ساختار سیاسی در آمریکا با اعمال شدیدترین محدودیتهای رسانهای علیه رئیسجمهور مستقر و طرح اتهامات تروریستی علیه هواداران او، مردم این کشور را در مقابل یک دوگانه قرار داده است
ثمانه اکوان/ فرزانه دانایی: ترامپ در زمان اعلام نامزدی برای انتخابات سال 2016، رسانهای در اختیار نداشت. رسانههای جریان اصلی در واشنگتن، او را به دلیل اینکه هیچ تجربهای در مسائل سیاسی نداشت به سخره میگرفتند و صحبتهایش را نژادپرستانه و گاه مخالف موازین اصلی حقوق بشر میدانستند. او با این حال پلتفرم جدیدی برای کار رسانهای در دنیای بزرگان سیاست انتخاب کرد: شبکههای مجازی و بویژه توئیتر. او مانند سایر روسایجمهوری دنیا یا اشخاص فعال در صحنه سیاست به توئیتهای رسمی نیز بسنده نکرد. هر روز صبح ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشد و یکراست سراغ تلفن همراه رفته، خبرها را چک میکرد و درباره هر خبری که احساس میکرد عصبانیتش را تحریک میکند، موضع میگرفت. گاه نمایندگان کنگره را مورد خطاب میداد و از آنها به دلیل برخی کارها و اقداماتشان انتقاد میکرد، گاه به افرادی که در دولتش بودند و کاری خلاف میل او انجام داده بودند حملهور میشد و گاه حتی خبر برکناری آنها را از توئیتر اعلام میکرد و زحمت رویارو شدن با کارمند یا مسؤول اخراجی را نیز به خود نمیداد. او از توئیتر برای پیشبرد اهداف دیپلماسی خود نیز استفاده میکرد؛ دیپلماسی توئیتری او و ناسزا گفتنهایش به کیم جونگ اون، زمینهساز دیدار و روابط رؤیاییشان شد! و در مقابل، توئیتهایش درباره بودجه نظامی کشورهای اروپایی عضو ناتو مثل شمشیر بر قلب سیاستمداران اروپایی مانند آنگلا مرکل فرو میرفت.
در همین حال دعوای ترامپ با رسانهها نیز همچنان ادامه داشت. رسانههای لیبرال وابسته و متمایل به حزب دموکرات، از سوی او با عنوان رسانههای جعلی یاد میشدند و کار تا جایی پیش رفت که در یکی از جلسات مطبوعاتی کاخ سفید، او خبرنگار سیانان را از جلسه بیرون کرد یا با خبرنگاران «سیانان» و «واشنگتنپست» درگیری لفظی پیدا کرد. در طول ۳ سال فعالیت ترامپ در کاخ سفید، او دیگر دشمن درجه یک رسانهها شناخته میشد و تا زمانی که توئیترش را داشت، مشکلی با این مساله نیز نداشت. به نظر میرسید رسانهها، فعالان سیاسی، سیاستمداران و رهبران جهان نیز به این اقدامات او عادت کرده بودند. با این حال سال پایانی فعالیت او مصادف با موضعگیریهای خشنتر و توئیتهای عصبانیترش شد. آنطور که نویسندگان کتابهای مرتبط با کاخ سفید ترامپ از جمله «جان بولتون»، «باب وودوارد» یا حتی «مایکل وولف» مطرح کرده بودند، او دیگر هیچ محدودیتی در استفاده از توئیتر برای حمله به طرفهای مقابلش یا اخراج وزرایش نداشت و در عین حال هر روز بیشتر از دیروز از رسانههای سنتی مانند روزنامهها و شبکههای تلویزیونی -حتی فاکسنیوز مورد علاقهاش- فاصله میگرفت.
