printlogo


کد خبر: 229527تاریخ: 1399/11/1 00:00
به بهانه رفتار عجیب پرافتخار ترین ورزشکار ایران در المپیک
سیلی هادی به «ساعی» !

 نیما علیپور: تنها مدال، قهرمانی جهان و المپیک نیست که در ذهن مردم، هویت ماندگاری را برای ورزشکاران رقم می‌زند، بلکه برای جاودانه شدن باید فراتر از ایستادن روی سکو عمل کرد؛ اینکه بتوانی در قلب مردم بنشینی. در این بین اما شرایط برای آنهایی که به مدال‌های رنگین‌تری رسیده‌اند هم آسان‌تر و هم سخت‌تر است؛ آنها به همان سرعت که می‌توانند به دلیل تلاش‌های بی‌وقفه و کسب افتخار برای کشور، محبت مردم را به دست آورند، در یک چشم به هم زدن نیز می‌توانند با کوچک‌ترین رفتار ناشایست از دیدگان مردم دور شوند. زمان زیادی از سالروز درگذشت غلامرضا تختی نمی‌گذرد. او یک مدال طلا، ۲ نقره و یک مقام چهارمی المپیک، یک طلا و ۲ نقره قهرمانی جهان، به همراه طلای بازی‌های آسیایی را در کارنامه خود دارد اما این ویترین اغواگر، کمترین نقش را در ماندگاری نامش پس از نیم قرن ایفا می‌کند و آنچه تختی را بر دل‌ها حک کرده چیزی جز سادگی، صداقت، مردمداری، مهربانی، مروت و دست‌گیری نیست. همانند تختی قهرمانان بسیاری آمدند، مدال‌های رنگارنگی را نیز یکی پس از دیگری به گردن آویختند و از سکوهای جهانی و المپیک بالا رفتند اما هیچ کدام نتوانستند همچون او تا ابد در ذهن و قلب مردم جاودانه شوند. 
 
