آنطور که به نظر میرسد صحبتهای یحیی گلمحمدی پس از شکست مقابل آلومینیوم، جلب رضایتی بین هواداران پرسپولیس نکرده است. پس از 4 سال قهرمانی که بخش اعظمی از آن در دوره مربیان خارجی کروات (برانکو ایوانکوویچ) و مدت کوتاهی سرمربی آرژانتینی (گابریل کالدرون) رقم خورد، یحیی گلمحمدی نزدیک به ۲ نیمفصل فوتبالی است که به عنوان سرمربی روی نیمکت پرسپولیس مینشیند. او با سابقه کاپیتانی تیم ملی و همچنین حضور در پرسپولیس به عنوان سرمربی و همچنین کسب نتایج خوب در تیمهایی چون ذوبآهن و شهرخودرو و البته تجربه کار در تراکتور، در شرایطی پرسپولیسی شد که با وجود صدرنشینی کالدرون، آغوش هواداران پرسپولیس برای او باز بود. یحیی یک چهره معقول در بین طرفداران فوتبال و یک مربی خوش اخلاق و البته فنی محسوب میشد و به نظر میرسید گزینه مناسبی برای ادامه پروژه پرسپولیس باشد. او در نهایت در پایان فصل جام قهرمانی را بالای سر برد و سپس به عنوان سرمربی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا، کاری که برانکو انجام داده بود را تکرار کرد و تیم را به فینال آن مسابقات برد. تا اینجا عملکرد گلمحمدی در بازگشت به پرسپولیس، کاملا قابل قبول به نظر میرسد. یحیی برخلاف موفقیتها، در برخی دیگر از امور عملکرد دلچسب و در حد سرمربی قهرمان لیگ برتر ایران نداشته است. بویژه که هواداران این تیم با اسلوب رفتاری سرمربیان خارجی خو گرفتهاند و از همین رو به عنوان مثال مصاحبه یحیی گلمحمدی پس از شکست مقابل آلومینیوم بیش از همیشه توی ذوق آنها زده است. این صحبتها و باز کردن بحث مهدی رسولپناه با استفاده از کلمه بولدوزر برای توصیف عملکرد او در پرسپولیس با واکنش مدیرعامل سابق قرمزها مواجه شد و او یحیی را به مسائل مختلفی متهم کرد؛ از اصرارش برای بیرون گذاشتن ۲ بازیکن پرسپولیس که در فینال آسیا فیکس بودند تا مسائلی چون پاداش نایب قهرمانی آسیا و بحثهای مربوط به دخالت او در امور غیر. همه این اتهامات در شرایطی به زبان رسولپناه آمده که اگر گلمحمدی بعد از شکست، کمی خود را کنترل میکرد، جبهه جدیدی علیه وی گشوده نمیشد.
جالب اینکه لیگ برتر فوتبال ایران در شرایطی دنبال میشود که هیچ مدعی جدی و قابل توجه و متفاوتی در صدر جدول وجود ندارد و تیمهای مدعی به دلیل کسب نتایج متوسط، هنوز از هم عقب نیستند و هر تیمی امکان جبران این نتایج و شکستها را در ادامه کار دارد. گلمحمدی اما ترجیح داده مثل این چند وقت دوباره درباره موضوعاتی صحبت کند که در نهایت اعتماد بازیکنان را نیز به وی کم خواهد کرد.
مساله امروز یحیی و پرسپولیس از چند جنبه قابل بررسی است اما مهمترین مساله به نحوه مدیریت منابع انسانی از سوی او برمیگردد. پرسپولیس در سالهای گذشته از استخوانبندی تیمی که برانکو آن را شکل داده بود استفاده کرده که بعد از جدایی این سرمربی اهل کرواسی، سال گذشته کالدرون و امسال گلمحمدی سعی داشتهاند در آن تغییراتی بدهند که اصلیترین این تغییرات استخدام 7 بازیکن در فصل نقل و انتقالات تابستانی برای پرسپولیس بوده؛ بازیکنان تازهنفسی که تعدادی از آنها بهسرعت تبدیل به مهره فیکس پرسپولیس شدند و تنی چند از بازیکنان قدیمی راه خروج را در پیش گرفتند.
در این شرایط اگر چه حضور بازیکنان جدید منجر به صعود به یک فینال برای پرسپولیس شد اما با بازگشت به رقابتهای داخلی و ادامه حضور در کوران رقابتهای سخت و فشرده، مشخص است که بعضی از کیفیتها به مرور دچار نقصان شدهاند. در این بین گلمحمدی نیز در دو، سه مورد با انتخاب چند بازیکن به مساله کاهش کیفیت کمک کرده که البته بخشی از این مساله نیز طبیعت فوتبال است و برای هر مربیای پیش میآید ولی آن چیزی که در این میان به نظر بیش از هر چیزی مورد نقد هواداران و البته بازیکنان پرسپولیس است، تکیه گلمحمدی روی موضوع جدایی بشار رسن و اعتبار ندادن به بازیکنانی است که قرار است این فصل برای او به میدان بروند و برایش قهرمانی بیاورند. آن هم در پرسپولیسی که بعضی از بازیکنانش نظیر وحید امیری، احمد نوراللهی، کمال کامیابینیا، سیدجلال حسینی و... سالها در اوج فوتبال ایران حضور داشتهاند و ذهنیتی مطابق با قهرمانی و در جهت یک سرمربی برنده دارند. این در حالی است که آنچه یحیی در گفتوگوهایش به نمایش میگذارد، مطابق با ذهنیت سرمربی یک تیم برنده و قهرمان نیست.
