سودابه امینی: «بوی بال فرشته میآید»، سروده افشین علا، ششمین دفتر از دفترهای مجموعه 20 جلدی «شعر شباب» به دبیری بنده و پیوند فرهادی است. این مجموعه توسط نشر گویا به چاپ رسیده است. در شناسنامه نامهایی چون سعید باباوند، شکوفه معینی، مرمر قاسمیرفیع و حمیدرضا داداشی به چشم میخورد که به ترتیب به عنوان مدیر هنری، طراح جلد، صفحهآرا و ویراستار کتاب با نشر گویا همراهی کردهاند.
«بوی بال فرشته میآید» که چاپ اول است و در سال 1399 از چاپخانه بیرون آمده، در 500 نسخه به دست مخاطبان مثبت 14 سال میرسد. این مجموعه شامل 40 قطعه شعر است که در 3 فصل «طعم صلوات»، «درکوچههای یوش» و «لیلی» جداسازی شده است. قالب اشعار «بوی بال فرشته میآید» چهارپاره، نیمایی، سپید و غزل است.
اولین و مهمترین ویژگی این مجموعه گرافیک متفاوت آن است. در صفحات داخل کتاب مخاطب با تصویرگری شعرها مواجه نمیشود. در واقع شعر شباب، ظاهری شبیه کتابهای شعر بزرگسال دارد و این ویژگی برای نوجوان کتابخوان بسیار جذاب و دوستداشتنی است.
در مقدمه «بوی بال فرشته میآید» که به قلم شاعر نوشته شده است، میخوانیم:
اولین مشوق و مربیام مادرم بود؛ آموزگاری با طبع شعر و صدایی خوش. در نوجوانی تحت تاثیر محمود کیانوش، سرودن شعر برای کودکان و نوجوانان را برگزیدم و پس از آشنایی با قیصر امینپور و بیوک ملکی به فعالیت حرفهای در این زمینه پرداختم.
* نوجوانِ شعرِ افشین علا
نوجوانی که در شعر افشین علا به تصویر کشیده میشود، نوجوانی آگاه و مذهبی است. او نسبت به دنیای اطراف خود حساس است و نسبت به محیط پیرامون خود برخوردی فعال دارد. این نوجوان در مواجهه با مسائل اخلاقی و انسانی رویکردی اندیشهمحور دارد. خانواده برای این نوجوان رکن و ستون ارتباطات است. عناصر طبیعت از منظر نوجوان «بوی بال فرشته میآید» مهر محمدمصطفی(ص) را در نهاد خود دارند. (نگاه کنید به شعر طعم صلوات، ص 12 و 13)
افشین علا با به کار گرفتن درونمایه دینمدارانه و اخلاقگرا مخاطب شعر خود را به تماشایی از جنس دیگر دعوت میکند.
او برای سرایش «شعر نوجوان» با فقر مضمون روبهرو نیست. از نظر او شاعر نباید از شعر قفسی زرین بسازد و پرنده خیال و اندیشه نوجوان را در این قفس زندانی کند. علا دست نوجوان را میگیرد و او را به تماشا میبرد و به اندیشه وادار میکند. ممکن است جهانی که علا برای مخاطب تصویر میکند از منظر شعر نوجوان رایج، جهانی فراتر از جهان نوجوانی باشد اما علا با زبانی روان، ساده و قابل درک این جهان را پیش چشم نوجوان بازمینمایاند. تصاویر و پیامهای شعر افشین علا گاه سرشار از درد و اندوه است. از نگاه او نوجوان باید درون خود را زیبا کند تا بتواند از اندوه، نردبانی بسازد برای رسیدن به کمال. زیبایی از نگاه علا متعلق به اقشار مرفه جامعه نیست و گاهی میتوان از تلفیق فقر و مهربانی زیباییهایی شگفت آفرید. نگاه کنید به شعر حلقه عاشقی (ص44) کتاب. در این شعر ایثار مادر خانواده موجب میشود او حلقه ازدواج خود را برای فروش به همسرش بدهد و ۲ دختر نوجوان خانواده که متوجه این موضوع میشوند، یک سال تمام از خرج کردن پول توجیبی خود صرفنظر میکنند و برای مادر حلقهای میخرند و به پدر میدهند تا آن را به مادرشان هدیه دهد. شکوفههای اخلاق در اشعار دیگری از این مجموعه شعر نیز به بار مینشیند و دیگرخواهی و ایثار را به نوجوان شعر علا هدیه میدهد. سرمایه اصلی افشین علا در این گردشهای شاعرانه عاطفه شاعر است.
