printlogo


کد خبر: 2291تاریخ: 1392/12/28 00:00
بوئینگ؛ از 11 سپتامبر تا پرواز گمشده مالزی

شروین  طاهری: گل «دست خدا»ی مارادونا به انگلیس در جام جهانی 86، کشف صدام در لانه موش و برخورد آن دو بوئینگ 767   به برج‌های دوقلوی نیویورکی؛ این لحظات حالا دیگر تبدیل به حافظه تصویری تاریخی جهانیان شده‌ است. همه مردم تصاویر این لحظات را چه زنده و چه مرده دیده‌اند و در نتیجه این سه اتفاق را باید در زمره مهم‌ترین تجربیات جمعی نوع بشر دانست. 28 سال است که همه درباره اینکه اعجوبه آرژانتینی در آن روز داغ در ورزشگاه آزتک مکزیکوسیتی توپ را با دست از شیلتون انگلیسی عبور داد یا با سر، بحث می‌کنند، همچنین هنوز همه می‌پرسند آیا آن موجود مفلوکی که دهانش را مثل اسب آبی روی سرباز یانکی گشوده بود حقیقتا همان دیکتاتور مخوف عراق بوده یا نه؟ اما شگفتا که هیچکس تاکنون نپرسیده که خود بوئینگ چه نقشی در حادثه 11 سپتامبر داشت؟ آن هم در حالی که هر دو  هواپیمایی که در آن روز جهنمی به برج‌های تجارت جهانی کوبیده شدند  بوئینگ 767 بودند و به گواه تصاویر فریم به فریمی که «تیری میسان» در مستند ماندگار « 11/9 دروغ بزرگ» به ما نشان می‌دهد، هر دو مخازنی بزرگ و غیرطبیعی در زیر بدنه‌شان داشتند که می‌توانستند محل تعبیه مواد منفجره برای انفجاری هر چه مهیب‌تر و هالیوودی‌تر باشند. حتی هواپیمای سومی هم که ادعا شد در 11 سپتامبر به ساختمان پنتاگون برخورد کرده (هرچند این صحنه دیگر جزو حافظه تاریخی ما نیست چون هیچ عکس یا فیلم موثقی از آن وجود ندارد، خودتان می‌دانید  پنتاگون جای خیلی محرمانه‌ای است!) نیز یک بوئینگ 757 بوده است. پس چرا انگشت اتهام به هر طرفی نشانه رفت به جز خود شرکت بوئینگ؟
یکی از فرضیات بسیار قوی درباره روز 11 سپتامبر 2001 که توسط چند مقام سابق در سطح سناتور، نماینده کنگره و معاونان و مشاوران پیشین وزرای دولت فدرال تایید شده است، می‌گوید حکومت سایه آمریکا به رهبری کارتل‌های گرداننده بانک‌های بزرگ و با مشاورت موساد، کنترل همه چیز را به مدت 24 ساعت به دست گرفته‌ بودند تا نمایش بزرگ تروریسم را به نام القاعده صحنه‌گردانی کنند. شواهد بسیاری از غیبت رئیس‌جمهور بوش و اعضای کابینه‌اش و همین طور بی‌عملی ارتش آمریکا در خاک و آسمان خود به بهانه مانور همان روز در همسایه شمالی وجود دارد اما این حکومت سایه یک تعریف مبهم نیست. آنها متشکل هستند از سران صهیونیسم و بانکداری در آمریکا و جهان. یک کارمند صنایع نفت (که رابطه نزدیکی با خاندان سعودی‌ دارد) به نام جی دبلیو مک‌آلیستر در مؤسسه تبلیغاتی گریم ریاپر نوشت، اطلاعاتی که او از بانکداران سعودی به دست آورده، حاکی است که فقط 8 خانواده (که 4 خانواده از آنها در آمریکا سکونت دارند)، ۸۰ درصد بانک فدرال ریزرو نیویورک (قدرتمندترین شعبه بانک مرکزی آمریکا) را صاحبند. آنها گولدمن سک‌ها، راکفلر‌ها، لیمن‌ها، کوهن- لوئب‌های