تکلیف رسانهها از همان روزهای ابتدایی با ترامپ مشخص بود اما تکلیف شبکههای مجازی اینترنتی تا حدی در ابهام باقی مانده بود. آیا آنها واقعاً باید توئیتهای ترامپ را که در هر کدام از آنها خبرهای جعلی و دروغین وجود داشت حذف میکردند یا مانع از ادامه فعالیتش میشدند و یا اینکه باید با حضور او در این شبکهها مدارا میکردند تا دوران ریاستجمهوریاش تمام شود؟
* رسانهها، شیوع کرونا و انتخابات 2020
شیوع کرونا در جهان و بویژه آمریکا و تلاش ترامپ برای نادیده گرفتن این بیماری، کم اهمیت دانستن آن یا حتی اعلام کردن آن به عنوان عامل گمراهکننده و «فریب دموکراتها»، در نهایت حزب دموکرات را به این نتیجه رساند باید نفوذ بیشتری بر شبکههای اجتماعی داشته باشد و از تنها سلاح رسانهای ترامپ علیه او استفاده کند. این رسانهها با این نقشه راه کمکم برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 2020 آماده شدند.
در مقالات علمی مرتبط با نقش رسانهها در سیاست، اینگونه مطرح شده است که رسانهها و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در جهان، نقش بسیار زیادی در تحکیم دموکراسی و تشویق حکومتهای مختلف به توجه به حق تمام اتباع کشورشان در رأی دادن دارند. با این حال رسانهها معمولا از همین هدف تعیینشده برای خود استفاده کرده و با توجه به نقش سیاسی و وابستگیهای حزبی که برای خود تعریف کردهاند، نقش دیگری را نیز بازی میکنند که آن تهییج مردم و تشویق آنها به رأی دادن به نامزدی در انتخابات است که بیشترین قرابت را با خطمشیهای روزنامه یا منافع رسانههای وابسته به یک حزب خاص دارد. زمانی که کار به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2020 کشید، جایگاه رسانهها کاملاً مشخص بود. رسانههای دموکرات حملات شدیدی را علیه ترامپ و سیاستهایش بویژه در بحث مدیریت کرونا یا سیاستهای خارجیاش در قبال متحدان آمریکا مطرح میکردند و رسانههای جمهوریخواه مانند فاکسنیوز، سعی میکردند در تقابل با آنها، از نقش دموکراتها در ترویج خشونت و تروریسم در منطقه غرب آسیا، ضرورت بیرون آمدن نیروهای آمریکایی از منطقه -که خواست همیشگی ترامپ بود- یا موفق جلوه دادن سیاستهای ترامپ در جبران ضررهای اقتصادی ناشی از کرونا بگویند. تا اینجا نیز رسانههای سنتی جمهوریخواه همچنان از ترامپ حمایت میکردند و شبکههای اجتماعی نیز با وجود اینکه بسیاری از توئیتها و پستهای او را اخبار جعلی یا اطلاعات غلط و گمراهکننده میدانستند، در نهایت به پنهان کردن برخی مطالب میپرداختند و دعوایی جدی با او نداشتند.
* نتایج انتخابات و موضعگیری شدید رسانهها علیه ترامپ
با برگزاری انتخابات و مشخص شدن تدریجی نتایج، ترامپ حملات آشکارتر و وسیعتری را نسبت به حزب دموکرات و رسانهها در پیش گرفت. توئیتهای او این بار اما رنگ و بوی شورش داشت؛ شورش علیه ساختار سیاسی آمریکا. ساختاری که -هم حزب دموکرات و هم حزب جمهوریخواه- نشان داده بود نمیخواهد تا آخر راه از او حمایتی هر چند اندک و ناچیز داشته باشد. بعد از گذشت 4 سال درگیری مداوم، ترامپ با پیش کشیدن بحث تقلب در انتخابات و هدف قرار دادن نتایج انتخابات در 5 ایالت کلیدی آمریکا، در نهایت مشاهده کرد رسانهها چه در جبهه دموکرات و چه جمهوریخواه، در تقابلی شدید با او قرار دارند. او حالا این بار در انتخابات سرنوشتساز ریاستجمهوری سال 2020، در مقابل تمام جبهههای سیاسی موجود در واشنگتن و رسانهها تنها مانده بود و استفاده او از شبکههای اجتماعی مجازی نیز نتوانست باعث شود صدایش به مخاطبان آمریکایی برسد، زیرا دموکراتها برای شبکههای اجتماعی در فضای مجازی مانند فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام، برنامههای خاص خود را داشتند تا مانع از این شوند که این بار مانند سال 2016، ترامپ از آنها برای تبلیغات خود بهره بگیرد.
