محمدمهدی تقوی*: به نظر میرسید استقلال بعد از برد قاطع در تبریز و بازگشت به صدر، مقابل سایپای جوان، بیتجربه و رده دوازدهمی بازی آسانی داشته باشد و با یک برد پرگل صدرنشینیاش را تحکیم بخشد ولی مقابل سایپا و دروازهبان استقلالیاش که میتوانست این فصل دروازهبان ذخیره خوبی برای رشید مظاهری باشد، چنان غافلگیر شد که تصورش نمیرفت تیمی که توانست داربی از دست رفته را در دقیقه 3+90 مساوی کند، نتواند 90 دقیقه گزندی به دروازه سایپا برساند؛ این نخستین شکست این فصل استقلال به عنوان میزبان بود و بعد از باخت هفته دوم به فولاد، دومین شکست استقلال در لیگ بیستم بعد از 10 هفته رقم خورد. جالب آنکه در هر ۲ بازیای که استقلال با صفر امتیاز زمین را ترک کرده، حریفان با پرسینگ توانستند بازیسازی آبیپوشان از انتهای زمین را مختل کنند؛ همان کاری که شیوه بازی استقلال است!
برای شکست هفته دوم بهانه این بود که هفتههای نخست است و تیم فکری چندان هماهنگ نیست ـ که البته بهانهای منطقی نبود چون استقلال یک فصل تمام است با این ترکیب بازی میکند ـ دلیل اصلی آن شکست و شکست روز شنبه مقابل سایپا فقط این است که مدافعان استقلال در این 2 بازی تحت فشار بودند و به محض اینکه صاحب توپ میشدند یکی دو بازیکن فولاد و سایپا بر سر آنها میریختند و توپ را مدافع تحت فشار نمیتوانست به هافبکها برساند. فولاد با یک ضربه آزاد و یک پنالتی براحتی استقلال را برد و سایپا هم روی توپی که بازیکن استقلال وسط زمین از دست داد و بیتفاوتی و سیری بیش از حد و بیانگیزگی وریا غفوری، به گل رسید. پرس سایپا بعد از گل تشدید هم شد و تا انتهای بازی اجازه بازیسازی به مدافعان و هافبکهای استقلال را نداد و استقلال قادر نبود موقعیت گل ایجاد کند و آنچه هم ایجاد شد با درخشش منادی و بیدقتی بازیکنان هدر رفت.
فکری بعد از تساوی در داربی و برد بزرگ مقابل تراکتور در تبریز تغییری در ترکیب ایجاد نکرد ولی هم در داربی و هم در تبریز و هم قبل از اینها در سیرجان هم مشخص بود استقلال ضعفهایی دارد و چهبسا اگر نیمکتنشینی عجیب دژاگه و حاجصفی، بازی باز تراکتور و پاس گل شجاعی به دیاباته ـ با همان تاکتیک همیشگی پرس مدافعان تیم مقابل از سوی مهاجمان استقلال ـ نبود، نتیجه آن بازی هم آنی نبود که استقلال را سرخوش و سرشار از غرور به مصاف سایپا بفرستد. چه بازی با گلگهر، چه پرسپولیس و چه تراکتور خط میانی کمتعداد استقلال (هافبک ۳ نفره آن هم در لیگ پربرخورد و هافبکهای جنگنده تیمها!) برای کنترل مرکز زمین به دردسر افتاده بود و تنها جلو افتادن این تیم در بازیهای قبل و درخشش فوقتصور مظاهری موجب شد باخت دوم استقلال 10 هفته دیرتر رقم بخورد.
کادر فنی استقلال بعد از آن 3 بازی به منتقدان و کارشناسان تاخت ولی شکست مقابل سایپا نشان داد استقلال واقعا 2 مشکل اساسی را نتوانسته حل کند؛ 1- بعد از گذشت حدود نیمی از مسابقات همچنان در کنترل بازی بشدت مشکل دارد؛ 2- مقابل تیمهایی که تاکتیکشان همانند استقلال پرس از جلوی زمین است، فاقد پلن B است یا اگر هم پلنی دارد، فاقد بازیکنانی است که نقشه بعدی را اجرا کنند.
البته وقتی عیوب استقلال گفته میشود، شایسته است به یک حسن بزرگ و آیندهنگرانه آن نیز پرداخته شود. تصمیم فکری برای آوردن فلاح به بازی که برای نخستینبار بازی در چنین سطحی را تجربه میکرد، شجاعانه بود و چهبسا ممکن بود این بازیکن ناشناخته سایپا را هم به دردسر بیندازد و به تنهایی نتیجه را تغییر دهد که البته خب! در این بازی تحقق نیافت ولی تصمیم قابل دفاع و ارزشمندی بود. اصولا رویکرد محمود فکری به جوانان برای آینده این تیم و پرهیز از مخارج میلیاردی برای جذب بازیکن ـ اگر با دقت و طمأنینه بیشتر ادامه یابد ـ موجب ریشهکنی دلالی لااقل در این باشگاه و استفاده از محصولات آکادمی و خودکفایی آن میشود؛ کاری که به نظر میرسد باید رقیب استقلال هم با بها دادن به امثال آریا برزگر و سایر جوانان آیندهساز فوتبال کشور انجام دهد؛ مهدی عبدی را ببینید!
* روزنامهنگار