* افشین علا و تأثیرپذیری از محمود کیانوش
افشین علا مخاطب شعر خود را بخوبی میشناسد و این شناخت حاصل دیدارها در نشستهای فرهنگی با نوجوانان است. در شعر «بچههای اصفهان» میخوانیم:
«این شعر را برای شما گفتم/ وقتی که دیدم آن همه خوشحالید/ وقتی که دیدم آن همه میخندید/ مثل پرندههای سبکبالید/ آن روزها که بین شما بودم/ در جمع ما غریبه فقط غم بود/ میخواستیم پر بزنیم انگار/ دنیا برای شادی ما کم بود/ کف میزدید و سینه من پر بود/ از بارش تگرگ صداهاتان/ فریاد من پرنده محوی بود/ در بین شاخ و برگ صداهاتان/ زایندهرود فرصت خوبی بود/ تا غرق نور و خنده و گل باشیم/ همبازی خیالی ماهیها/ همصحبت صمیمی پل باشیم/ آن روزها گذشت ولی ماندید/ در یاد من، همیشهتر از خورشید/ با دست مهربان شما یک شهر/ در قلب من درست شد از امید/ گنجشکهای کوچک خوش لهجه!/ شعر من از زبان شما زیباست/ شهری که ساختید و به من دادید/ مانند اصفهان شما زیباست...» (ص 48 و49)
در شعر «بچههای اصفهان» نسبت بین شاعر و مخاطب بیشباهت به شعر «در شعر من» سروده محمود کیانوش نیست. نگاه کنید به کتاب بچههای جهان (ص 58):
«فرزندهای نازنینم/ گلهای باغ زندگانی/ خوانندگان شعرهایم/ در کودکی و نوجوانی/ هرگز نخواهد شد عزیزان/ یاد شما هرگز فراموش/ هستیم ما با هم، همیشه/ در شعر محمود کیانوش/ با پیکهای شعر من هیچ/ چیزی مگر حرف شما نیست/ دور از شما و بیصدایم/ شادم که شعرم بیصدا نیست»
اگر چه عاطفه جاری در این ۲ شعر بسیار به هم نزدیک است اما شعر افشین علا نسبت به شعر کیانوش از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. زبان کیانوش به زبان گفتوگو نزدیک است، در حالی که تصاویر انتزاعی در شعر علا فضای شعر را از یک گفتوگوی ساده به گفتوگویی شاعرانه بدل کرده است: فریاد من پرنده محوی بود/ در بین شاخ و برگ صداهاتان... گویی علا مخاطبی خاص دارد. نوجوان مخاطب این شعر از پس درک مفاهیم و تصاویر پیچیده برمیآید. می توان گفت علا نوجوان زمانه خود را دریافته است و در سطحی عالی با او به گفتوگو مینشیند.
* علا و پروین اعتصامی
تماشای علا به عالم تماشای تمثیلی است و چه بسا این شیوه نگرش از مطالعات او در ادبیات کهن فارسی سرچشمه میگیرد.
اگر چه این تماشای تمثیلی به شکل مستقیم و خودآگاه در شعر شاعر نمود ندارد؛ تاثیرپذیری علا از پروین اعتصامی در تماشای شاعرانه جهان، کاملا مشهود است. علا انسان را موجودی فعال میداند که میتواند بر نیروهای طبیعت چیره شود. امید و آفرینش جوانهای است که توسط شاعر در قلب نوجوان کاشته میشود. او به مخاطب خود مهر میورزد و در این مهرورزی، قرار گرفتن در ادامه اراده الهی را نوید میدهد.
