رسوایی مالی آبه شینزو، نخستوزیر سابق ژاپن این روزها در حالی جنجالآفرین شده است که او را میتوان نمادی از قمار سیاسی جریانات غربگرا در داخل کشورمان دانست. سفر آبه به تهران در شرایطی در سال 98 جنجالآفرین شد که رسانههای اصلاحطلب تمام تلاش خود را کردند تا سفر آبه به عنوان واسطه ترامپ را به عنوان سرآغازی بر تغییرات در روابط تهران- واشنگتن تفسیر کنند. در این میان بررسی رفتار رسانههای اصلاحطلب که ید طولایی در بزک کردن آمریکا دارند نشان از غلط بودن تحلیلها و پیشفرضهای آنان دارد. برای نمونه خبرسازی و تحلیل روزنامه «سازندگی» وابسته به حزب کارگزاران سازندگی درباره سفر آبه شینزو به تهران و سفر روحانی به توکیو است. مخابره پیام غلط توسط روزنامه سازندگی در حاشیه سفر آبه به تهران و سفر روحانی به توکیو در فضایی شکل گرفت که تجربه سیاست خارجی دولت روحانی در سالهای اخیر به عنوان کارنامه واضحی از تصمیمات جریان غربگرا در دسترس و آماده قضاوت افکارعمومی است.
حاشیه پررنگتر از متنی که نباید از آن چشمپوشی کرد آن است که جریانی که با سفر آبه بیشترین هیجان را برای آغاز روابط با ترامپی که از برجام خارج شده بود داشت، با شکست ترامپ مجددا با بهانهای جدید مدعی فرا رسیدن زمانی مناسب برای آغاز گفتوگو با دولت آمریکا شد. نکته قابل تأمل اما نحوه زیست اهالی این روزنامه در عرصه رسانه و سیاست است. تیم اجارهای این روزنامه در ۲ دهه اخیر به عنوان دریافتکنندگان پروژه از احزاب گوناگون شناخته میشوند.
افرادی که در میان اهالی رسانه به «سرویسدهندگان به کارفرمای سیاسی» شهرت دارند و اکنون در استخدام تیم رسانهای حسن روحانی فعالیت میکنند. جالب اینجاست که اهالی این روزنامه همان افرادی هستند که حسن روحانی در سخنرانی سال 78 در مقابل دانشگاه تهران آنها را اراذل و اوباش خوانده بود. با این حال آنچه برای این افراد اهمیت دارد باقی ماندن در عرصه رسانه و سیاست با هر ترفندی است و بر همین اساس دوست و دشمن خود را بر مبنای فایده و هزینه مادی میسنجند. البته این به این معنا نیست که این افراد خود نقش مستقل در سپهر سیاسی دارند، بلکه آنان بر مبنای تعریف کاری که از سوی جریانهای سیاسی متمول به آنها دیکته میشود عمل میکنند و مزد میگیرند. این افراد به چنین زیستی خو گرفتهاند و از آن راضی هستند.