printlogo


کد خبر: 230278تاریخ: 1399/11/19 00:00
همزمان با بروز علائم عدم تمایل آمریکا برای بازگشت بدون شرط به برجام، ظریف از جریان‌های سیاسی در ایران خواست برجام را یک موضوع انتخاباتی نکنند
ارثیه ضعیف
«وطن امروز» گزارش می‌دهد؛ برجام یک پروژه انتخاباتی بود و ظریف در جریان مذاکرات هسته‌ای بارها دغدغه‌های انتخاباتی خود را درباره این توافق مطرح کرده بود

گروه سیاسی: فصل سخت برجام در روزهایی که اندک اعتبار سیاسی خود را در فضای عمومی جامعه ایران از دست داده باعث شد ظریف صراحتا نارضایتی خود را از انتخاباتی شدن موضوع برجام اعلام کند؛ موضوعی که البته بیش از آنکه نسبتی با این منطق داشته باشد که مسائل ملی نباید درگیر نزاع‌های انتخاباتی شود، ناشی از هزینه منفی تبلیغاتی این توافق در افکارعمومی است. 
به گزارش «وطن امروز»، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه که این روزها مصاحبه‌های مطبوعاتی‌اش رشد چشمگیری یافته است، در جدیدترین گفت‌وگوی خود با روزنامه همشهری به انذار گروه‌های سیاسی پیرامون ورود برجام به مناسبات انتخاباتی پرداخت و گفت: «سیاست جمهوری اسلامی در رابطه با برجام خیلی ارتباطی با دولت‌ها ندارد و این سیاستی است که در سطح نظام اتخاذ شده است و من تقاضایم از همه دوستان هر دو جناح این است که موضوع برجام را انتخاباتی نکنند. موضوع برجام موضوع معیشت مردم و شناسایی حقوق ایران است. البته حقوق ایران شناسایی شده؛ الان چیزی که مانده و در دوران ترامپ به هم خورد، بحث معیشت مردم است و الان این است که باید حل و جنگ اقتصادی متوقف شود و این موضوع دعوای داخلی نیست». 
وی در پاسخ به سوال خبرنگار که درباره امکان بازگشت به عقب با توجه به تجربه برجام پرسیده بود، گفت: «دولت‌ها تأثیرگذار هستند و مردم هم انتخاب می‌کنند. دولت آینده ممکن است بر اثر انتخاب مردم دولتی باشد که نسبت به سیاست خارجی نحوه دیگری عمل کند و راهکار دیگری را برگزیند. این حق مردم است که درباره دولت آینده تصمیم بگیرند اما من احساس می‌کنم برجام تصمیم کل نظام بوده و تصمیم یک دولت نبوده که دولت بعدی بخواهد با آن مخالفت کند؛ تصمیمی بوده که کل نظام گرفته است». 
ظریف در ادامه این گفت‌وگو درباره بی‌نتیجه بودن برجام سعی کرد با تعریف برجام در قالبی غیراقتصادی از ماهیت آن دفاع و گزاره بی‌ثمری آن را رد کند و بگوید: «شما به برجام فقط از بعد معیشتی نگاه کردید و اقتصادی. برجام خاصیت‌های زیادی داشت. در واقع آنچه رژیم صهیونیستی را از برجام هراسان کرد، پایان دادن به اجماع امنیتی علیه ایران بود. آمریکایی که هرگاه اراده می‌کرد ۵ رأی مثبت اعضای دائم شورای امنیت را داشت، این بار نتوانست جز رأی خودش و یک کشور دیگر هیچ رأی دیگری داشته باشد و ۲‌رأی منفی هم از اعضای دائم گرفت؛ در حالی ‌که نیاز نبود رأی منفی بدهند». با این حال ظریف پس از آنکه عدم توانایی اجماع‌سازی دولت ترامپ در زمینه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران که اساسا با نیت همراه کردن آمریکا تا مهرماه سال جاری ادامه یافته بود را به‌ عنوان ثمره برجام تعبیر کرد، فشارهای اقتصادی را بی‌ارتباط به برجام و نتیجه قلدری آمریکا توصیف کرد و گفت: «الان آمریکا چه‌کار کرده؟ از قلدری خود استفاده کرده و برخی کشورهای دیگر هم نشان دادند استقلال اقتصادی ندارند و شرکت‌های‌شان قبل از اینکه به پایتخت‌های خود پاسخ بدهند به واشنگتن نگاه می‌کنند و این یک بیدارباش جدی برای نظام اقتصادی جهانی بود».
