گرگِ کرونا برای برخی میش است
نوش است گهی و گاه همچون نیش است
با خوب ژنان کار ندارد کرونا
این درد به جان ضعفا سیریش است
رامیده و تربیت شده است انگاری
مهمانِ مدام کلبه درویش است
گرم صله رحم شده با آنان
گویا ز هزار نسل، قوم و خویش است
دامِ کرونا میان دنیا پهن است
جایی که نگشته پای او وا، کیش است!
شاید ز هتلهای گران بیزار است
از بس که فهیم و خوب و دوراندیش است!