استقلال بد هم نتیجه نگرفته اما از حالا هواداران امیدی به قهرمانی با مربیگری محمود فکری ندارند.
فکری هفتههای گذشته گفته بود به من هم مثل استراماچونی، مربی سابق تیم فرصت دهید. او گفته بود از هفته هفتم- هشتم استقلال متفاوتی خواهید دید اما آبیها در هفته هفتم مقابل ذوبآهن جوان و تهجدولی یک موقعیت صد درصدی هم ایجاد نکرد. ذوبآهنی که در ۵ دیدار قبلی نتوانسته بود دروازه خود را بسته نگه دارد، مقابل استقلال به نخستین کلینشیت خود دست پیدا کرد.
* مشکل تیم فکری چیست؟
محمود فکری به دنبال ارائه یک سیستم جدید در استقلال است. او میخواهد تیمش با حضور هافبکهای کناری به میدان رود و پیروز شود. در این سیستم استقلال نیاز به یک بازیکن خلاق پشت مهاجم هم دارد، از سویی تعداد هافبکهای وسط هم کم میشود اما آبیها پلیمیکر خوبی هم ندارند که بتوانند از عمق کار کنند. هافبکهای کناری استقلال هم ارسالهای موفقی روی دروازه ندارند و حتی اگر هم توپ بخوبی روی دروازه حریف سانتر شود، نباید از مهاجمانی مثل قائدی و مطهری انتظار سرزنی داشته باشند. استقلال در خط دفاع هم مشکل کم ندارد. مدافعان این تیم کند هستند و مهاجمان حریف براحتی روزنههای نفود را پیدا میکنند.
به همه اینها باید این را اضافه کنیم که استقلال به غیر از فولاد، با هیچ تیم مدعیای بازی نکرده و هنوز محک جدی نخورده است. استقلال تا اینجای لیگ تنها برابر یکی از مدعیان قرار گرفته که شکست خورده و مقابل تیمهای تهجدولی هم بازیهای پرنوسانی داشته است.
فکری در کنفرانس خبری پس از بازی با ذوبآهن از بازی خوب تیمش گفت(!) این در حالی است که استقلال در این دیدار تنها ۲ موقعیت نصف و نیمه روی دروازه حریف داشت و حتی موقعیتهای تیم میزبان جدیتر بود. استقلال نه در دفاع، نه در میانه میدان و نه در خط حمله موفق ظاهر نشده است. تنها دلیلی که باعث شده آبیها کمی خیالشان از گل نخوردن راحت باشد، حضور دروازهبان با اقتداری همچون رشید مظاهری است که توانسته با واکنشهای بموقع و فوقالعادهاش مانع فروپاشی دروازهاش شود.
البته مشکل بزرگتر محمود فکری، کادر ضعیفش است. تیمی که مهرههای خوبی دارد اما زیبا بازی نمیکند و هوادار را از قهرمانی ناامید کرده است، دلیلش میتواند این باشد که تفکر و تجربهای پشت تصمیمات کادر فنیاش نیست. از ابتدا هم مشخص بود حنیف عمرانزاده و آرش برهانی بدون تجربه و دانش کافی نمیتوانند به کمک فکری بیایند. استقلال برای رسیدن به موفقیت نیاز به تصمیم آنی در شرایط حساس دارد. نیاز به افراد با تجربه کنار مربی دارد که حواسشان به تمام موارد، معایب و مصائب تیم در زمین بازی باشد. فکری یک مربی ناآشنا به نام امیدعلی دفتری هم کنار خود دارد که مشخص نیست او طراح تمرین است یا بدنساز. فکری خودش تجربه چندانی در لیگ برتر ندارد و کادرش هم بیتجربهتر از او. مشخص است که او باید کادرش را قویتر کند. مشخص است کادرش جواب نداده و آنها تنها صندلی اشغال کردهاند. فکری باید رودربایستی را کنار بگذارد و کادرش را تغییر دهد، چرا که او با نتیجه نگرفتن و نارضایتی هواداران، به در خروجی نزدیکتر میشود. سرمربی استقلال باید هر چه زودتر تصمیمی جدی برای دستیارانش بگیرد. قبل از اینکه خیلی زود دیر شود.