 
* چه کسی برجام را سوخت انتخاباتی کرد؟
توصیه ظریف به پرهیز از انتخاباتی کردن برجام موضع جدیدی نیست و او در ماه‌های گذشته نیز هرگاه در جایگاه پاسخگوی سرانجام این توافق قرار گرفته، سعی کرده است با انتخاباتی توصیف کردن انتقادات، خود را در جایگاه ملی قرار داده و دیگران را توصیه به دوری از این انتقادات کند. تیرماه سال جاری در جریان نخستین حضور ظریف در صحن علنی مجلس یازدهم بود که او بارها این گزاره را تکرار کرده و در نهایت گفته بود: «سیاست خارجی حوزه دعوای جناحی و گروهی نیست. به همین دلیل سیاست خارجی در قانون اساسی در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و سیاست‌های کلی نظام در حوزه سیاست خارجی را مقام معظم رهبری تعیین می‌کنند. این یعنی اجتناب از دوگانه‌سازی و دعوای داخلی در حوزه سیاست خارجی».
اظهارات زنجیره‌ای ظریف در این زمینه این پرسش را به وجود می‌آورد که چه کسانی سیاست خارجی را تبدیل به مساله انتخاباتی در داخل کشور کردند و اساسا پرونده هسته‌ای را در زمین رقابت‌های داخلی پیگیری کردند؟ پرسشی که پاسخ آن را ظریف بهتر از هرکسی می‌داند. خرداد 92 و ورود حسن روحانی به صحنه رقابت‌های انتخاباتی از جهاتی آغازگر فصلی جدید در رقابت‌های سیاسی ایران به شمار می‌رفت. او که بخوبی از مطالبات معیشتی مردم در حد فاصل سال‌های 90 تا 92 آگاهی داشت، حضور خود در انتخابات را حول محور سیاست خارجی و آغاز مذاکرات با آمریکا تعریف کرد و در بازه زمانی چندهفته‌ای تبلیغات انتخاباتی پرونده هسته‌ای ایران که موضوعی ملی به شمار می‌رفت را تبدیل به یک پروژه انتخاباتی کرد تا بتواند با وعده گشایش اقتصادی در سایه توافق هسته‌ای، مردم را برای رای به خود مجاب کند. او پیروز انتخابات شد و پس از آن مساله سیاست خارجی به طور اعم و پرونده هسته‌ای کشورمان به طور اخص تبدیل به اسباب رقابت‌های سیاسی دولت شد، دولت تمام وعده‌هایش را با میز مذاکرات خارجی پیگیری می‌کرد، روزی وعده حل شدن مشکل آب آشامیدنی را به انعقاد برجام مرتبط می‌کرد و روز بعد منتقدان سیاست خارجی خود را با انواع توهین‌ها نوازش می‌کرد. تعجیل دولت در عقد یک توافق با 1+5 در سایه پیوند زدن مذاکرات به شعارهای انتخاباتی عملا دست طرف مقابل را برای فشار و اخذ امتیازات بیشتر باز گذاشت. برخی گمانه‌زنی‌ها حکایت از آن داشت که توافق ژنو برای خالی نبودن دست روحانی در صدمین روز ریاست‌جمهوری‌اش با عجله منعقد شد؛ مساله‌ای که البته در ادامه مذاکرات نیز مشهود بود، تا جایی که در زمانی که طرف مقابل با شعار «عدم توافق بهتر از توافق بد است» به دنبال راضی کردن ایران برای عقب‌نشینی حداکثری بود، کمپینی از سمت وزارت امور خارجه و با محوریت چند کارگردان کشورمان شکل گرفت که شعار «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» را مطرح کرده بود. در این میان، برخی مواضع ظریف که نماینده ایران در جریان یک مذاکرات خارجی به شمار می‌آمد کاملا رنگ و بوی انتخاباتی، جناحی و غیرملی داشت. در مشهورترین مورد آن ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا در سال93 در پاسخ به هاله اسفندیاری که از او پیرامون نتایج داخلی شکست مذاکرات هسته‌ای پرسیده بود، با طرح فرصت محدود 16ماهه تا انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی، عدم همراهی طرف‌های غربی را مساوی با شکست اصلاح‌طلبان دانسته و گفته بود:
«بی‌تردید همین‌طور است، زیرا ما روندی را شروع کردیم که هدف آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما [با آرای خود] پاسخ دهند. قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های 2004 و 2005 توافق‌هایی کردیم که تلاش ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، البته باید توجه داشت اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمی‌کرد و افرادی در کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع هر گونه توافق شدند. همین طور که حالا هم کسانی هستند که نمی‌خواهند هیچ‌گونه توافقی حاصل شود، قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. در آن زمان مردم با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت [احمدی‌نژاد] به دلیل شکست [در مذاکرات] به ما پاداش دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من جامعه بین‌المللی بویژه غرب در انتقال پیامی که می‌خواهد به ایران منتقل کند، باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای نگاه به آینده داشتن، با پاسخ مثبت مواجه می‌شود یا اینکه بار دیگر رد می‌شود. من فکر می‌کنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوق‌های رأی نشان خواهند داد». این البته نخستین باری نبود که ظریف منافع انتخاباتی جناح سیاسی‌اش را پیگیری می‌کرد؛ پس از مذاکرات هسته‌ای سعدآباد به ریاست حسن روحانی- دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی- و پذیرش تعلیق داوطلبانه از سوی دولت اصلاحات، مقرر شد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تفسیر خود از موضوع تعلیق را ارائه کند. در چنین فضایی محمدجواد ظریف که یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده وقت بود، در حاشیه یکی از جلسات مذاکراتی با مدیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به طرح بحث نتیجه شکست مذاکرات بر سرنوشت سیاسی اصلاح‌طلبان پرداخت که بعدها با منتشر شدن فیلم بخشی از این گفت‌وگوی غیررسمی، محتوای سخنان وی مشخص شد. ظریف در بخشی از گفت‌وگوی خود با البرادعی گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری (انتخابات ریاست‌‌جمهوری 84) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌وگو‌ها نمی‌بینند، از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه». 
انعقاد برجام در تیرماه سال94 عملا این توافق را به کالای تبلیغاتی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم (یعنی همان مجلسی که ظریف نتایج آن را در جلسه شورای روابط خارجی آمریکا یادآوری کرد) تبدیل کرد. پس از پایان انتخابات و موفقیت اصلاح‌طلبان در کسب کرسی‌های مجلس نیز ظریف در یک اقدام آشکار جناحی در اردیبهشت 95 با نمایندگان منتخب لیست امید در مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری دیدار کرد و با اشاره به اهداف برجام گفت: نتیجه این همه مقاومت مردم و حضور شکوهمند در انتخابات 92 و مجددا در انتخابات 94 و اردیبهشت 95 نباید صرفا برای واردات کالا باشد و برای اینکه چنین هدفی حاصل شود، سرمایه‌گذاران خارجی باید مطمئن شوند ایران شریکی امن و درازمدت است. به همین دلیل ما نیازمندیم شرایط را بشناسیم و آب به آسیاب دشمنان نریزیم. ظریف در ادامه عنوان کرد: یقین دارم با مجلس خوبی که با حضور مردم ساخته شده، قوه مقننه در کنار دولت خواهد بود و ما به کمک، همدلی و انتقادات سازنده دل بسته‌ایم. ما نیاز داریم از شما نقد منصفانه بشنویم و نیاز داریم تذکرات جناح‌ها به سوی ما سرازیر شود، البته نه به اندازه مجلس قبل!