پرسپولیس همین حالا با احتساب بهبود مصدومیت محمدحسین کنعانیزادگان و سیدجلال حسینی و رفع محرومیت عیسی آلکثیر، یکی از بهترین اسکوادهای لیگ برتر ایران را در اختیار دارد؛ تیمی که 5 ستاره اصلیاش (حسینی، نوراللهی، امیری، عالیشاه و کامیابینیا) از نسل اول قهرمانی با برانکو باقی ماندهاند و همین تعداد بازیکن نیز تجربه کار با او و همچنین گابریل کالدرون را دارند. در واقع اسکلت سرخها متشکل از بازیکنانی با تجربه حضور در تیمی بزرگ و پرطرفدار است و بقیه فهرست را هم بازیکنانی ممتاز تشکیل دادهاند. شاید آنچه حالا به ذهن هواداران پرسپولیس میرسد، دورههای سخت و طاقت فرسایی است که با برانکو ایوانکوویچ سپری کردند؛ اینکه در یک دوره مهدی طارمی، محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده، صادق محرمی و وحید امیری همزمان از تیم جدا شدند و به خاطر محرومیت نقل و انتقالاتی، بازیکنی هم جذب نشد اما با این حال، نتیجه درخشان بود؛ فینال آسیا و در ادامه قهرمانی لیگ برتر و جام حذفی. این نتایج درخشان در شرایطی به ثمر رسید که کادر فنی تیم ترجیح میداد با سرمایه باقیماندهاش تیمی شایسته را روانه میدان کند و به جای بهانهگیری، اعتماد و انرژی حداکثری را به سمت بازیکنانش بفرستد. اگر چه پرسپولیس امسال در پست دفاع مرکزی ضعف جدی دارد اما قرمزها لیگ شانزدهم را نیز در حالی آغاز کردند که به خاطر ناکامی باشگاه در حفظ لوکا ماریچ و گزینه مطلوب ایرانی، برانکو محمد انصاری (دفاع چپ تستی فصل گذشته) را در پست دفاع وسط به کار برد و بهترین نتیجه تاریخ پرسپولیس را هم ثبت کرد (14 گل خورده). اگر چه ویژگیهای رفتاری هر کسی با دیگری متفاوت است و نمیتوان یک نسخه مشترک را برای همه تجویز کرد اما راهی که برانکو رفت، میتواند الگوی مناسبی برای یحیی گلمحمدی هم باشد. او در بخش تعامل با بازیکنان و مدیریت آنها نیز دچار مشکلاتی است و به دفعات مسیر حذف را به عنوان یک راهحل ساده انتخاب کرده است، در حالی که بازیکنانی با تراز پرسپولیس که قرار است در رقابتهای آسیایی بدرخشند و بار از روی دوش پرسپولیس بردارند، آنچنان زیاد هم نیستند. در لیگ دوازدهم همین برخورد حذفی در قبال ستارگانی چون مهدی مهدویکیا، جواد کاظمیان و... سبب شد در پایان فصل، هزینه شکست در فینال جام حذفی آنچنان برای گلمحمدی بالا برود که او جایی برای خودش روی نیمکت پرسپولیس نبیند. البته آن روزها یحیی گلمحمدی یک مربی 42 ساله جوان بود که در حال آزمون و خطا و یادگیری روشهایی برای مدیریت تیمش بود اما حالا به عنوان مربی 49 ساله، شاید فرصتی برای تکرار اشتباهات قبلی نداشته باشد. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی موفق پرسپولیس نیز انتقادات فراوانی را بابت برخوردهایش به عنوان سرمربی تیم ملی داشت اما وقتی 10 سال بعد هدایت پرسپولیس را برعهده گرفت، به وضوح نشان داد که از آن روزها درس گرفته و نقاط ضعف خود را پوشش داده است. نکته مهمی که شاید برای بهبود رابطه در تیم پرسپولیس لازم باشد، فراموشی تمام آن چیزی است که طرفین در دورههای قبلی داشتهاند؛ اینکه پرسپولیس قهرمان بلامنازع لیگ برتر بود و یحیی گلمحمدی در ذوبآهن و شهرخودرو موفقیتهایی غیرمنتظره کسب کرد. دقیقا مشابه موضعی که سرمربی پیشین پرسپولیس گابریل کالدرون از همان روز نخست در پیش گرفت و خطاب به بازیکنان پرسپولیس گفت: «شما ۳ سال متوالی قهرمان لیگ برتر شدید و به فینال آسیا هم رفتید. من هم در عربستان قهرمان شدم و با آرژانتین به فینال جامجهانی رفتم اما هر ۲ باید گذشته را پشت سر بگذاریم و برای موفقیتمان در آینده تلاش کنیم».
از این رو، اصلاح برخی رویکردها و همچنین مربیگری بر اساس اصول فنی و نه آرای هواداری اینستاگرام، لازم به نظر میرسد. این از نکاتی است که باید در کنار موارد ذکر شده مورد توجه آقا یحیی قرار بگیرد؛ مربیای که همچنان مورد احترام و امیدبخش است و از نگاه بسیاری، بهترین گزینه ممکن برای پرسپولیس محسوب میشود اما به هر حال هر از گاهی باید نکاتی را به او گوشزد کرد.