فرزانه دانایی: شاید برای بسیاری از کسانی که صبح روز دوشنبه خبر کودتای نظامی در میانمار را شنیدند، باور کردن این کودتا آن هم در شرایطی که دولت این کشور هماهنگی عجیبی با نظامیان داشت و در مسائل مختلف از جمله حمله به روستاهای مسلماننشین و قتل عام مردم روهینگیا از نظامیان بشدت حمایت کرد، مسالهای عجیب بود. با این حال آنطور که رسانهها مطرح کردهاند این کودتا چندان هم غیرقابلپیشبینی نبود. نشریه «فارین پالیسی» گزارشی از وقایع رخداده در طول یک هفته گذشته در این کشور ارائه کرده است که مرور این وقایع نشان میدهد اگر توجهی به این اتفاقات میشد، کاملا مشخص بود در زیر پوست تحولات، کودتایی خزنده در جریان است. در همان هفته گذشته رهبران نظامی میانمار هشدار داده بودند به احتمال زیاد کودتایی علیه حزب حاکم رخ خواهد داد و در این میان سفارتخانههای خارجی تنها به اعتراض به شرایط موجود و همچنین صحبتهای نظامیان پرداخته بودند. سازمان ملل نیز ظاهرا در این باره نگرانی داشته است. با این همه، بیتوجهی به وضعیت این کشور بعد از انتخاباتی که حزب حاکم خود را برنده آن میدانست، در نهایت روز دوشنبه یعنی نخستین روزی که پارلمان جدید قرار بود تشکیل شود، به کودتایی تمامعیار ختم شد. از همان ابتدای صبح نظامیان مختلف در گروهها و دستههای مختلف در مکانهای مهم سیاسی پایتخت یعنی شهر نایپیداو مشاهده شدند. نظامیان نهتنها در پایتخت، بلکه در شهرهای بزرگ میانمار نیز حضور پررنگ خود را در خیابانها به نمایش گذاشتند. بعد از مدتی همین نظامیان، «آنگ سان سوچی» رهبر حزب حاکم، «وین مینت» رئیسجمهور و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس را یکراست به بازداشتگاه بردند. این تنها سیاستمداران نبودند که به یکباره توسط ارتش بازداشت شدند، بلکه تعداد زیادی از نویسندگان، روزنامهنگاران، رهبران گروههای سیاسی و مدنی مانند رهبر گروه دانشجویانی که خود را نسل 88 مینامند و در مقابل نظامیان مقاومت کرده بودند و حتی یک خواننده نیز در میان بازداشتشدگان هستند. بعد از پایان یافتن موج بازداشتها، در نهایت ارتش میانمار در بیانیهای اعلام کرد وضعیت فوقالعاده در کشور برقرار کرده که این وضعیت به احتمال زیاد تا یک سال آینده نیز ادامه خواهد داشت و قدرت نیز دست فرمانده ارتش یعنی ژنرال «مین آنگ هلینگ» قرار گرفته است.
نشانههای این کودتا اما از هفته گذشته هر روز پررنگتر از روز گذشته آشکار میشد و ادعای تقلب در انتخابات پارلمانی این کشور، باعث شده بود از هفته قبل طرفداران ارتش هر روز در خیابانها باشند و علیه نتایج انتخابات که باعث شده بود حزب حاکم به رهبری «آنگ سان سوچی» دوباره به قدرت برسد، تظاهرات اعتراضی برپا کنند. ارتش میانمار از همان ابتدا از همه خواسته بود به قانون اساسی میانمار پایبند باشند اما در لایههای درونی، برخی عکسها از تظاهرات حامیان ارتش نشان میداد بسیاری از این افراد را خود نظامیان تشکیل میدادند که با لباس غیرنظامی در خیابانها حضور داشتند و اعتراض میکردند. نکته جالب ماجرا – حداقل برای آمریکاییها – این مساله است که حامیان ارتش بر این عقیده بودهاند در انتخابات پارلمانی که ماه نوامبر برگزار شده تقلب شده است، زیرا تعداد رأیدهندگان با تعداد آرای اخذشده هماهنگی نداشته و حزب حاکم یعنی حزب «لیگ ملی برای دموکراسی» برای رسیدن دوباره به قدرت در انتخابات تقلب کرده است. کمیسیون ملی انتخابات میانمار با این حال به دلیل اینکه این افراد سند درستی درباره ادعای خود مطرح نکرده بودند، ادعاهای آنها را رد کرد. رسانههای آمریکایی که معمولا از حزب آنگ سان سوچی حمایت میکنند، در گزارشهای خود مطرح کردهاند که از نظر آنها تقلبی در انتخابات رخ نداده و اگر تعداد رأیدهندگان با توجه به تعداد آرای دورههای قبلی انتخابات مورد بررسی قرار گیرد، بخوبی نشان میدهد نظامیان بازنده انتخابات خواهند بود. حزب لیگ ملی برای دموکراسی در نهایت در این انتخابات توانست 138 کرسی از 224 کرسی مجلس ملی و 258 کرسی از 440 کرسی مجلس نمایندگان را به دست بیاورد و این در حالی بود که حزب همبستگی و توسعه اتحاد که وابسته به نظامیان میانمار بود در هر ۲ مجلس تنها 26کرسی را از آن خود کرد که 7 کرسی نسبت به سال 2015 از آرای آن کم شده بود.
