printlogo


کد خبر: 229662تاریخ: 1399/11/4 00:00
«وطن‌امروز» گزارش می‌دهد؛ برنامه دولت روحانی برای انجام مذاکره با دولت ترامپ هزینه‌های بزرگ سیاسی و اقتصادی به کشور تحمیل می‌کرد
اگر با ترامپ مذاکره می‌کردند؟!
کارشناسان معتقدند در صورت مذاکره ایران با دولت ترامپ، این اتفاق تأثیر مهمی بر روند انتخابات ریاست‌جمهوری‌ آمریکا می‌گذاشت و چه بسا نتیجه انتخابات را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌داد

گروه سیاسی: دولتمردان و در رأس آنها حسن روحانی و محمدجواد ظریف مشغول جشن و پایکوبی از پایان دوران حکمرانی ترامپ در آمریکا هستند و در حال استقبال از جو بایدن میهمان جدید بال غربی کاخ سفید هستند به این امید که برجام را به روزهای خوش گذشته بازگرداند. در این میان رئیس دولت و وزیر امور خارجه با گرفتن ژست پیروزی، طوری وانمود می‌کنند انگار مقاومت آنها بوده که ترامپ را به درهای خروجی کاخ سفید هدایت و به عمارتش «مارالاگو» در فلوریدا رهنمون کرده است؛ گویی روحانی و ظریف فراموش کرده‌اند برای هموار کردن مسیر مذاکره با این رئیس‌جمهور جنجالی آمریکا، تقریبا دست به هر کاری زدند. 
به گزارش «وطن امروز»، رئیس‌جمهور و یارانش در حالی این روزها ترامپ را با ناسزا بدرقه می‌کنند که حداقل در سال 98 جمع‌بندی دولت و دستگاه سیاست خارجی و نمود آن در بیرون چیزی جز این گزاره را که باید با رئیس‌جمهور وقت آمریکا مذاکره کرد، نشان نمی‌داد؛ مذاکراتی که اگر نظام به آن تن می‌داد، معلوم نبود کشور را در چه ورطه هولناکی قرار می‌داد. این ورطه اما چندان بیگانه به نظر نمی‌رسد، چرا که یکبار کشور با هزینه سنگین آن مواجه شده بود؛ جایی که روحانی و ژنرال‌های دیپلماسی‌اش توافقی با مختصات برجام را با دولت در آستانه خداحافظی باراک اوباما نهایی کردند. این اتفاق به اندازه‌ای عجیب بود که ۴۷ سناتور آمریکایی را به این صرافت انداخت به دولتمردان ایرانی هشدار دهند آنچه را با عنوان برنامه جامع اقدام مشترک امضا می‌کنند، تنها یک توافق اجرایی است و رئیس‌جمهور بعدی می‌تواند با یک حرکت قلم آن را ابطال کند. در آن نامه سرگشاده که توسط «تام کاتن» سازماندهی شده بود و به امضای رهبر حزب جمهوری‌خواه سنا و همچنین «مارکو روبیو»، «تد کروز» و «رند پال» رسیده بود، تأکید شده بود: «جالب توجه است در حالی ‌که بر مذاکرات شما با دولت خود نظارت داریم، می‌بینیم شما به طور کامل از نظام قانون اساسی ما آگاهی ندارید... هر چیزی که مورد تأیید کنگره قرار نگیرد، تنها یک توافق اجرایی است و رئیس‌جمهور بعدی می‌تواند با یک حرکت قلم آن را ابطال کند و کنگره آینده می‌تواند در هر برهه از زمان مفاد توافق را اصلاح کند». این هشدارها اما با تمسخر محمدجواد ظریف و جمله معروف وزیر امور خارجه که خواستار این بود تام کاتن پولش را از دانشگاه «هاروارد» پس بگیرد، مواجه شد ولی کمتر از ۳ سال بعد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا تنها با چرخش یک قلم از برجام خارج شد و خنده را روی لبان محمدجواد ظریف خشکاند؛ اتفاقی که حسن روحانی این روزها اینگونه از آن یاد می‌کند: آن کم‌سواد تاجرمسلک کاغذ را خط خطی کرد و از برجام خارج شد. 
با این وجود پس از خروج غیرقانونی آمریکا از توافق هسته‌ای، انتظار می‌رفت این اقدام با پاسخ سخت دولت مواجه شود اما در کمال ناباوری، دولت از خروج یک مزاحم ابراز رضایت کرد و تنها واکنش دولت روحانی این بود که می‌خواهد به دیپلماسی فرصت داده و با اعلام اینکه 1+5 از این پس به 1+4 تبدیل شد، مشق ریاضی کرد! اما از آنجایی که دولت دوازدهم ایده دیگری جز مذاکره و سیاست خارجی برای اداره کشور نداشت، در نهایت چاره را در مذاکره با آن کم‌سواد تاجرمسلک یافت. 
 
