نوید مؤمن: انفجاری که اخیرا در منطقه شیعهنشین بغداد، پایتخت عراق رخ داد و منجر به شهادت و زخمی شدن بیش از یکصد نفر شد، مولد دغدغههای امنیتی تازهای در عراق و منطقه است. بر همگان مسجل است اقدامات سلبی و بازدارنده دولت مصطفی الکاظمی در عراق علیه حشدالشعبی و دیگر گروههای مقاومت، نقش بسزایی در تقویت گروههای تروریستی و تکفیری در این کشور داشته است. به عبارت بهتر، از ابتدا مسجل بود میان «تضعیف مقاومت» و «تقویت داعش» ارتباط مستقیمی وجود دارد و متاسفانه، نخستوزیر و برخی اعضای دولت عراق به جای جلوگیری از شکلگیری این معادله خونین، نقش یک «کاتالیزور» را در شکلدهی آن ایفا کردند.
در آن سوی آتلانتیک، دولت جو بایدن در حال رصد ویژه تحولات عراق بوده و کماکان «بغداد» را نقطه کانونی مداخلهگرایی خود در منطقه غرب آسیا قلمداد میکند. رئیسجمهور جدید آمریکا سال 2003 میلادی زمانی که سناتور ایالت «دلاور» بود، به عنوان یک سناتور دموکرات از اشغال عراق توسط دولت جورج واکر بوش حمایت کرد. ماجرا به این نقطه ختم نشد! بایدن سال 2006 میلادی تئوری دهشتناک خود مبنی بر «فدرالیزه کردن و تجزیه عراق» را به دولت بوش ارائه کرد. بایدن معتقد است عراق باید براساس مؤلفههای «قومیتی» و «مذهبی»، به ۳ کشور مجزا (عراق شیعی، عراق سنی و عراق کُرد) تقسیم شود. این «تئوری بایدن» در آینده توسط اتاقهای فکر و اعضای وزارت خارجه آمریکا بسط داده شد و تبدیل به «راهبرد مبنایی واشنگتن در عراق» شد.
جالب است بدانیم حتی در دوران حضور ترامپ در کاخ سفید، «تئوری تجزیه عراق» یا همان «تئوری بایدن»، نقشه راه رئیسجمهور شکستخورده آمریکا و همراهانش در قبال بغداد و منطقه محسوب میشد. در حال حاضر، بایدن شخصا در رأس معادلات سیاسی- اجرایی ایالات متحده قرار گرفته است. اکنون بایدن به «تقسیم عراق» فکر میکند تا به خیال خود، بتواند «عراق تجزیهشده» را به یک «الگو» برای قومیتها و مذاهب مختلف در منطقه تبدیل کند. بایدن معتقد است «عراق تجزیهشده» مقدمه و پیشدرآمدی برای «تجزیه جهان اسلام» محسوب میشود. بیدلیل نبود 77 درصد یهودیان آمریکا و حتی بسیاری از اعضای لابی صهیونیستی آیپک، ترجیح دادند در انتخابات ریاستجمهوری 2020 به بایدن رای دهند!
از سوی دیگر، «بایدن» به همراه «باراک اوباما» و «هیلاری کلینتون»، نقش مهمی را در تأسیس و سازماندهی داعش و دیگر گروههای تروریستی- تکفیری در عراق و سوریه ایفا کرد. بایدن معتقد است «داعش» باید به عنوان یک «عامل برهمزننده امنیت»، «عامل ترس عمومی» و «اهرم فشار» علیه مردم و دولتهای منطقه، به فعالیت خود ادامه دهد. بایدن مانند ترامپ و حتی جدیتر از آن، در صدد «بازسازی تروریسم تکفیری» در عراق و منطقه است. آموزش نظامی نیروهای داعش در نقاط مرزی عراق و سوریه (نقاط صعبالعبور) پس از انهدام خلافت داعش در سال 2018 میلادی (شکستی که توسط جبهه مقاومت به فرماندهی شهید والامقام سپهبد حاجقاسم سلیمانی به داعش تحمیل شد)، از سوی آمریکا، سعودی و انگلیس در حال انجام است. آنچه اخیرا در بغداد درست در روزهای نخست حضور بایدن در کاخ سفید رخ داد، از همین منظر قابل تفسیر است.
«بایدن» طی روزهای اخیر روی ۲ استراتژی «کلان» و «میانمدت» در منطقه و عراق متمرکز شده است که به ترتیب عبارتند از «تجزیه عراق» و «بازتعریف داعش». بازی بایدن و دموکراتها در عراق و منطقه، بسیار خطرناک است و اگر رصد هوشمندانه و دقیقی از این بازی وجود نداشته باشد، این مساله میتواند به پاشنه آشیل امنیت کل منطقه تبدیل شود. هر چند کشورهایی مانند سعودی، امارات عربی متحده، بحرین و حتی برخی سیاستمداران عراقی که دل در گرو تضعیف مقاومت در این کشور بستهاند، قصد دارند به هر نحو ممکن «اجزا و قطعات پازل خونین و خطرناک بایدن در غرب آسیا و جهان اسلام» را تکمیل کنند و به این طریق، بقای خود در قدرت را چند صباح دیگری تضمین کنند اما قطعا جبهه مقاومت اجازه دستیابی به چنین هدفی را به کاخ سفید و مزدوران منطقهای آن نخواهد داد. بهتر است دولت بایدن روزهای اولیه تأسیس داعش توسط کاخ سفید را به یاد بیاورد؛ روزهایی که مقامات آمریکایی، صهیونیست، اروپایی و سعودی تصور میکردند داعش در عرض 6 ماه دمشق و بغداد را تصرف کرده و در اختیار واشنگتن و متحدانش قرار میدهد! جبهه مقاومت با درایت و جانفشانی شهدای بزرگواری مانند حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، این منظومه «تمامآمریکایی» را در هم شکست و حسرت دستیابی دشمنان جهان اسلام به اهدافشان را بر دل آنها گذاشت. اکنون نیز رزمندگان مقاومت نهتنها در عرصه میدانی آماده مبارزه با تروریستهای کوکی آمریکا و سعودی هستند، بلکه رصد دقیق و کاملی درباره استراتژیها، تاکتیکها و نقشههای میدانی دولت بایدن در منطقه دارند.