42 سال پیش در چنین روزی، از مراکش خبر می‌رسد شاه و ملکه حال‌شان خوب است و شب‌ها که شاه می‌گوید: «عشقم تو بخواب، من می‌رم بیرون یه سیگار بکشم»، واقعا می‌رود سیگار بکشد و دیگر به دوست‌دختر سوییسی‌اش فکر نمی‌کند. در عوض فرح هم روزها یک‌جوری در سواحل مدیترانه ولو می‌شود که یربه‌یر شوند. 

 

تا امروز 8 ‌هزار نفر که دیدند اینجا دیگر جای زندگی نیست، پس از ترک ایران به پروژه زادوولد و تولید شهروند برای کشور تازه‌تاسیس پیوسته‌اند. 

 

امروز «سیا» یک‌جوری به ناکامی در پیش‌بینی مسائل ایران اعتراف کرد که انگار خودمان نمی‌دانستیم. 

 

چند وزارتخانه به اشغال ارتش در آمد. ارتش برای اداره‌ وزارتخانه‌های اشغال‌شده، ایده خاصی نداشت و الکی ول‌شان کرد. 

 

رادیو مسکو از ذوقش برنامه‌های خود را قطع کرد تا خبر نخست‌وزیری بازرگان را اعلام کند.  

 

بختیار امروز گفت: «هر کس اکثریت داشت حکومت می‌کند». بعد که فهمید چه گفته، چون مصاحبه‌اش زنده بود، دیگر دیر شده بود. 

 

کریم‌آقا امروز توی حمام با مصرع «ولی اعلی‌حضرت برمی‌گرده» یک آهنگ جدید از خودش درآورد...