* شاخه زیتون از طرف ظریف
پیگیری مجموعه مواضع مقامات دولتی و در رأس آنها حسن روحانی و محمدجواد ظریف در آن ایام گویای این واقعیت انکارناپذیر است که هر قدر با گذر زمان، شکست آرزوهای برجامی دولت بیشتر رنگ واقعیت به خود می‌گرفت، فرمان دیپلماسی دولت بیش از پیش به سوی لزوم عقب‌نشینی در برابر ترامپ هدایت می‌شد. مهرماه سال گذشته بود که ظریف پس از گفت‌وگو با «کریستین امانپور» در شبکه CNN در توئیتی نوشت: «شاخه زیتون همیشه روی میز قرار داشته است ولی ما یک بار دیگر نیز این شاخه زیتون را نشان می‌دهیم». بعد از آن نیز روحانی در جریان سفر به یزد مجددا گرای مذاکراتی خود را به طرف غربی داد گفت: هر جا بتوانیم از طریق مذاکره مشکل شما مردم را حل کنیم یا آن را کاهش دهیم، من به عنوان رئیس‌جمهور منتخب شما یک ثانیه صبر نخواهم کرد، با اینکه می‌دانم کار بسیار سختی است. 
 
* جلوگیری از یک فاجعه دیپلماتیک
این پایان کار نبود و با سفر آبه شینزو به تهران که همه او را حامل پیام ترامپ می‌دانستند، جریان رسانه‌ای نزدیک به دولت با برجسته کردن این سفر، آن را به مثابه آغاز عقب‌نشینی در برابر فشارهای آمریکا به حساب آورد. با این حال در جریان این سفر نیز در نهایت رهبر انقلاب با پیام ترامپ مخالفت کردند و در جواب مشهور خود به نخست‌وزیر ژاپن اذعان داشتند: ما در حسن‌‌نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما درباره آنچه از رئیس‌جمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمی‌دانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد. 
موضع قاطع رهبر حکیم انقلاب در برابر سناریوی ترامپ که با عصبانیت طرف آمریکایی نیز روبه‌رو شد، امروز که ترامپ با شکست در انتخابات، از صحنه سیاسی ایالات متحده کنار رفته است و از طرف دیگر واسطه‌اش یعنی آبه شینزو نیز به دلیل فساد، با رسوایی از سمت خود کناره‌گیری کرده است بیشتر معنا می‌یابد، اگر نخست‌وزیر معزول ژاپن با دست پر از تهران نزد ترامپ باز می‌گشت امروز چیزی جز بی‌اعتباری و یک فاجعه دیپلماتیک نصیب کشورمان نشده بود. 
 
