گرچه من ریشه و کووید شبیه تیشهست
از قرنطینه مخم هنگ دلم هم ریش است
ای پرستار مرا درک کن و زخمزبان
به من خسته نزن، در دل من تشویش است
بیشتر میشود آمار دوباره؟ به درک
من گزیده شدهام پس چه غمی از نیش است
صاحبان قدَر صنعت موسیقی و فان
همه جمعاند و خوشی تا لب و بیش از بیش است
نه! دوباره نزنی زخمزبان بر این حرف
که چنین زخمزبان دور ز نواندیش است
تو خودت هم شدهای بیشتر از من غمگین
پس بیا؛ چون کرونا با پدر من خویش است
مقصدم ساحل دریاست عزیزم چاره
جهت رفع چنین غصه و ماتم کیش است