زهره فلاحزاده: نزدیک یک سال است ویروس منحوس کرونا در ایران شیوع یافته و کمتر کسی گمان میکرد این بیماری حالا حالاها با ما خواهد بود. در این میان قرنطینه و تعطیلی مسابقات فوتبال هم دیگر معنایی ندارد و همه مردم به برگزاری آن به شکل یک رویداد طبیعی که حتما باید انجام شود، مینگرند. حتی اگر کرونای انگلیسی در کشور شایع شود، دیگرمسؤولی نمیگوید فوتبال باید تعطیل شود.
اما نبود تماشاگر و انجام تمرینات تیمها پشت درهای بسته به قدری روی فوتبال ما تأثیر گذاشته که لیگ کمگل، بیبرنامه و حتی بدون مدعی اصلی قهرمانی را شاهد هستیم؛ تا جایی که هیچکدام از تیمهای پرمهره و همیشه مدعی لیگ، نه بازی زیبا و با هدفی برگزار میکنند و نه میتوان اسم مدعی را روی آنها گذاشت. تا جایی که صنعتنفت آبادان با وجود بستن تیمی متوسط، از پرسپولیس با ۴ قهرمانی و حتی تراکتور همیشه ولخرج پیشی گرفته و در رده دوم جدول جا خوش کرده است.
استقلال به عنوان تیم اول در ۱۳ هفته برگزار شده لیگ نتوانسته به نصف امتیاز این تعداد بازی هم برسد و این یعنی امتیاز تیم قهرمان این فصل با این روند به ۵۰ هم نخواهد رسید.
اما مهمتر از همه اینها، در لیگ بیستم شاهد اتفاقات عجیبی در کنار زمین یا در نشستهای خبری هستیم؛ جایی که حتی شبانه عرض زمین را بیشتر میکنند تا تیم میهمان در پرتاب اوت به مشکل بخورد، یا حتی مربیان استقلال و پرسپولیس پس از هر بار نتیجه نگرفتن زمین و زمان را بهانه میکنند.
محمود فکری، سرمربی استقلال چه تیمش برنده زمین را ترک کند و چه با شکست، یا داور را مقصر میداند یا عوامل بیرونی را. تا جایی که هواداران این تیم هم دیگر عاصی شدهاند و آنها هستند که به مربیشان آموزش میدهند این طرز رفتار آماتور است. البته فکری بخوبی میداند پس از ۱۳ هفته هنوز به ترکیب ایدهآل تیمش دست نیافته و این مشکل درون ذهن او است.
نکته جالب اینکه فکری میدانست استقلال با تیمی مثل نساجی که تنها ۱۰ هفته هدایت آن را برعهده داشته متفاوت است و اصلا خود او بود که تا پیشنهاد استقلال را دریافت کرد، سراسیمه قراردادش را فسخ کرد و به مدیران آبیها جواب بله را داد. آن روزها فکری به قدری احساس خوشبختی میکرد که حاضر بود خانهاش را به فروش برساند و به استقلال بیاید. او خیلی خوب شرایط آبیها را میدانست. میدانست تمرینات تیم شروع نشده و تا شروع مسابقه زمان کمی مانده است اما به قدری در رویا به سر میبرد که هرگز به کابوسهای بعدش فکر هم نمیکرد. البته که شاکله استقلال فکری نسبت به فصول گذشته حفظ شده و او در هر پست (غیر از پلیمیکر) ۲ بازیکن توانمند در اختیار دارد اما با نزدیک شدن به نیمفصل، این مربی هنوز نتوانسته به ترکیب اصلی خود دست یابد؛ استقلالی که ۲ ماه دیگر باید در گروه مرگ لیگ قهرمانان به مصاف حریفان سرسخت برود. تورنمنتی که تعداد صعودکنندگان به مرحله حذفی کم شده و از ۵ گروه غرب، تنها تیمهای صدرنشین هر گروه به علاوه تنها ۳ تیم برتر دوم هر گروه به جمع ۱۶ تیم نهایی صعود خواهند کرد.
وضعیت قرمزها هم در این فصل بیشباهت به آبیها نیست. تیم پرسپولیس هم شرایط چندان جالبی ندارد و حتی میتوان گفت وضعیت آنها نسبت به استقلال وخیمتر هم هست. پس از حرفهای خیابانی رسولپناه، رئیس سابق هیأتمدیره پرسپولیس، گلمحمدی، سرمربی این تیم- که متهم به دلالی شده بود- به محض نتیجه نگرفتن تیمش شروع به گله کردن از رسولپناه و اعضای هیأتمدیره میکند. تیم پرسپولیس که هنوز پس از باخت در فینال لیگ قهرمانان آسیا نتوانسته شرایط عادی و رو به رشدی داشته باشد، حالا با بهانههای سرمربی خود روبهرو شده است. نکته جالب اینکه تمام بازیکنانی که یحیی دنبالشان بود خیلی زود توسط سرپرست سابق خریداری شدند. آن روزها که گلمحمدی بازیکن معرفی میکرد، به این موضوع فکر نکرده بود که تیمش مدافع و مهاجم کم دارد؟ مربی پرسپولیس میگوید: «فکر میکنم نمیخواهند ما برای پنجمینبار قهرمان شویم». این جمله گلمحمدی حتی با اعتراض شدید هواداران تیمش همراه شد، چرا که همگان میدانند و دیدهاند که این اتفاقات و عدم نتیجهگیری پرسپولیس حاصل دستپخت خود سرمربی است. قرمزها نه بازی هدفمندی را به نمایش میگذارند و نه میتوان مثل پیروز قربانی، پیشکسوت آبیها گفت آنها فنیترین تیم لیگ هستند. سرمربی سرخها از بیپولی تیمش صحبت کرده، این در حالی است که حداقل خود او رایگان به این تیم نیامده و حتی تمدید قراردادش هم بدون مذاکره و درج مبلغ اضافه نبوده است. تیمی که ۳۰ میلیارد تومان قبل از رفتن به دوحه و بازی در فینال لیگ قهرمانان دریافتی داشته است، وقتی مدیران حواسشان به بدهی ماریو بودیمیر نبود و پنجره نقل و انتقالاتشان بسته شد، مگر چقدر دریافتی باید داشته باشد؟
دیگر تیمهای این فصل لیگ هم بیانیهنویس خوبی شدهاند. آنها حتی به اینکه چرا داور یک مسابقه این هفته از یک تیم عذرخواهی کرده و از تیم آنها در هفتههای قبل نکرده، گله میکردند و بیانیه مینوشتند.
به هر حال فوتبال ایران به جای پیشرفت، هر سال پسرفت میکند و تا زمانی که مربیان بازنده دیگران را مقصر نتیجه نگرفتن تیمشان بدانند، شرایط لیگ ما بهتر نخواهد شد.