از سال 2012 که آنگ سان سوچی از حبس خانگی آزاد شد و به ظاهر انتخاباتی آزاد در این کشور شکل گرفت، محبوبیت حزب لیگ ملی برای دموکراسی نیز بالا رفت. آنگ سان سوچی آن زمان قهرمان دموکراسی برای میانمار بود و توانست جایزههای بسیاری را در حوزه دموکراسی از آن خود کند. از آن زمان، سوچی بشدت احتیاط میکرد که تا جای ممکن خود را با ارتش همراه سازد و اقدامی انجام ندهد که باعث شود ارتش این کشور کودتای دیگری به راه انداخته و همین دموکراسی نصفه و نیمه در میانمار را نیز از بین ببرد. تمام جایزههای حقوق بشری و دموکراسی سوچی اما نتوانست باعث شود او به مساله حقوق بشر در داخل کشور خودش اهمیتی دهد. زمانی که ارتش میانمار به روستاهای مسلماننشین حمله کرد و تعداد بسیار زیادی از مسلمانان میانمار را قتلعام و آواره کرد، سوچی نگاهی به جایزه صلح نوبل خودش که در گوشه اتاقش قرار داشت نینداخت و به صورت مستمر و ویژه از افسران ارتشی که آن قتلعام را ترتیب داده بودند حمایت کرد. کار به جایی رسید که درخواستهای جهانی برای بازپس گرفتن جایزه صلح نوبل از او در تمام دنیا شروع شد و کمپینهای مختلف حقوق بشری عکس او از مجالس، سازمانها و موسسههای حقوق بشری را پایین کشیدند. سوچی در دوگانه حمایت از جان هموطنانش یا حمایت از ارتش، حمایت از نظامیان را انتخاب کرد و امروز با وجود اینکه دموکراسی در میانمار بیشتر از هر وقت دیگری زیر سؤال رفته و بنیادهای آن سست شده، کسی برای بازداشت او در جوامع مسلمان ناراحتی ندارد. او زمانی که پرونده نسلکشی مسلمانان در استان «راخین» میانمار توسط گامبیا در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح شد، با قدرت تمام از ارتش کشورش دفاع کرد و باقیمانده اعتبار خود را به عنوان یک فعال حوزه دموکراسی و حقوق بشر از بین برد. کشورهای غربی اعتقاد داشتند حمایت او از ارتش در این دیوان، شاید بتواند راه را برای حضور گستردهترش در فضای سیاسی میانمار هموار کرده و به گسترش دموکراسی در این کشور کمک کند اما این رؤیا که با پا گذاشتن روی خون هزاران انسان مسلمان بیگناه در پیشگرفته شده بود، بزودی به کابوس بازگشت نظامیان به عرصه سیاست میانمار تبدیل شد. کشورهایی که حامی سوچی هستند، عمدتا آمریکا و کشورهای اروپای غربی هستند که اعتقاد دارند کودتا، دموکراسی در میانمار را زیر سؤال برده است و هنوز هم از سوچی دفاع و حمایت میکنند. حمایت از دموکراسی نوپای میانمار اما در حالی صورت میگیرد که هدف اصلی آمریکا و کشورهای اروپایی در حمایت از کسی که از قاتلان مسلمانان دفاع کرد، در واقع فشار آوردن به چین در جریان رقابتهای بین چین و ایالاتمتحده است. برخی تحلیلگران حوزه بینالملل بر این عقیدهاند این کودتا در واقع تلافی اقدامات آمریکا در هنگکنگ علیه حاکمیت چین است و چین نیز از این کودتا حمایت میکند. این در حالی است که چین تاکنون در این زمینه موضعی نداشته و به چنین مسالهای اعتراف نکرده است. در عین حال نگاهی به کودتا نشان میدهد از دید نظامیان میانمار، این کودتا بدرستی و در زمان بسیار مناسبی انجام شده است. دولت بایدن، به عنوان دولتی نوپا تازه در حال استقرار در کاخ سفید است و امکان واکنش شدید و سریع به این موضوع را ندارد.
بایدن نیز نشان داد اگر چه از این کودتا ناراحت است اما جز تهدید به تحریم میانمار، کارت دیگری برای روکردن
در این بازی ندارد. دنیا نیز البته چندان اهمیتی به این موضوع نمیدهد. کشورهای مسلمان اگر چه درباره دموکراسی در این کشور و در معرض خطر قرار گرفتن جان مسلمانهای باقیمانده در میانمار با حکومت نظامیان، نگرانی دارند اما از بازداشت شدن یا ادامه حبس خانگی سوچی به عنوان حامی اصلی نسلکشی مسلمانان میانمار ناراحتی ندارند. چین مشغول اولویتهای خودش است، اتحادیه اروپایی این روزها بشدت درگیر مسائل مرتبط با کرونا و دعواهای حقوقی با تولیدکنندگان واکسن است، کل دنیا در حال برنامهریزی برای ارائه واکسن به مردمانشان هستند و میتوان به جرأت بیان کرد میانمار و دموکراسی این کشور چندان هم اهمیتی برای دنیا ندارد.