پس از آن نیز روحانی در انتخابات سال 96 و در شرایطی که نداشتن کارنامه ملموس اقتصادی احتمال شکستش را محتمل کرده بود، باز هم سیاست خارجی را تبدیل به رأس فعالیت‌های انتخاباتی خود کرد. او این بار وعده رفع تحریم‌های غیرهسته‌ای را در صورت پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری طرح کرد و ظریف را بر خلاف قانون که حق عضویت در احزاب و فعالیت انتخاباتی را برای اعضای وزارت خارجه ممنوع کرده، همراه خود در سفر استانی به اصفهان برد. 
 
* چرا ظریف تمایلی به ورود برجام در مباحث انتخابات ندارد؟
پرونده استفاده جناحی دولت روحانی و شخص وزیر امور خارجه از مسائل ملی همانند مذاکرات هسته‌ای و... را می‌توان با مصادیق متعددی که خارج از حوصله این گزارش است ادامه داد، با این حال آنچه غیرقابل انکار است، بهره‌برداری حداکثری ظریف از برجام در راستای منافع و رقابت‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان در 7 سال گذشته است. به عبارت دیگر هیچ جریان دیگری در سال‌های پس از انقلاب به اندازه دولت روحانی سیاست خارجی و مسائل ملی را وارد رقابت‌های داخلی و انتخاباتی نکرده است. شعارهای انتخاباتی روحانی در سال‌های 92 و 96، دوقطبی‌سازی‌های داخلی و تفسیر هر حادثه‌ای بر مبنای نسبت آن با برجام، گواهی روشن از این است که روحانی و ظریف تا حداکثری‌ترین حالتی که ممکن بوده است، از این توافق در راستای منافع داخلی خود بهره‌برداری کردند و پیروزی در ۳ انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم و دوازهم و مجلس دهم در سایه جناحی کردن مسائل ملی و سیاست خارجی برای آنها ممکن شده است. در چنین وضعیتی چه اتفاقی افتاده است که ظریف دائما از لزوم ادغام نشدن برجام و انتخابات سخن می‌گوید؟ یافتن پرسش این سوال چندان سخت نیست؛ تا زمانی که برجام توانایی تاثیرگذاری مثبت بر روند رقابت‌های داخلی را داشت و اصلاح‌طلبان می‌توانستند در زیر پرچم آن فضای عمومی را به نفع خود مدیریت کنند، آنها نه تنها مشکلی از پیوند زدن مسائل ملی با رقابت‌های سیاسی نداشتند که از آن استقبال هم می‌کردند اما در لحظه‌ای که آنها احساس می‌کنند برجام تبدیل به نماد یک شکست و تجربه سوخته شده است، سعی می‌کنند با خارج کردن آن از زمین رقابت‌ها، از جایگاه پاسخگویی فرار کنند. 
هر قدر برجام و رویکرد سیاست خارجی دولت در طول 7 سال گذشته برای معیشت و رفاه عمومی بی‌ثمر بوده است اما «آورده» سیاسی زیادی برای دولت و اصلاح‌طلبان داشته است. آنها زمین بازی را با وعده‌های برجامی به دست گرفتند و پس از آن نیز سعی کردند با دوقطبی‌سازی‌های سیاسی، رقبای‌شان را نیز از صحنه رقابت‌ها حذف کنند و ماندگار شوند. حال در شرایطی که برجام نمی‌تواند «آورده» سیاسی چندانی داشته باشد و با از دست دادن اعتبارش باعث شده بسیاری از حامیان دیروزش نیز این روزها خود را با آن بی‌نسبت بخوانند، ظریف سعی می‌کند با دور کردن برجام از بحث‌های انتخاباتی، «هزینه» قطعی آن را از دوش خود و سایر همقطارانش که خود را برای ورود به انتخابات آماده می‌کنند، بردارد. برجام این روزها تبدیل به میراثی نامرغوب شده است که صحبت از آن تنها می‌تواند یادآور یک تجربه شکست‌خورده باشد؛ تجربه‌ای که البته دست غرب‌گرایان را در میدان رقابت‌ و اقناع افکار عمومی نیز خالی می‌کند. 

Page Generated in 0/0306 sec