محمدحسین مهدویزادگان: رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی در سخنان ماه گذشتهشان به مناسبت ۱۹ دیماه سالروز قیام مردم قم، میان تحولات هفتههای اخیر در ایالاتمتحده آمریکا و وقایع مربوط به فتنه سال 88 در کشورمان «رابطهای معنادار» برقرار فرمودند:
«در سال ۸۸ آمریکا میخواست ایران را بیثبات سازد، همان اتفاقی که برای آنان در سال ۹۹ برای خودشان رخ داد و خدای متعال همان وضعیتی را که برای ایران میخواستند تا جنگ داخلی راه بیندازند، برای خودشان پیش آورد».
در سال 1388 و در جریان فتنه تمامعیاری که در کشورمان رخ داد، تئوریسینها و استراتژیستهایی که ارتباط مستقیمی با دولت وقت آمریکا (دولت اوباما) داشتند، به مقامات کاخ سفید توصیه کردند که باید از روشهای ترکیبی (جنگ هیبریدی) با محوریت «براندازی نرم» علیه کشورمان استفاده کنند. اوباما و هیلاری کلینتون، بر اساس محاسبات دقیقی که از سوی اتاقهای فکر مرتبط با دولت خود علیه «موجودیت نظام جمهوری اسلامی» و معطوف به هدف «براندازی نظام» صورت گرفته بود، حمایت کامل از اغتشاشگران را در دستور کار قرار دادند. در این میان، دولتهای اروپایی، برخی رژیمهای مرتجع عربی و در نهایت گروههای ذلیل و مفلوک ضدانقلاب مانند منافقین کوردل و سلطنتطلبان، جملگی به اجزای شبکهای ضدایرانی تبدیل شدند که ساخته و پرداخته دست آمریکا بود.
شاید اکنون با گذشت بیش از یک دهه از حوادث مربوط به فتنه 88، برای بسیاری از مخاطبان عزیز این سوال وجود داشته باشد که چرا دولت آمریکا، دولتهای اروپایی و حتی مهرههای منطقهای آنها آن زمان و خصوصا پس از گذشت چند ماه از آغاز فتنه، از فاز «تقابل غیرمستقیم» وارد فاز «تقابل صریح و آشکار» با جمهوری اسلامی ایران شده و با صراحت لهجه از «براندازی نظام جمهوری اسلامی» سخن میگفتند. پاسخ این سوال مشخص است: دولت وقت آمریکا از اتاقهای فکر مرتبط با خود و حتی سایر استراتژیستهایی که درباره مسائل داخلی ایران صاحبنظر بودند، خواسته بود تا طرح جامعی را با هدف از بین بردن نظام جمهوری اسلامی به آنها ارائه دهند. این طرح جامع شامل «پیشبینیهای کیفی»، «پیشبینیهای کمی»، «تجمیع ظرفیتهای دشمن در داخل و خارج از ایران»، «برآورد احتمالات رفتاری و میدانی»، «بازههای زمانی محاسبهشده در انجام هر اقدام یا عملیات ضدایرانی از سوی اغتشاشگران» و... بوده است. بر اساس همین طرح جامع، مقامات کاخ سفید و متعاقبا متحدان و مهرههای آمریکا در سودای «سرنگونی نظام جمهوری اسلامی» به سر برده و حتی جهت شکلدهی دوران «پساجمهوری اسلامی» نیز ماموریتهایی را به اتاقهای فکر وابسته به خود داده بودند! سرانجام در نهم دیماه سال 1388، با یک اشاره و فرمان رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ایران، تومار فتنه و فتنهگران در هم پیچیده شد و حماسهای جاودان و «سرنوشتساز» در صفحات تاریخ ایران و انقلاب رقم خورد. پس از این حماسه بزرگ، تلاشهای بعدی دولت دموکرات اوباما و دولت جمهوریخواه ترامپ نیز در تقابل با نظام و ملت ایران ناکام ماند.
بدونشک دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکایی هرگز تصور نمیکردند که روزی ناچار به اعلام «وضعیت اضطراری داخلی» در واشنگتن، پایتخت آمریکا شده و با مقامات ارشد پلیس فدرال و گارد ملی جهت بیرون راندن معترضان آمریکایی از ساختمان کنگره وارد مذاکره شوند! «رکس تیلرسون» وزیر اسبق خارجه آمریکا یک سال قبل در سخنانی به مقامات هر 2 حزب سنتی آمریکا هشدار داد که کشور (آمریکا) در آستانه وقوع یک جنگ داخلی تمامعیار قرار دارد. علاوه بر تیلرسون، بسیاری از جامعهشناسان و تحلیلگران آمریکایی نیز شکاف ایجادشده در «جامعه آمریکایی» را در طول دوران حیات این کشور بیسابقه دانستهاند. فراتر از آن، هیچگاه در تاریخ آمریکا سابقه نداشته که «نهادهای قدرت» از یک «خط قرمز» به یک «خط سبز» تبدیل شده و تسخیر و تخریب آنها تا این اندازه راحت به نظر برسد! امروز آمریکا در «آستانه انفجار» قرار دارد! البته این بار کشورهای اروپایی، متحدان منطقهای و مهرهها و مزدوران کاخ سفید در سراسر دنیا سعی دارند هر گونه اقدامی را جهت جلوگیری از تحقق این «انفجار نهایی» انجام دهند اما تنفس مصنوعی آنها به کالبد نظام سرمایهداری در نهایت نمیتواند منجر به نجات این «نظام متوحش و افسارگسیخته» شود. این بار قطعات پازل «بحران واقعی در آمریکا» بر خلاف اراده صاحبان قدرت در این کشور و با سرعتی فوقالعاده، در حال چینش در کنار یکدیگر هستند. حضور 4 ساله ترامپ در کاخ سفید، نقش یک «کاتالیزور» را در شکلگیری و استمرار این روند ایفا کرده است.
در هر حال یک دهه زمان لازم بود تا «مکر آمریکاییها در فتنه سال 1388» به خود آنها بازگردد! امروز و در ماورای آنچه در ایالاتمتحده آمریکا و خصوصا پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری این کشور رخ داده است، شاهد تحقق وعده الهی هستیم. رصد و تحلیل «مؤلفههای جنگ داخلی» در ایالاتمتحده، قطعا از این پس نیز دیدنی خواهد بود....