* نه؛ مرسی!
با گذر 6 ماه از دیدار آبه شینزو از تهران، سیاه‌ترین صفحه کارنامه ترامپ یعنی ترور شهید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس در فرودگاه بغداد رقم خورد؛ اقدام دیوانه‌واری که عملا اعلان جنگ نیز به شمار می‌رفت. اما تنها 20 روز بعد وزیر امور خارجه در اظهاراتی غیرمتعارف و خلاف مصالح ملی در گفت‌وگو با نشریه اشپیگل آلمان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی را غیر‌محتمل می‌دانید؟ اظهار داشت: «خیر! من هرگز چنین امکانی را رد نمی‌کنم به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست چه کسی در کاخ سفید می‌نشیند؛ چیزی که اهمیت دارد نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ می‌تواند گذشته‌اش را جبران کند، تحریم‌ها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم». 
اما قاتل سردار سلیمانی در جواب ظریف با ادبیاتی تحقیرآمیز در توئیتی نوشت: «وزیر امور خارجه ایران می‌گوید خواستار مذاکره با ایالات متحده است اما می‌خواهد تحریم‌ها برداشته شود. نه؛ مرسی!» این اظهارات خلاف امنیت و منافع ملی ظریف، روز سه‌شنبه کارت زرد نمایندگان مجلس به او را در پی داشت.
در این میان، جان بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» که اخیرا منتشر کرده است، به روایتی از دیدار نخست‌وزیر وقت ژاپن از ایران پرداخته است. بولتون نوشته است: صبح جمعه، آبه گزارشی شخصی از سفرش به ترامپ داد؛ گفت هیچ تمایلی در [آیت‌الله] خامنه‌ای برای گفت‌وگو با آمریکا پیش از برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی مشاهده نکرده است. آبه دست‌کم از اینکه ایران فورا این ملاقات را علنی کرده گلایه داشت اما باز هم معتقد بود روحانی واقعا خواهان گفت‌وگو با آمریکاست و درباره اینکه روحانی چگونه پس از ملاقات آبه با [آیت‌الله] خامنه‌ای، در راهرو دنبال آبه دویده تا به او بگوید برداشتن تحریم‌ها می‌تواند به گشایش باب گفت‌وگو کمک کند، سخن‌سرایی کرد».
 
