کد خبر: 229167تاریخ: 1399/10/20 00:00
پروفسور مسعود درخشان مطرح کرد
درونیسازی اقتصاد تنها راه رسیدن به دروازههای تمدن
استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه گفت: امروز برخی مسؤولان تفکر آن شاه نادان را در سر دارند و خیال میکنند میتوان با دلارهای نفتی به دروازههای تمدن بزرگ رسید. تفکر خامفروشی نفت و خرید توسعه از خارج مانع پیشرفت کشور شده است. تفکر حاکم بر وزارت نفت در طول سالیان طولانی ریاست بیژن زنگنه بر این وزارتخانه بر خامفروشی نفت استوار بوده است. تیم حاکم بر وزارت نفت معتقد است عصر سلطهگری نفت و سایر منابع هیدروکربنی بزودی به پایان خواهد رسید. از طرفی ساخت پتروپالایشگاه و حرکت به سمت زنجیره ارزش تا صنایع تکمیلی امری زمانبر و هزینهزاست. در نتیجه بهتر است منابع نفتی کشور به هر طریق ممکن استخراج شده و به صورت خام به فروش رسد تا قبل از پایان عصر نفت بتوان منابع ارزی حاصل از خامفروشی را صرف توسعه اقتصادی کشور کرد. البته اینگونه استدلالها برای حرکت به سمت خامفروشی نفت با یک ابهام جدی روبهرو است، اینکه با توجه به تحریمپذیر بودن نفت ایران چطور میتوان در این مسیر گام برداشت؟ پروفسور مسعود درخشان، استاد ممتاز اقتصاد دانشگاه علامه در گفتوگو با رادیو اقتصاد با اشاره به دلایل عدم توفیق کشور در حوزه اقتصادی گفت: دلیل اینکه پس از پیروزی انقلاب موفق نشدیم وابستگیمان را به درآمدهای عاید از نفت کم کنیم، به طرز فکر مدیران و مشاوران آنها بازمیگردد که بر این باورند برای رشد و توسعه اقتصادی کشور باید تا میتوانیم نفت خام بفروشیم. یعنی باید حداکثر استفاده را برای افزایش تولید از این منابع خدادادی و صادرات آن داشته باشیم و با ارز حاصل از آن نیازهای کشور برای توسعه اقتصادی را از بازارهای خارجی خریداری کنیم. وی ادامه داد: پس مثلثی به وجود آمده است که یک وجه آن امکانپذیری خریداری توسعه از بازارهای جهانی است. انگار توسعه، کالایی خارجی است که قابل خریداری است، در حالی که توسعه نیازمند سبک تفکر خاص و استفاده از ظرفیت علمی، فنی و نیروی انسانی داخل و سازمانبندی ویژه است که بتوان در مسیر آن گام برداشت. درخشان گفت: بدانید این تفکر خامفروشی نفت و خرید توسعه قبل از انقلاب بر کشور حاکم بوده و متاسفانه بهرغم تاکید مقام معظم رهبری بر کاهش خامفروشی و اقتصاد درونزا تا الان ادامه دارد. رئیسجمهور هم به صراحت میگوید من بدون رابطه با خارج نمیتوانم کشور را اداره کنم. رابطه مانعی ندارد اما نباید به صورتی تعریف شود که وابستگی اقتصادی کشور را تشدید کند و استقلال ایران را زیر سوال ببرد. حضرت آقا از همان ابتدا بهتر از هرکسی آمریکا را میشناختند و میگفتند با توجه به شناختی که از ذات آمریکا دارم، به مذاکرات امیدوار نیستم و خوشبین نبودند ولی دولت فعلی رفت و کار خودش را کرد و نتیجه شد خسارت محض. درخشان خاطرنشان کرد: باید این سوال را پرسید که چرا شرکتهای بزرگ در ایران سرمایهگذاری میکنند. آیا دنبال رشد ما هستند یا سود خودشان؟ ممکن است شما بگویید آنها سودشان و ما منافع ملی خودمان را در یک بازی برد- برد تعریف میکنیم. بحث من این است که شما به لحاظ تاریخی از دوره پهلوی دوم از حدود 1972 که قیمت نفت 4 برابر شد، موضوع را بررسی کنید. آن شاه نادان میخواست با این دلارهای نفتی به دروازههای تمدن بزرگ برسد و نمیفهمید و امروزیها هم نمیفهمند که بزرگ شدن کشور از درون است نه بیرون. وی گفت: شما از آن زمان تا الان در این 50 سال فقط یک مورد نشان دهید که سرمایهگذاری خارجی با این مدل آقایان، اولا موجب انتقال فناوری شده، ثانیا منافع ملی را تامین کرده است و موجب رشد و توسعه شده است، به گونهای که اگر نمیشد الان مشکلات جدی داشتیم؛ حتی یک مورد وجود ندارد. شرکتهای بزرگ نفتی، نوکران سیاستمداران غربی هستند و آنها اجازه بهرهمندی ایران از تکنولوژی را نمیدهند.
درخشان اظهار داشت: متاسفانه این واژه سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری را با برداشت غلط در مغز ما کردند و ما دانشگاهیان هم در کلاسها گفتیم و این دانشجویان بعدا مشاوران مدیران کشور شدند و به مسؤولان گفتند و مسؤولان هم الان به رویاپردازی خودشان مشغولند.