* پهلوان شدن چه مشکل!
هادی ساعی، قهرمان سابق تکواندو که با کسب ۲ مدال طلا و یک برنز المپیک، پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران به شمار می‌آید، دقایقی بعد از حضور در سالن مسابقات لیگ برتر تکواندو به سمت دبیر سازمان لیگ رفت و با او درگیر شد. وی در رابطه با اتفاقات به وجود آمده در سالن مسابقات لیگ برتر عنوان کرده است: از سال قبل چند بار به دوستان اعلام کردم نام مرا پشت میکروفن اعلام نکنند. من عادت ندارم به جایگاه ویژه بروم و معمولا کنار بچه‌ها روی سکوها می‌نشینم. هفته گذشته هم من از صبح در سالن بودم اما نزدیک ظهر بود که رئیس فدراسیون وارد سالن شد و من وقتی کنار او رفتم، تازه گوینده اعلام کرد هادی ساعی هم در سالن است و به او خوشامد می‌گوییم. من هم به آقای پولادگر گفتم این عین بی‌احترامی است که بعد از چند ساعت نام مرا اعلام می‌کنند. امروز (روز حادثه) نیز دقیقا همین اتفاق افتاد. من در سالن بودم که محسن تمجید، رئیس سازمان لیگ آمد و گفت به جایگاه ویژه بروید اما من از او تشکر کردم و گفتم روی سکوها راحت هستم. شاید ۱۰ بار به او تاکید کردم نام مرا پشت بلندگو اعلام نکنند اما باز هم دیدم بعد از نیم ساعت دبیر سازمان لیگ نام مرا گفت. به همین خاطر دیگر از کوره در رفتم. وی افزود: با این کارها می‌خواهند مرا اذیت کنند. برخی در فدراسیون تکواندو ناراحت هستند که من آنجا هستم. حتی نحوه اعلام کردن نام من هم عجیب است؛ می‌گویند قهرمان تکواندوی جهان آمده اما من پرافتخارترین ورزشکار المپیک و مدیرفنی تیم‌ ملی هستم. به این آقا گفتم یا مرا نمی‌شناسی یا از روی عمد این کار را می‌کنی. 
درباره رفتار ساعی چند مساله قابل تامل وجود دارد. به طور حتم قهرمانانی همچون هادی ساعی به دلیل شهرت زیاد باید در قبال هر رفتاری سعه صدر داشته باشند و بدانند چه جایگاهی در بین مردم دارند؛ هویتی که برای شکل‌گیری آن سال‌ها تلاش کرده‌اند و مردم نه‌تنها چهره یک قهرمان، بلکه چهره یک پهلوان را از چنین ورزشکارانی در ذهن خود ساخته‌اند. گذر زمان بخوبی نشان داده برای مردم، اخلاق ورای ورزش است و اگر یک ورزشکار صاحب طلای المپیک و جهان هم باشد اما اخلاق را زیر پا بگذارد چه‌بسا براحتی هر چه تمام‌تر به تمام زحمات چندین و چند ساله خود پشت کرده و گویی تمام مدال‌ها را زیر پا گذاشته است. به همین دلیل نیز همواره مرز مشخصی بین قهرمانی و پهلوانی در ورزش ایران وجود داشته و دارد و هرگز یک ورزشکار صرفا با کسب مدال نمی‌تواند در قامت پهلوان ظاهر شود. آنچه به عنوان ایراد به هادی ساعی وارد می‌شود، رفتار خشونت‌آمیز وی و اظهاراتش پس از این اتفاق است. ساعی که عضو هیات اجرایی کمیته و رئیس کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک نیز هست به عنوان یک الگو، باید بخوبی از جایگاهش محافظت کند و اجازه ندهد هر فردی با عصبانی کردن وی به آنچه در ذهن مردم و سایر ورزشکاران از او حک شده و سال‌ها برایش تلاش کرده، خدشه وارد کند. حال اما این سوال مطرح می‌شود: آیا فردی همچون او، گزینه مناسبی برای ریاست کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک است؟ ساعی در اظهاراتش عنوان کرده: من را قهرمان تکواندوی جهان خطاب کردند اما من پرافتخارترین ورزشکار المپیک و مدیرفنی تیم‌ ملی هستم! سوال مهم اینجاست که ساعی اساسا چه نیازی به نام بردن از این عناوین دارد؟ جز این است که مردم و تاریخ ورزش ایران او را پرافتخارترین ورزشکار المپیک می‌دانند؟ شاید حق با ساعی باشد و برخی با شیطنت سعی در آزرده‌خاطر کردن او داشته‌اند اما آیا واکنش او به عنوان پرافتخارترین ورزشکار المپیک به این اتفاق قابل قبول است؟ وی همچنین با اشاره به درگیری‌اش با دبیر سازمان لیگ تکواندو گفته است: «آن آقا که اسمش را نمی‌آورم چون گُنده می‌شود، عنوان کرد ساعی من را ‌زده است، من او را نزدم چون در حد و اندازه من نیست». آیا چنین ادبیاتی در حد و اندازه هادی ساعی است؟ قطعا به کار بردن چنین عباراتی از زبان هادی ساعی طرف مقابل را کوچک نمی‌کند، بلکه بیشترین تبعات را برای پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران به دنبال دارد و ترکش چنین کلماتی اعتبار و هویت ساعی را نشانه می‌رود. در پایان باید تاکید کرد آنچه از یک قهرمان، پهلوان می‌سازد، اخلاق است. چه بسیار ورزشکاران ایرانی که به مدال طلا در مسابقات المپیک و جهان دست یافته‌اند اما هرگز نتوانسته‌اند به جایگاه ویژه غلامرضا تختی‌ها در دل و یاد مردم برسند. کاش ساعی‌ و ورزشکارانی از این دست بخوبی بدانند به چه کسی سیلی می‌زنند؛ به صورت دیگران یا به اعتبار، جایگاه و وجهه خودشان در میان مردم.

Page Generated in 0/0064 sec