نوید مؤمن: امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در تازهترین اظهارات خود، مدعی شده است قصد دارد به عنوان یک «میانجی مؤثر» در پروسه احیای برجام ایفای نقش کند! وی ابراز امیدواری کرده است بتواند به عنوان یک «میانجی صادق» در گفتوگوهای برجامی میان تهران و واشنگتن حضور یابد. مکرون تاکید دارد باید سعودیها و رژیم صهیونیستی نیز به نوعی در مذاکرات برجامی دخیل باشند! درباره اظهارات اخیر رئیسجمهور فرانسه نکاتی وجود دارد که نمیتوان به آسانی از کنار آنها گذشت.
نخست اینکه مکرون اساسا نمیتواند در کسوت یک «میانجی» وارد مذاکرات برجامی شود، زیرا فرانسه یکی از طرفهای متعهد و امضاکننده توافق هستهای محسوب میشود. به عبارت بهتر، «طرف متعهد» در اینجا نمیتواند نقش «طرف واسطه» را ایفا کند! بازیگران اروپایی بارها از ابتدای سال 2016 میلادی (زمان اجرایی شدن برجام) سعی کردهاند ماهیت خود را از «طرف متعهد» به «طرف میانجی» تقلیل دهند. این یک بازی خطرناک است که البته هم در دوران ریاستجمهوری ترامپ و هم در دوران جدید، با هماهنگی کامل ایالات متحده تنظیم میشود. اتحادیه اروپایی هنگام «دفاع از نام برجام»، خود را بانی انعقاد این توافق قلمداد کرده و متعاقبا، توافق هستهای با ایران را مصداق «دیپلماسی چندجانبهگرایانه اروپا» میداند اما زمانی که به «ماهیت حقوقی برجام» و «انجام تعهدات برجامی» میرسد، بلافاصله از «تعهدات» خود فاصله میگیرد! اروپاییان از زمان انعقاد برجام تاکنون، در میان همین پارادوکسهای رفتاری حرکت کردهاند.
نکته دوم اینکه حتی اگر بخواهیم فرانسه را به عنوان یک طرف میانجی بپذیریم، قطعا این کشور یک «میانجی صادق» نیست! اهداف و استراتژیهای پاریس و واشنگتن در تقابل با نظام و ملت ایران کاملا یکسان است و همین مساله، اصل «بیطرفی واسطه» را نفی میکند. هنوز سخنان مکرون در سال 2019 و در نشست خبری مشترک با ترامپ از یادها نرفته است: «فکر میکنم ما (آمریکا و فرانسه) قطعا اهداف یکسانی در قبال ایران داریم. چه کارهایی مدنظرمان است که انجام دهیم؟ اول، میخواهیم مطمئن شویم آنها به سلاح هستهای دست پیدا نمیکنند، منظورم این است تا سال ۲۰۲۵ ابزاری در اختیار داریم، میخواهیم از آن فراتر برویم و به اطمینان کامل در درازمدت دست پیدا کنیم. دوم، ما میخواهیم فعالیت آنها در زمینه موشکهای بالستیک را کاهش دهیم. سوم، میخواهیم فعالیت منطقهای آنها را مهار کنیم. هدف چهارم ما نیز برقراری صلح در منطقه است!»
بدیهی است مکرون صراحتا - و حتی نه در لفافه - پیرو استراتژی «مهار حداکثری ایران» است به گونهای که در نتیجه توافق جامع با ایران در حوزههای هستهای، موشکی و منطقهای، «ریاض» و «تلآویو» به بازیگران مسلط در منطقه و در مقابل، تهران به طرف «آسیبپذیر» و «محدودشده» تبدیل شود. اصرار ویژه رئیسجمهور فرانسه مبنی بر دخیل کردن سعودی و متعاقبا در نظر گرفته شدن دغدغههای رژیم اشغالگر قدس در هر گونه مذاکره جدید با ایران، منبعث از همین رویکرد وقیح و خطرناک فرانسویهاست. نقش ویژه لابیهای صهیونیستی در معادلات سیاسی و اجرایی فرانسه و نفوذ خاص آنها در حزب «جمهوری به پیش» که توسط مکرون تاسیس شده است، جای هیچگونه شک و شبههای را در «تاثیرپذیری مطلق فرانسویها از رژیم صهیونیستی» در مذاکرات هستهای باقی نمیگذارد.
اما مهمترین و آخرین نکته اینکه اساسا مکرون و همراهان اروپایی وی در این معادله حکم یک «متهم» را دارند نه یک «میانجی»! فرانسویها در پروسه «دفرمهسازی برجام» و متعاقبا «انهدام عملی توافق هستهای» نقش مکمل ایالات متحده را ایفا کرده و بابت این موضوع، باید به کشورمان پاسخگو باشند. امانوئل مکرون سال 2017 میلادی در حاشیه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، برای نخستینبار درباره «تغییر برجام» با ترامپ و نتانیاهو به توافق رسید. این بازی خطرناک فرانسویها پس از خروج رئیسجمهور آمریکا از برجام نیز ادامه یافت. اساسا طراحی ساختار حداقلی و قطرهچکانی «اینستکس» و فراتر از آن، تاخیر هدفمند مقامات اروپایی در راهاندازی سازوکار مالی ویژه، محصول و خروجی رایزنیهای پشتپرده «ژان ایو لودریان» و «مایک پمپئو» در دوران ریاستجمهوری ترامپ بود. بدیهی است مکرون به جای بیان مواضع و سخنانی که به قواره وی (به عنوان یک رئیسجمهور شکستخورده و ناتوان در فرانسه) نمیخورد، باید خود و دولت متبوعش را بابت پاسخدهی درباره بیتعهدیهای عامدانه پاریس در قبال برجام آماده کند! در صورتی که این مطالبهگری به صورت جدی از سوی دستگاه دیپلماسی ما خطاب به دولت فرانسه صورت گیرد، قطعا مکرون جرأت تکرار چنین ادعاها و مواضع مضحکی را نخواهد داشت. با این حال متأسفانه کماکان شاهد مدارای دستگاه دیپلماسی کشورمان با بازی یک بام و چند هوای مقامات الیزه هستیم.