* بدونشک شرایط کرونایی برای فیلم شما که صحنههای جنگی و میدانی زیادی داشته، بیش از سایر فیلمها دردسرساز شده؛ با این وجود توانستید به موقع «تکتیرانداز» را به جشنواره برسانید. از سختیهای تولید این فیلم برایمان بگویید.
قطعا کرونا شرایطی به وجود آورد که کل دنیا را درگیر خود کرده است و کار فیلمسازی را بسیار سخت و سختتر کرده؛ حالا این داستان درباره فیلم ما که اصطلاحا جنگی و پر از صحنههای خطرناک و جلوههای ویژه میدانی با همراهی هنروران بسیار بود، کار را دوچندان دشوار میکرد.
اوایل تابستان بر اساس برنامهریزیهای قبلی کار را شروع کردیم و پیشبینی ما 6 ماه کار بود. قبل از آن 2 ماه برای پیشتولید و بازنویسی فیلمنامه صرف شد و اوایل شهریورماه قصد داشتیم کار تصویربرداری را شروع کنیم. به علت اینکه 90-80 درصد کار در نماهای بیرونی تصویربرداری میشد و کار ساخت دکور مقداری بیشتر طول کشید، شروع تصویربرداری ما عملا از اواسط مهرماه آغاز شد و از همان ابتدا قطعا به فکر رساندن کار به جشنواره بودیم و به همین خاطر کار تدوین فیلم نیز همزمان با تصویربرداری جلو میرفت که تدوین اولیه ما تقریبا با پایان تصویربرداری خروجی داده بود و به سرعت سراغ موسیقی، جلوههای ویژه کامپیوتری و صداگذاری کار رفتیم و توانستیم با تلاش دستهجمعی عوامل، «تک تیرانداز» را به جشنواره برسانیم.
* در چنین فیلمهایی جلوههای ویژه تصویری و میدانی بیشتر دیده میشود.
قطعا یکی از مهمترین بخشهای فیلم ما نیز جلوههای ویژه کامپیوتری و میدانی است و تلاش زیادی داشتیم تا این بخش به بهترین کیفیت خود باشد. بدونشک برای طراحی لباس، ساخت دکورها و جلوههای ویژه میدانی تلاش فراوانی کردیم و اصطلاحا برای آنها سنگتمام گذاشتهایم تا «تکتیرانداز» را به یکی از کارهای ماندگار دفاعمقدس تبدیل کنیم.
* سینما به فیلمهای قهرمانمحور نیاز اساسی دارد و درصورتی که این قهرمان، وطنی و ملی باشد، علاوه بر همزادپنداری، میتواند الگوی خوبی برای فرزندان ما باشد؛ سوژه این فیلم با محوریت «شهید زرین» چگونه برای شما نهایی شد؟
ایده و طرح این فیلم از سال 95 مطرح شد و به دنبال شرایطی ایدهآل برای ساخت آن بودیم تا اینکه خدا را شکر مهیا شد. شهید زرین، از ممتازترین تکتیراندازهای دنیا به شمار میرفت و قطع به یقین شخصیت کاملا منحصربهفردی دارد. ما در طول دفاعمقدس فرماندهان و قهرمانان بینظیری داشتیم ولی با عمیق شدن در شخصیت بسیاری از آنها به ویژگیهای مشترکی میرسیم؛ در حالی که شهید زرین شخصیت مشابهی ندارد و تنها تکتیرانداز دفاعمقدس بوده که همه او را به این عنوان میشناسند تا جایی که شهید خرازی لقب «گردان تکنفره» به او داده بود. خود شهید زرین بارها این مورد را ذکر کرده بود که «افتخار من در جنگ تعداد نفراتی است که مستقیم میتوانستم بزنم ولی زخمی کردم یا زنده نگه داشتم» و این روحیه رئوفانه و مهربانانه او را میرساند. با این وجود شهید زرین با شجاعت و مهارتی که در این کار داشته، بارها برگ برنده عملیاتهای مختلف بوده است. سعی کردیم با نگاهی قهرمانمحور فیلم را بسازیم که مورد علاقه بویژه نسل جوان ما قرار گیرد.
* چه مقطعی از زندگی شهید زرین را در این فیلم به نمایش گذاشتهاید؟
سعی کردیم در بستری قصهمحور که قهرمان فیلم در آن بهتر دیده شود، 3-2 ماه آخر زندگی شهید را به قاب تصویر درآوریم و نکته جالب ماجرا این است که برخلاف سایر فیلمهای جنگی، این بار ما داستان را از منظر نیروهای دشمن آغاز و به اوج رساندهایم. نیروهای تکتیرانداز دشمن، بارها سعی میکنند زرین را بزنند ولی نمیتوانند موفق شوند تا اینکه صدام با استخدام تکتیراندازهای خارجی سعی در این کار دارد؛ حتی در مقطعی برای سر زرین جایزه ویژهای درنظر میگیرند که پس از مایوس شدن از این کار، در نهایت با شناسایی محل استقرار زرین، با بمباران این محل، او را به شهادت میرسانند.
* با چه المانهایی به کامبیز دیرباز برای ایفای این نقش رسیدید؟
از ابتدا اصرار داشتیم بازیگری معروف و چهره، ایفاگر این نقش باشد که با توجه به توانمندی و شناختی که نسبت به بازی دیرباز داشتیم، در نهایت به این گزینه رسیدیم، البته به دلیل اینکه ما یک اثر بیوگرافی و سریال نمیساختیم، خیلی اصرار به شباهتهای ظاهری چهره نداشتیم ولی با این وجود اندکی شباهت بین این ۲ عزیز وجود دارد.