کنگره قبل از برگزاری انتخابات، دیداری با روسای شرکتهای اینترنتی و شبکههای مجازی مانند توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام داشت و آنها را متقاعد کرد برای برگزار شدن بیهرج و مرج انتخابات باید دستورالعملهای جدیتری را برای مقابله با اخبار جعلی یا اطلاعات گمراهکننده و غلط در پیش بگیرند. اینجا بود که پستهای حمایتی از ترامپ و انتقاد به شیوه شمارش آرا یا اکانتهایی که چگونگی شمارش آرا یا امکان تقلب در انتخابات را مطرح میکردند، بشدت زیر ذرهبین قرار گرفته و مورد به مورد بررسی و گاه اکانتهای متعددی به دلیل پرداختن به بحث تقلب یا احتمال شورش و اعتراض در برخی شهرها و ایالتهای آمریکا تعلیق شده یا به کلی حذف شدند.
فیسبوک از جمله شرکتهایی بود که خطمشی جدیدی را برای تبلیغات خود در نظر گرفت تا جلوی آشوب بیشتر را که توسط کمپینهای انتخاباتی ۲ نامزد انتخاباتی یا هوادارانشان به راه افتاده بود بگیرد. نرمافزار ویچت و تیکتاک نیز که نرمافزارهایی چینی بودند، از دسترس خارج شدند تا مبادا در فضای سیاسی آمریکا تأثیری روی نوجوانان و جوانان داشته باشند. شبکههای اجتماعی در فضای مجازی مجبور شدند بر اساس قانونی که دولت آمریکا و کنگره حمایت خود را از آن اعلام کردند، فیلتر اعتبارسنجی بر روی تبلیغات انتخاباتی بگذارند و شعارهای تبلیغاتی یا صحبتهای انتخاباتی را که به دروغ مطرح میشد و پایه و اساس نداشت از فضای خود حذف کنند.
توئیتر همچنین تدابیر جدیدی برای جلوگیری از انتشار خبرهای جعلی مربوط به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نظر گرفت و اعلام کرد بازنشر مطالب بدون اضافه کردن نظری نیز دشوارتر خواهد شد تا کاربران در کنار بازنشر یک توئیت نظر خود را نیز اضافه کنند. این کار نیز برای بستن دست روباتها در بازنشر توئیتهای یک کمپین انتخاباتی خاص به صورت بیشمار است. بدین ترتیب توئیتر جلوی روباتهایی را که گمان میرفت فضا را به نفع یک کاندیدای خاص تغییر دهند، گرفت. به دنبال نگرانی شبکههای اجتماعی از بروز احتمالی ناآرامیهای پس از انتخابات آمریکا، فیسبوک نیز اعلام کرد ممنوعیت تبلیغات سیاسی را به صورت جدیتری دنبال خواهد کرد. فیسبوک از زمان پلمب شدن صندوقهای رأیگیری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در روز رأیگیری، هرگونه تبلیغات سیاسی در این شبکه اجتماعی را ممنوع کرد.
