printlogo


کد خبر: 230143تاریخ: 1399/11/16 00:00
درباره «تک‌تیرانداز»
پرتره قهرمان

محمدصالح سلطانی: سهم فیلم‌های قهرمان‌محور از سینمای ایران زیاد نیست. روند نزولی قهرمان‌محورهای سینمای ایران در سال‌های اخیر تشدید شده و سخت می‌شود یک فیلم خوش‌ساخت را به خاطر بیاوریم که در بعد از «ایستاده در غبار» درباره‌ چهره‌های نامدار ملی، ساخته شده باشد. برهوت فیلم‌های قهرمان‌دار در سینمای دفاع‌مقدس هم به چشم می‌آید و با وجود ظرفیت فراوانی که در 8 سال دفاع‌مقدس وجود دارد، سینمای ایران نتوانسته تصویر درست و کاملی از فرماندهان و چهره‌های درخشان دوران جنگ 8 ‌ساله به نمایش بگذارد. تک‌وتوک فیلم‌های قهرمان‌محور دفاع‌مقدسی هم چیزی در حدواندازه‌ فیلم‌های تلویزیونی بودند و نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. فیلم‌هایی مثل «به کبودی یاس» (شهید برونسی)، «زیباتر از زندگی» (شهید علم‌الهدی) و «شور شیرین» (شهید کاوه) از این جنس‌اند؛ فیلم‌هایی معمولی که ماندگار نشده‌اند. «تک‌تیرانداز» هم اگرچه واجد جنبه‌های مثبت غیرقابل انکاری است اما سرجمع چیزی بیشتر از فیلم‌های ذکرشده از آب درنیامده است. مشکل فرم و تکنیک در آخرین ساخته‌ «علی غفاری» جدی است و فیلم را با چالش‌هایی اساسی مواجه کرده است.
 
* همان همیشگی؛ ضعف فیلمنا‌مه
«تک‌تیرانداز» بزرگ‌ترین ضربه را از فیلمنامه‌اش می‌خورد. سناریوی فیلم، در خدمت خلق کاراکتر شهید «عبدالرسول زرین» نیست و تلاشی برای نمایش وجوه مختلف شخصیت این شهید نمی‌کند. در نگاه کلی‌تر، فیلمنامه‌ «تک‌تیرانداز» اساسا شخصیت خلق نمی‌کند و عبدالرسول زرین را در حد تیپ نگه می‌دارد. شاید برای همین است که به‌رغم تلاش قابل توجه کامبیز دیرباز، کاراکتر شهید زرین در این فیلم تبدیل به شخصیتی ماندگار نمی‌شود. گذشته از این موضوع، دیالوگ‌های سردستی و بازی‌های ساده‌ سایر بازیگران فیلم، رمق را از صحنه‌های «تک‌تیرانداز» گرفته است. دوربین هم در خدمت قهرمان قصه نیست و نمی‌تواند قاب‌های ماندگاری از او ثبت کند. نتیجه، اثری است که فقط وامدار سوژه‌ درخشانش و چند غافلگیری در نیمه‌ دوم فیلم است. 
 
* باز هم غافلگیری
علی غفاری در مهم‌ترین فیلم خود یعنی «استرداد» از یک حربه‌ کاری برای درگیر کردن مخاطب بهره برد. او با طراحی قصه‌ای پرپیچ‌وخم بر بستر یک معمای تاریخی، مدام به مخاطبش رودست می‌زد و با استفاده از اصل «غافلگیری»، یک فیلم تاریخی- معمایی را به یک اثر سرگرم‌کننده تبدیل کرد. این اصل، در «تک‌تیرانداز» هم مورد توجه غفاری بوده و در چند نوبت، برای نجات فیلم به کار فیلمساز آمده. «تک‌تیرانداز» هر چقدر در نیمه‌ اولش یکنواخت است، در نیمه‌ دوم اوج می‌گیرد و با چند اتفاق غیرمنتظره، هیجان زیادی را به تماشاگر تزریق می‌کند؛ هیجانی که سال‌هاست در سینمای ایران ردپایی از آن نمی‌بینیم. 
 
* شروعی برای خاک‌برداری
جشنواره‌ امسال را دستکم تا اینجای کار، با فیلم‌های سرد و سیاه و تلخ به یاد خواهیم‌ آورد؛ از «ستاره‌بازی» ضعیف و «شیشلیک» مثلا طنز تا «بی‌همه‌چیز» کلافه‌کننده. انگار اکثر فیلم‌های امسال قرار است در حال‌وهوایی ناامیدکننده و تلخ قدم بزنند. در این میان، نگاه غفاری به زندگی یک قهرمان کلاسیک و تلاش محترم او برای تصویر کردن رشادت‌های شهید عبدالرسول زرین، ستودنی است. سینمای ما به خاک‌برداری از داستان قهرمان‌های ملی نیاز دارد و «تک‌تیرانداز» می‌تواند شروعی نه‌چندان خوب اما سرجمع امیدوارکننده، برای روایت قصه‌ قهرمانان جنگ در احوالات این روزهای سینمای ایران باشد.

Page Generated in 0/0052 sec