* دام مذاکره با ترامپ
با شرحی که رفت اگر مجموعه تلاش‌های ظریف و روحانی برای مذاکره با ترامپ به نتیجه می‌رسید و نظام را در مسیر مذاکره و توافق با رئیس‌جمهور وقت آمریکا قرار می‌داد، کشور امروز با یک مخمصه دیپلماتیک مواجه می‌شد. چنانکه توضیح داده شد، توافق دولتمردان با اوباما منجر به خروج ترامپ از توافق و اعمال انبوهی از تحریم‌های بی‌سابقه علیه کشورمان شد که حسن روحانی خود آن را به جنگ اقتصادی تشبیه می‌کند. 
اگر کشور به مذاکره با ترامپ تن داده بود، این امکان را به رئیس‌جمهور آمریکا می‌داد حتی توافق با تهران را به برگ برنده خود در انتخابات سوم نوامبر تبدیل کند و چه ‌بسا پیروز انتخابات می‌شد، بنابراین امروز با رئیس‌جمهوری مواجه بودیم که کسی در دنیا روی حرف و وعده‌هایش حساب نمی‌کند و جنایت‌هایش علیه ایران تداوم پیدا می‌کرد؛ چه اینکه ترامپ در مذاکرات با کیم جونگ اون هم پیش‌تر نشان داده بود فقط به دنبال عکس یادگاری است. 
در فرض دوم اگر کشور با ارزیابی‌های رئیس دولت و وزیر امور خارجه با ترامپ مذاکره می‌کرد و ترامپ در انتخابات شکست می‌خورد که خورد، کار ابعاد فاجعه‌آمیزتری پیدا می‌کرد و امروز ایران در چشم جهان بی‌اعتبار شده بود و یک فاجعه در تاریخ سیاست خارجی ایران و جهان رقم می‌خورد و ایران با کسانی (ترامپ و واسطه‌اش آبه شینزو) تفاهم کرده بود که به مفتضحانه‌ترین شکل از سمت خود کنار رفتند. 
اگر نبود راهبرد هوشمندانه رهبرانقلاب در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ که «نه جنگ می‌شود نه جنگ می‌کنیم»، امروز کشور در ورطه و بیراهه‌ای افتاده بود که جبران‌ناپذیر بود؛ چنانکه اواخر شهریور 98 پیش از سفر روحانی به نیویورک برای اجلاس سالانه سازمان ملل، رئیس‌جمهور فرانسه بشدت در تلاش بود روحانی و ترامپ را کنار هم بنشاند و حتی مقدمات این کار را در دعوت از ظریف به بیاریتز در حاشیه اجلاس سران 8 کشور جهان فراهم کرد اما رهبر انقلاب شهریورماه بیان فرمودند: آمریکایی‌ها باز مسأله‌ مذاکره را همین‌طور دارند دنبال می‌کنند؛ این یک ترفند است، این را باید همه بدانند، همه باید توجه کنند. البته آمریکایی‌ها هم یک جور حرف نمی‌زنند؛ گاهی می‌گویند «مذاکره‌ بی‌‌قید و شرط»، گاهی می‌گویند «مذاکره‌ بدون پیش‌شرط»، گاهی می‌گویند «مذاکره‌ با 12 شرط»؛ حالا یا واقعا سیاست‌شان، سیاست آشفته‌ای است، نمی‌دانند چه می‌خواهند که احتمال دارد این باشد، یا این است که دارند ترفند می‌زنند؛ یکی از ترفندها هم همین است: یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند؛ لکن ما سردرگم نمی‌شویم، راه ما روشن است. رهبری ادامه دادند: اگر دشمن ما توانست اثبات کند فشار حداکثری، علاج کار ایران است و روی ایران مؤثر است، ایران دیگر و هرگز روی آسایش را نخواهد دید.
***
[جاهل کیست؟]
سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز چهارشنبه در واکنش به تیتر «ظریف ترامپید» «وطن امروز»، عبارات «جاهل»، «سخیف»، «مهمل» و «دون» را خطاب به «وطن امروز» به کار برد. از اینکه این ادبیات از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه که اساسا قرار است یک وزارتخانه ملی و غیرحزبی غیرباندی باشد، تاسف‌آور است، بگذریم اما سخنگوی محترم وزارت امور خارجه باید پاسخ دهد جاهل چه کسی است؟ وزارتخانه‌ای که تنها 3 هفته بعد از به شهادت رساندن سردار سلیمانی در گفت‌وگو با اشپیگل از امکان مذاکره با قاتل سردار ملی کشور صحبت به میان می‌آورد یا کسانی که صحت گفته‌های‌شان امروز بیش از هر زمان دیگری مقابل دیدگان قرار دارد و دلسوزانه کج‌راهه‌ای را که سیاست خارجی در آن حرکت می‌کرد، پیش‌بینی کرده و نسبت به آن تذکر دادند؟ کسانی جاهل هستند که منتقدان خود را به همسویی با نتانیاهو و ترامپ متهم می‌کردند و از دیگر سو در کانال‌های متعدد به دنبال مذاکره با همان ترامپ بودند که اگر این اتفاق رخ داده بود، کشور به واسطه مذاکره با یک شکست‌خورده در چشم جهان بی‌آبرو شده بود.  سخنگوی محترم وزارت امور خارجه پاسخ دهد چه کسی جاهل است؟ کسانی که با پیام ضعف و بن‌بست از داخل، طرف مقابل را در فشار به کشورمان و عمل نکردن به کوچک‌ترین تعهداتش در برجام ترغیب می‌کردند یا دلسوزانی که چنین روزهایی را پیش‌بینی کرده بودند؟

Page Generated in 0/0077 sec