* کارنامه شبکههای مجازی آمریکایی در سایر نقاط دنیا
رسانههای مجازی آمریکایی اما تنها برای انتخابات آمریکا برنامه نداشتند. آنها که در طول سالیان گذشته ردپایشان در تمام بحرانهای سیاسی در تمام نقاط دنیا دیده میشد، حالا عزمشان را جزم کرده بودند تا مانع از ایجاد بحران سیاسی در خانه -آمریکا- شوند. از انتخابات سال 88 ایران گرفته که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا رسما خواستار به تعویق افتادن عملیات آپدیت توئیتر شد برای اینکه تاثیرگذاری آمریکا در فضای سیاسی ایران و خطدهی به معترضان و آشوبگران با مشکل برخورد نکند، تا تاثیرگذاری بر انقلابهای عربی در سال 2011 که توئیتر پای ثابت آنها بود، همگی نشان میداد قدرت این شبکههای مجازی در دنیا تا چه میزان است. ردپای آنها در اعتراضات و آشوبهای تمام نقاط دنیا بخوبی آشکار بود؛ از جمله در انتخابات بولیوی که با کودتای آمریکایی نتایج انتخابات تغییر کرد، انتخابات و اعتراضات ونزوئلا، اعتراضات لبنان و عراق یا انتخابات و اتفاقات مختلف موجود در ایران. در تمام این اتفاقات این روباتها و تعداد هشتگها بود که بیانگر نحوه تفکر مردم راجع به موضوعات مختلف میشد! و فضا را به سمت خشونت بیشتر سوق میداد.
* مأموریت برای نجات آبروی آمریکا
نگاهی به عملکرد رسانههای سنتی و رسمی آمریکا و همچنین رسانههای نوین مانند شبکههای اجتماعی اینترنتی در طول دوره تبلیغات انتخاباتی و پس از آن نشان میدهد ساختار سیاسی آمریکا به این نتیجه رسیده بود برای حفظ آبروی اندک باقیمانده از دموکراسی آمریکایی باید جلوی انتشار سخنرانیهای ترامپ، توئیتهای او و ادعاهایش درباره تقلب در انتخابات گرفته شود. آنها دریافته بودند روایت ترامپ از فاسد بودن سیستم سیاسی موجود در واشنگتن و همچنین فساد سیاسی موجود در رسانهها، برای حفظ همان باقیمانده اعتماد مردم به سیستم سیاسی آمریکا باید تخطئه شده و جلوی انتشار آن به هر قیمت گرفته شود. به همین ترتیب بود که صحبتهای ترامپ یا سخنگوی کاخ سفید درباره تقلبهای انتخاباتی در برخی از ایالتهای آمریکا پوشش داده نشد یا جلوی پخش مستقیم این اظهارات در تلویزیونهای مختلف سیاسی و حتی فاکسنیوز که رسانه مورد علاقه ترامپ و از حامیان او در ۴ سال گذشته بود، گرفته شد.
ضربهای که ترامپ به جایگاه دموکراسی آمریکایی در جهان وارد کرد یا به بیان بهتر اقدامی که ترامپ برای آشکار کردن فساد ساختاری در درون نهادهای سیاسی آمریکا انجام داد، تاکنون در تاریخ آمریکا بینظیر بوده است. این اقدام اما در ماجرای حمله حامیان ترامپ به کنگره، به نقطه اوج خود رسید و تبدیل به موضوع امنیت ملی شد. در اینجا نقش رسانهها از ایجاد دوقطبی شدید به نفع دموکراتها، تغییر کرد و به سمت حمایت از دموکراسی آمریکایی و جلوگیری از فروپاشی نهادهای سیاسی این کشور تغییر جهت داد.
رسانهها در طول انتخابات آمریکا و پس از آن، تا حدی از نقش حافظ منافع ملی و برقرارکننده امنیت در کشور برآمدند. آنها نهتنها حامیان ترامپ، بلکه خود او را نیز در سکوت خبری گذاشتند، صحبتهایش را قطع کردند، خواهان برکناری او شدند و او و حامیانش را اغتشاشگر خواندند. آنها همچنین با فضاسازی رسانهای کار را به جایی رساندند که معترضانی که جلوی در کنگره جمع شده بودند را تروریست نامیدند و حالا به این نتیجه رسیدهاند که باید فکری به حال دوران پساانتخابات 2020 و پساترامپ کرد. ترامپ چه بماند و چه برود، سیستم و ساختار سیاسی آمریکا دیگر نمیتواند ضربات سیاسی دیگری مانند آنچه او و حامیانش به آن وارد کرده بود را تحمل کند و رسانهها که در خدمت ۲ حزب اصلی آمریکا هستند، تلاش دارند چهره کریه دموکراسی به شیوه آمریکایی را تا حدی بزک کنند که بتوانند همچنان برای آینده کشورهای دیگر و آینده دنیا و سیستم مدیریت جهانی نسخه بپیچند.
