از بین رفتن چه آسان...
روحانی: دلار دیگر گران نیست. رأی آوردن من باعث از بین رفتن این نگرانی شد.
جهانگیری: کِرِه دیگر نایاب نیست. اینکه مردم یادشان بود، باعث از بین رفتن قحطی کره شد.
طبری: دیگر فساد در کشور وجود ندارد. تلاشهای من باعث ریشهکن شدن فساد شد.
نوبخت: بودجه دیگر وابسته به نفت نیست. نگاه خودکفایانه دولت باعث از بین رفتن این وابستگی شد.
یک سلبریتی که سگش پیدا شده: دیگر در جامعه غم و غصه نیست. پیدا شدن پینگیل باعث از بین رفتن ناراحتی مردم شد.
یک سلبریتی که گربهاش مرده: کی گفته تو جامعه غم و غصه نیست؟ اتفاقا مردن مشا باعث از بین رفتن خوشحالی مردم شد.
وزیر کار: دیگر بیکاری در کشور نیست. دلیل خاصی هم برای از بین رفتن بیکاری وجود ندارد، آمار اینطوری گفته، الان حرفیه؟
یک روشنفکر: دیگر در جامعه بیسوادی وجود ندارد و فقط فعالیتهای روشنفکران و سلبریتیها باعث از بین رفتن بیسوادی شده.