نیویورک، روتشیلدهای پاریس و لندن، واربورگ‌های هامبورگ، لازارهای پاریس و اسرائیل و موسی سیف‌های رُم هستند. در راس هرم قدرت این خاندان‌های ابرسرمایه‌دار که بر بیش از 90 درصد گردش مالی دلار در جهان کنترل دارند، خاندان روتشیلدها قرار دارند که به سه شعبه اصلی تقسیم می‌شوند. راکفلرها که از زمان جنگ دوم جهانی عملا کنترل صنایع و انرژی ایالات متحده را در دست داشته‌اند خود جزو کارگزاران قرن بیستمی روتشیلدها محسوب می‌شوند.
تقریبا دو سال پیش سناتور «ران پال» نامزد جمهوریخواه ناراضی در انتخابات 2012 آمریکا که خود از بزرگ‌ترین فعالان تجارت فلزات قیمتی و طلاست، به انتشار آماری اختصاصی از موسسه مطالعات مالی فورچون 500 پرداخت که در آن فاش شده بود روتشیلدها به همراه راکفلرها و 2 خاندان یهودی‌تبار دیگر در چند صد ابرشرکت آمریکایی که تقریبا معادل کل اقتصاد ایالات متحده است سهام قابل‌توجهی دارند. طوری که سهام آنها در بانک‌ها و موسسات بزرگ مالی غالب است و در تمام کمپانی‌های غول‌آسای صنعتی و نفتی جزو 10 سهامدار اصلی هستند. در این بین شرکت بوئینگ به عنوان بزرگ‌ترین شرکت هوا- فضای جهان(سازنده سه چهارم هواپیماهای تجاری دنیا) و یکی از بزرگ‌ترین طرف‌های معامله پنتاگون و سیا (برای ساخت ادوات جنگی و جاسوسی) جزو 100غولی است که روتشیلدها(حاکمان سرمایه‌داری جهانی) در آن با راکفلرها (حاکمان اصلی آمریکا) شراکت و همکاری دارند در کنار کوکاکولا، ‌ای‌تی‌اندتی، کاترپیلار، اکسون موبیل، جنرال موتورز، جنرال الکتریک و...
امروز تردیدی باقی نمانده که بوئینگ یکی از شرکای بزرگ‌ترین عملیات پرچم دروغین در تاریخ بشریت است اما نامش از فهرست مظنونان بالفطره 11سپتامبر جا ماند. تنها متخصصان بوئینگ بودند که می‌توانستند آن هواپیما‌ها را بدون خلبان به سمت برج‌های تجارت جهانی هدایت کنند یا مخازن انفجاری ویژه زیر بدنه‌شان نصب کنند.
پس از ناپدید شدن بوئینگ 777 خطوط هوایی مالزی هم سوالی مشابه بالا به ذهن خطور می‌کند: چرا بوئینگ مقصر اصلی قلمداد نمی‌شود؟
 فرقی نمی‌کند که یک خلبان از نگاه مقامات کوالالامپور مظنون تلقی شود یا یک مهندس هواپیما، مهم این است که سامانه ناوبری بوئینگ 777 مفقود شده باعث از دسترس خارج شدن آن شده. بوئینگ متهم ردیف اول است چون به دروغ از سرنوشت این هواپیما اظهار بی‌اطلاعی می‌کند درحالی که چنین چیزی غیرممکن است. نیم‌قرن پیش سفینه‌های فضایی بازگشته از فضا که در دریا سقوط می‌کردند به آسانی رصد می‌شدند. به علاوه حتی فرض گم یا منفجر شدن جعبه سیاه برای هواپیماهای بسیار گران و پیشرفته محال است. در نهایت آنچه بوئینگ از ما پنهان می‌کند، دسیسه‌چینی‌های شیطانی صاحبان نامبرده‌اش برای کنترل ذهن و جان و مال مردم جهان است. با این اوصاف همه هواپیماهای خارج شده از خط تولید این کمپانی در شیکاگو را باید با یک کد شیطانی خواند: بوئینگ 666!


Page Generated in 0/0098 sec