این رسانهها بودند که حملهکنندگان به کنگره یا حتی حامیان ساده ترامپ در زمان ریاستجمهوری را عدهای تروریست، نژادپرست و آنارشیست نامیدند و حالا با همین روش سعی دارند آثار و میراث ترامپ را برای همیشه از حافظه تاریخی مردم آمریکا و جهان حذف کنند. به همین دلیل نیز ضمن اینکه با انتشار عکس حملهکنندگان به کنگره خواهان شناسایی و بازداشت آنها توسط مردم میشوند، در عین حال تصمیم دارند مدارک، عکسها و فیلمهای مربوط به این اقدام تاریخی را که در طول تاریخ این کشور بیسابقه بوده است، از شبکههای مجازی و محیط اینترنت پاک کنند. این اقدامات رادیکال که بیشتر به حال و هوای رمان 1984 جورج اورول شبیه است تا دنیای «آزادی بیان» غربی، به یک دلیل صورت میگیرد: همان اتهامی که توئیتر به پستهای ترامپ وارد کرده است: احتمال تشویش و خشونت! همان اقدامی که اگر در سایر کشورهای دنیا انجام شود، مصداق بارز آزادی بیان است!
اینستاگرام که در زمان ترور شهید سلیمانی با دستور دولت آمریکا، با تلاش شبانهروزی تمام پستهای مربوط به این اقدام را پاک میکرد و امکان دسترسی به اکانتها را به کاربران نمیداد، حالا دسترسی شخص ترامپ به اکانتهایش را مسدود کرده است. از سوی دیگر فیسبوک هم اکانتهای او را تعلیق میکند و توئیتر نیز صفحه او با بیشتر از 8 میلیون دنبالکننده را برای همیشه از فضای مجازی پاک کرد. نکته جالب اما اینجاست که این کار توئیتر در شرایطی صورت گرفته است که در گزارش ماه آگوست سال 2017 میلادی مجله فورچون ذکر شده بود که حضور و فعالیت ترامپ در این شبکه مجازی، گردش مالی حدودا 2 میلیارد دلاری برای توئیتر به همراه داشته است.
* مردم آمریکا چه میگویند؟
مردم آمریکا اما ظاهرا نظری بشدت متفاوت نسبت به گردانندگان سایتها، رسانهها و شبکههای مجازی دارند. آنطور که نتایج نظرسنجی مؤسسه «راسموسن» نشان میدهد، با وجود حوادث اخیر در واشنگتن، میزان رضایت شهروندان آمریکایی از ترامپ که قبل از کریسمس ۴۵ درصد بود، اکنون به ۵۱ درصد افزایش یافته است. در عین حال در نظرسنجی انجام شده توسط مجله اکونومیست، مشخص شده است تقریبا نیمی از جمهوریخواهان و 20 درصد از افرادی که خود را مستقل معرفی کردهاند، از حمله به ساختمان کنگره حمایت میکنند و در حدود 60 درصد از جمهوریخواهان و نزدیک به 40 درصد از افراد مستقل معتقدند حمله به ساختمان کنگره خشونتآمیز نبوده و در زمره اقدامات صلحآمیز طبقهبندی میشود. در نظرسنجی دیگری تنها 15 درصد از مردم بر این عقیده بودهاند ترامپ باید به دلیل حمایت از معترضان استیضاح شده یا اقدام قانونی علیه او انجام شود.