پیش از آنکه شعر «مثل شالیزار» را مرور کنیم، چند بیتی از شعر «لطف حق» پروین اعتصامی را میخوانیم:
«رودها از خود نه طغیان میکنند/ آنچه میگوییم ما آن میکنند/ ما به دریا حکم توفان میدهیم/ ما به سیل و موج فرمان میدهیم/... ما بسی گم گشته باز آوردهایم/ ما بسی بیتوشه را پروردهایم...»
علا در شعر «مثل شالیزار» با بچههای بلوچستان به گفتوگو مینشیند:
«لحظههایم در بلوچستان گذشت/ مثل یک پرواز آبی، مثل کوچ/ باز باید رفت، از پیش شما/ بچههای خوب و شیرین بلوچ/ خندههاتان لطف باران شمال/ لهجههاتان طعم خرمای جنوب/ چشمتان سرچشمه شعری زلال/ دستتان مجموعهای از کار خوب/ گرچه من امروز از اینجا میروم/ باز برمیگردم اینجا بیخبر/ تا که بنشینیم با هم در کلاس/ مشق بنویسیم با هم در کپر/ با هم از هر نخل بالا میرویم/ بذر میپاشیم بر خاک کویر/ سنگ را حکم شکفتن میدهیم/ دانهها را میکنیم از آب سیر/ ابر را هل میدهیم از زیر سنگ/ تا برآید نخلهای باشکوه/ تا بروید غنچههای رنگ رنگ/ این شروع تازه فردای ماست/ این شروع تازه شعر من است/ خوب میدانم که فرداهای ما/ مثل شالیزار سبز و روشن است...»
* نگرش انتقادی و نوجوان شعر علا
افشین علا به مخاطب شعر خود میآموزد نگاه انتقادی داشته باشد و نسبت به وقایع ایران و جهان حساسیت نشان دهد. او شعر «شام شیمیایی» را برای کودکان مظلوم سوریه میسراید (نگاه کنید به صفحه 56) یا در شعر خواستگاری نسبت به کودکهمسری اعتراضی ظریف دارد.
از منظر افشین علا نوجوان باید دغدغه انسانی داشته باشد و نسبت به جهل و فقر در محیط زندگی خود حساس باشد. (نگاه کنید به شعرهای گوشت سیری چند و دزد و پیرزن در صفحات: 74 و77)
شاعر «بوی بال فرشته میآید» گاه مشعل به دست میگیرد و راه را برای نوجوان روشن میکند؛ شعر «آدم کسی نباش» صفحه 82 از این دسته اشعار است:
«خوب من به جز خدا همدم کسی نباش
بیخبر ولی دمی از غم کسی نباش
قدر و قیمت تو هست از شماره بیشتر
محو ثروت زیاد یا کم کسی نباش
هر کسی که با تو گفت: عمر و هستی منی
ذرهای یقین نکن، عالَم کسی نباش
چون دم مسیح باش، دم به دم نفس ببخش
یک نفس ولی ملول از دم کسی نباش
شاد باش و شاد کن، سرخوشی زیاد کن
سور و سات جشن شو، ماتم کسی نباش
سرخمیدگان اگر یافتند نام و نان
خوش به حالشان ولی، در خم کسی نباش
هر چه گفتهام بدان معنیاش غرور نیست
خاک پای خلق باش، آدم کسی نباش»
شعرهایی مثل «با من که حرف میزنی» ص 68 و «بیچشم و رو نباش» ص 84 نیز از منظر زبان و زاویه نگاه شبیه شعر آدم کسی نباش هستند.
* رفتار شاعر با زبان
از ویژگیهای مهم شعر افشین علا سلامت زبان شعر است. در چهارپارهها علا زبانی روان و دور از پیچیدگی دارد. کوتاه بودن طول مصراعها در این دسته از اشعار امکان درک مطلب و دریافت پیام شعر توسط مخاطب را فراهم میکند.