در هر صورت این بار بومرنگ دروغ و نیرنگ به سوی سیستم سیاسی داخلی آمریکا بازگشته است و رسانههای آمریکایی که تا به حال دستور داشتند در کشورهای دیگر روایتهای مدنظر آمریکا را رواج دهند، این بار مسیر خود را تغییر داده و به سمت افکار عمومی داخل آمریکا چرخیدهاند تا روایتی حکومتی را از ریشههای دولت عمیق آمریکا گرفته و مردم این کشور را برای دنیای پساترامپ آماده کنند.
* ترامپ به دنبال رسانه مجازی؟
سایت خبری هیل وابسته به کنگره آمریکا روز گذشته با اشاره به تعلیق شدن حساب توئیتری ترامپ نوشت: دونالد ترامپ بعد از اینکه توئیتر، حساب کاربری او را مسدود کرد، از طریق حساب کاربری رئیسجمهوری آمریکا POTUS در توئیتر نوشت او و تیمش به دنبال امکان «ایجاد پلتفرم خودشان در آینده نزدیک هستند». وی افزود: همانطور که از مدتها قبل گفتهام، توئیتر بیش از پیش به دنبال منع آزادی بیان است و امشب کارکنان توئیتر با دموکراتها و چپ افراطی دست به یکی کردهاند تا حساب من را از این رسانه حذف کنند و من و شما، 75 میلیون وطنپرست بزرگ را که به من رای دادهاید، ساکت کنند. ترامپ با تکرار انتقاد همیشگیاش درباره حمایتهای قانونی از شرکتهای فناوری که او تلاش کرده آنها را لغو کند، گفت: توئیتر یک شرکت خصوصی است اما بدون بخش 230 قانون ارتباطات آمریکا، این رسانه دیگر نمیتوانست برای مدتی طولانی به فعالیت خود ادامه دهد.
رئیسجمهوری آمریکا در مجموعه توئیتی که از صفحه کاربری توئیتر ریاستجمهوری آمریکا منتشر شده است، گفت: پیشبینی میکنم این اتفاق (که پلتفرم جدیدی را تشکیل دهم) رخ دهد. ما با طرفهای مختلفی درباره این موضوع مذاکره کردهایم و بزودی این خبر مهم را اعلام میکنیم و به دنبال تاسیس پلتفرم خود در آینده نزدیک هستیم. ساکت نخواهیم نشست.
سخنگوی توئیتر به تارنمای هیل گفته است از تلاشهای ترامپ برای دور زدن ممنوعیت استفاده از صفحه کاربریاش در توئیتر از طریق حساب ریاستجمهوری یا کاخ سفید جلوگیری خواهد شد. وی گفت همانطوری که در خطمشی این رسانه آمده است، اگر معلوم شود از حساب دیگری برای دور زدن ممنوعیت استفاده میشود، آن حساب نیز با محدودیتهایی مواجه خواهد شد. برای حسابهای دولتی همچون حساب کاربری ریاست جمهوری آمریکا یا کاخ سفید این حسابها مسدود نمیشود اما اقداماتی را به کار میبندیم تا استفاده از آنها را محدود کنیم. در همین حال توئیتر حساب تعدادی از حامیان و طرفداران و نزدیکان ترامپ را نیز مسدود کرده است. در همین حال «سیدنی پاول» وکیل ترامپ از مردم درخواست کرد توئیتر و فیسبوک خود را حذف کنند. وی در شبکه اجتماعی پارلر نوشت: هر کسی را که میشناسید تشویق کنید اکنون حساب توئیتر و فیسبوک خود را حذف کند.
آنها 5/4 میلیون حساب میهنپرستان را که سعی در جستوجوی حقیقت داشتند، حذف کردند. توئیتر اکنون یک رسانه تبلیغاتی فاشیستی است. چندی بعد طرفداران ترامپ از توئیتر خداحافظی کردندو خداحافظ توئیتر ترند اول ایالات متحده آمریکا شد.