«یک روز که پیغمبر
از گرمی تابستان
همراه علی میرفت
در سایه نخلستان
دیدند که زنبوری
از لانه خود زد پر
آهسته فرود آمد
بر دامن پیغمبر...»
یکی از ویژگیهای کتاب «بوی بال فرشته میآید»، تنوع قالب و مضمون اشعار است. اگر در چهارپارهها، افشین علا از محمود کیانوش تاثیر پذیرفته است، باید گفت از منظر نگرش اجتماعی در برخی شعرهای کلاسیک این دفتر مثل «گوشت سیری چند» و «دزد و پیرزن» شاعر از پروین اعتصامی تاثیر پذیرفته است. شعرهای کتاب «بوی بال فرشته میآید» بسیار هوشمندانه چیده شده است. در شعرهای شروع کتاب که مخاطب آن نوجوانی اول است، تاثیرپذیری شاعر از محمود کیانوش مشهود است. شعرهای بخش دوم که شامل نیماییها نیز هست، تجربههای نوی شاعر را به مخاطب ارائه میدهد؛ تجربیاتی که حاصل همنفسی در محیط هنری با قیصر امینپور است.
شعر «آخرین خبر» را با هم میخوانیم:
«پروانههای کوچک خوش نقش و خوشنگار/ با طرحهای تازه و خلاق/ دیروز یک نشست ضروری گذاشتند/ در صحن باغچه/ در سالن بهار/ از هر طرف به شوق ملاقات/ تنها، بدون هیات همراه/ بیمرکب و محافظ و تشریفات/ از راه آمدند/ شاد و امیدوار/ پروانهها به هم که رسیدند/ در جایگاه خود/ کوتاه یا بلند، نشستند/ در بین شاخههای گل سرخ/ بیلحظهای درنگ/ هر جا که جا شدند نشستند/ بی در نظر گرفتن شأن و مقام و رنگ /یا تیره و تبار/ دستور کارشان/ نشر شمیم گل/ در شامه ضعیف بشر بود/ حفظ و اشاعه لبخند/ بر چهره تکیده و غمگین روزگار/ با هم مذاکره کردند/ هر جا که اختلاف نظر بود/ با بالهای نرم/ کف میزدند/ آرام و باوقار/ بعد از مذاکرات مفصل/ تصمیمهای خوب گرفتند/ شیرینتر از عسل/ در انتها بیانیه هم دادند/ آن را به دست باد سپردند/ تا آنکه قاصدک ببرد با خود/ هر گوشه و کنار/ اجلاسشان به خیر و خوشی برگزار شد/ بیآنکه ذرهای/ از جیب غنچههای زبانبسته/ خرجی شود برای پذیرایی/ خرجی شود برای سمینار...»
بخشی از شعرهای علا در کتاب «بوی بال فرشته میآید» برای نوجوانان است و برخی درباره نوجوانان. این شاعر، نوجوان زمانه خود را میشناسد و از او انتظار دارد در عین حال که نوجوانی خود را میزید، در پی دستیابی به بلوغ شخصیت و کمال انسانی باشد، درست مثل خود شاعر که نوجوانی سرشار از معناگرایی داشته است. همانگونه که در یادداشت پشت جلد نوشته شده است، تنوع مضمون، زبان سالم، نگاه دینمدارانه و عدالتخواهانه، عواطف متعادل و اندیشه ارجمند از ویژگیهای این مجموعه است. این کتاب، کتابی کاربردی برای کارگاههای سرایش شعر و بسیار مناسب هنرجویان جوانی است که سرودن را مشق میکنند.
سخن آخر اینکه افشین علا چه در قالب و چه در محتوای شعرش، قبل از اینکه شاعر باشد، مربی است. نگرش تربیتی مهمترین ویژگی در سرودههای افشین علا برای نوجوانان است و صدالبته بخش اعظم این مهم را مدیون مادر و مربی است. ارجمندانی که در خانه و در «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، تجربه مطالعه و تماشای متفاوت را به افشین علا هدیه دادهاند.